هر چند ترانههای روستایی و ضربالمثلهای عامیانه بیانگر حالات درونی و ساده گویندگان آن است و اغلب نمونه سادگی و بیپیرایگی به شمار میآید، اما یا دقت و کنجکاوی در ترانهها و ضربالمثلها به نوعی از صنایع شعری یا ترفندهای ادبی بر میخوریم که خالی از لطف نیست، مثلا در این دو بیتی که عاشق در دوری از معشوق نامهای برایش مینویسد و آن را به بال و پر مرغ هوایی میبندد که به وی برساند، علاوه بر آن زبانی (شفاهی) هم به مرغ سفارش میکند که به او بگو: صد داد و بیداد از جدایی نویسم نامهای از بنوایی ببندم و پر مرغ هوایی برو مرغو به دست دلبرم ده بگو صد داد و بیداد از جدایی در بیت اول که حسب حال گوینده است و تصمیمگیری که نامهای بنویسد و به پر مرغ هوایی ببندد، اما در بیت دوم مرغ را منادا قرار میدهد و میگوید: مرغو، ای مرغ برو و این نامه را به دست دلبرم بده و پیام شکوه من را از جدایی به او برسان «که تشخیص یا انسانانگاری است، همچنان که با انسانی سخن میگویند و به او ماموریتی میدهند، عاشق به مرغ نامهرسان ماموریت میدهد و سخن میگوید.
احمد اقتداری در اوائل 1304 در لار متولد شد. تحصیلاتش را در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به پایان برد و در جوانی مدتی رئیس فرهنگ لارستان و مدتی شهردار لار بود. رکنزاده آدمیت زندگینامه مختصر او را در جلد پنجم دانشمندان و سخنسرایان فارس درج کرده است. اقتداری سپس به تحقیق روی آورد و در این حوزه نامدار شد. احمد اقتداری پسر مرتضی قلی خان اقتداری گراشی و نوه حسنعلی خان گراشی است. حسنعلی خان در وقایع مشروطیت نایبالحکومه لارستان و هوادار قوامالملک شیرازی (حاکم فارس) و «مستبدین» بود. آقا سید عبدالحسین لاری، که مشروطهخواه بود، علیه او قیام کرد و حسنعلی خان و هفتاد نفر از همراهانش را، که گراشی و اوزی و بیرمی بودند، کشت. این ماجرا منشاء اختلافی است که تا سالها میان لاریها از یک سو و گراشیها و اوزیها و بیرمیها از سوی دیگر دوام آورد. استاد اقتداری آثار بسیاری در حوزه تاریخ جنوب به چاپ رسانده که میتوان به «فرهنگ لارستانی»، «لارستان کهن»، «خلیج فارس»، «کشته خویش»، «از دریای پارس تا دریای چین»، «کاروان عمر»، «خاطرات سدیدالسلطنه»، «یکصد و پنجاه مقاله در زمینههای ایرانشناسی و خلیج فارس» و ترجمه «الفوائد ابن ماجد» اشاره کرد. «زبانهای محلی و فولکلور خلیج فارس»، «سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، «تاریخ و جغرافیای خلیج فارس»، «خلیج فارس و آشنایی با امارات آن»، «محاکمه خلیج فارسنویسان» و «خلیج فارس و نام آن» نیز برخی از مقالات این پژوهشگر بهشمار میآیند. ...شوش یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است. حفاریهای باستان شناسی نشان می دهد که این منطقه در 9000 سال پیش از میلاد محل سکونت کشاورزان بوده .آنها از زندگی خود آثاری بر جای گذاشته اند که اکنون به صورت تپه های گوناگون باستانی کشف شده است .در 5000 سال پیش از میلاددر این مکان مردم در قلعه زندگی می کردند و از4000سال پیش زندگی در شوش به صورت شهری در آمده است. این منطقه که بین رودهای کرخه و دز قرار دارد پایتخت سیاسی ایلامیها بوده است. قلعه ایلامیها روی تپه ای در مرکز شهر شوش واقع بوده که فرانسویها روی آن قلعه جدیدی احداث نموده اند . در کنار آن تپه شاهی قرار دارد که احتمالا به صورت زیگورات بوده. است و درنزدیکی آن تپه صنعتگران قرار دارد. آشوربانیپال بین سالهای 465-460 قبل از میلاد شهر شوش را فتح کرد و آنرا مانند دیگر فتوحات آشوریها با خاک یکسان کرد. داریوش اول هخامنشی آنجا را بازسازی نمود و کاخ آپادانای خود را در تپه شاهی برپا نمود. خشایارشا نیز در شوش زندگی می کرده است.در زمان اردشیر اول متاسفانه در اثر آتش سوزی بزرگی اکثر بناهای شوش از بین رفتند .بقایای این آثار باستانی در قرن بیستم از زیر خاک بیرون آمدند. قسمت عمده ای از آنها در اثر تسطیح دشت خوزستان برای اهداف کشاورزی از بین رفته است و جنگ تحمیلی نیز خسارات زیادی به آثارباستانی وارد کرده است . حفاریهای غیر مجاز ساکنین دشت و حمله باستان شناسان غربی ، باعث شده است قسمت عمده ای از این آثار از بین برود یا به موزه هایی همچون لوور برسد...
کتاب نقض (النقض) ، اثری در تبیین و اثبات عقاید امامیه و رد اتهامات مخالفان و در نقض کتاب "بعض فضائح الروافض" است. این کتاب توسط عبدالجلیل قزوینی رازی در حدود سال ۵۶۰ ق. نوشته شده است. قزوینی، این کتاب را در رد کتابی به نام "بعض فضائح الروافض" نوشته است. نویسنده کتابِ "بعض فضائح الروافض" سنی مذهب و ساکن ری بوده است که در محرّم سال ۵۵۵ق تألیف آن را به پایان برده و ظاهراً تا سال ۵۵۹ به تکمیل آن مشغول بوده است. نویسنده بعض فضائح روافض، عالمان شیعه مانند سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ صدوق، شیخ مفید و راویان مشهور شیعه را در قرن دوم مورد توهین و سرزنش قرار داده است. این نویسنده برخی از اصول، فروع و اعتقادات شیعه را نیز رد کرده است. چون مطالب بعض فضائح الروافض جنبۀ جدلی داشته، مباحث نقض نیز، به تبع آن، بیشتر حاوی نقد تاریخی است تا مباحث و استدلالات کلامی صرف. عبدالجلیل قزوینی در پاسخ به شبهات و ستیزه جوییهای این عالم سنی هرگز به موضعگیریهای عجولانه و سست نپرداخته و در نهایت ادب بدون هیچ پرخاش و لجاجتی، خردمندان را به تفکر و تدبر فراخوانده است. با مطالعه دقیق مناظرات و مشاجرات کتاب، در مییابیم عبدالجلیل با درایت اعتراضات، شبهات وارده را بهگونهای منطقی پاسخ داده، چنانکه بهاندک زمانی کتاب بعض فضائح الروافض به فراموشی سپرده شده است و کتاب «النقض» تا قرنها پس از تألیف مورد استفاده و استناد بسیاری از عالمان و دانشمندان قرار گرفته است.
شرف الدین فضل الله حسینی قزوینی، نویسنده و شاعر قرون هفتم و هشتم است که با امرای فضلویه یا لر بزرگ معاصر بوده، و اتابک نصرت الدین احمد لر (695-730) را مدح کرده است. از آثار او یکی کتاب " المعجم فی آثار ملوک العجم" است و دیگری "الترسل النصرتیه" نام دارد، وی شعر هم میسروده و "شرف" تخلص میکرده است. سال تولد وی 660 و هنگام وفاتش 740 هجری قمری است.کتاب المعجم فی آثار ملوک العجم نثری آمیخته به شعر دارد که بعضی اشعار از مؤلف است و بعضی را از دیگر شاعران گرفته است. سبک کتاب نمونهای از نثر فنی است و مختصات آن عبارتند از: اطاله کلام، به کارگیری لغات دشوار و مهجور، استفاده از آیات قرآن و احادیث نبوی، استفاده از ضربالمثلهای عربی و فارسی و سخنان حکیمانه. نویسنده از شعر و نثر دیگران بهره فراوان گرفته که به نام بعضی اشاره کرده و نام عدهای را ذکر نکرده است. موضوع کتاب، تاریخ ایران است از قدیمترین ایام ـ یعنی از روزگار کیومرث ـ تا انوشروان، اما چون به ظاهر کلام بیش از محتوای تاریخی آن توجه داشته، گزارشهای او اعتبار تاریخی چندانی ندارد. در بررسی مختصات دستوری این کتاب به مواردی از کهنگی استعمال افعال و کلمات بر میخوریم. با دقت در مسایل بلاغی کتاب متوجه میشویم که برای آرایش کلام از بسیاری آرایههای ادبی (صنایع لفظی و معنوی) بهره گرفته است که نمونههایی در این مقاله آورده شده است.