به گزارش کارنامه نشر و ضمیمه کارنامه نشر، در سال 1375 تعداد 355 عنوان رمان و مجموعه داستان به چاپ رسیده که اغلب آنها تجدید چاپی بوده است. از این تعداد، 127 عنوان نوشته نویسندگان ایرانی و 228 عنوان آثار ترجمه شده از زبانهای دیگر بوده است. در زمینه ادبیات داستانی ایرانی، همچون سال پیش، غالب آثار منتشر شده پاورقیهای تاریخی، عشقی ـ احساسی و جنایتی ـ پلیسی بودهاند. صنعت کتابسازی براساس متونی چون هزارو یک شب، جوامع الحکایات، مرزباننامه، مثنوی، شاهنامه، گلستان و ... نیز همچنان رونق داشت! از داستانهای کهن فارسی، دارابنامه طرطوسی تجدید چاپ شد. در میان داستانهای معاصر، تعداد آثار قابل توجه و قابل تأمل اندک است.
رمان «کلیدر» یکی از چند رمان اجتماعی ادبیات معاصر ایران و از لحاظ تعداد صفحات، هنگفتترین آنهاست. بیگمان مقام این اثر در قلمرو بضاعت داستاننویسی جدید ما نمایان و بلند است و از لحاظ سبک خاص خود وضع تازهای در ادبیات ما پیش آورده است و شاید از همین جهت نوشتن درباره آن دشوار و سخنگفتن از آن دشوارتر است. در واقع اهمیت «کلیدر» در گرایش آن نسبت به مردم و زندگی و تصویر بیش و کم قابل تصوری است که از «عالم واقع»، از آدمهای بیابان و خطه بکر و ناشناخته کویر ارائه میکند. میزان آشنایی نویسنده با گوشههای زندگی مردمی که درباره آنها داستان خود را پرداخته است و شناخت او از سنتها، مثلها و کنایات عامه به هیچوجه اندک نیست. در این کتاب تحلیلی مختصر و نقد و بررسی کوتاهی از این رمان محمود دولتآبادی صورت پذیرفته است.
در این کتاب ترجمه داستان های کوتاه فارسی به زبان اردو آورده شده است. فهرست کتاب: «مقدمه» (از خانم قمر غفّار)؛ «خودکشی» (از: محمد حجازی)؛ «سیاسی کارکن» (= کارمندِ سیاسی، از: سیدمحمدعلی جمالزاده)؛ «اذانِ مغرب» (از: سعید نفیسی)؛ «اپنا وطن» (= وطنم، از: سعید نفیسی) ؛ «ماں کی موت» (= مرگ مادر، از: علی دشتی) ؛ «ایک یادگار دن» (= یک روز یادگاری، از: لطف علی) ؛ «ادهم موچی» (= ادهم کفاش، از: شین پرتو) ؛ «یحیی» (از: صادق چوبک) ؛ «کبوتر و کوّا» (= کبوتر و کلاغ، از: یوسف اعتصام الدین) ؛ «یتیم بچه» (از: جلال آل احمد) ؛ «کبڑا داؤد» (= داود گوژپشت، از: صادق هدایت) ؛ «میری جنّت» (= بهشتِ من، مهدی حمیدی شیرازی) ؛ «منابع».
با وجود غنای سنت قصهگویی منظوم و منثور در ادبیات کلاسیک ایران، داستاننویسی نوین، مهاجری است که بیش از صد سال از اقامتش در این سرزمین نمیگذرد. البته این مدت در تاریخ ادبیات، دوران کوتاهی نیست، به خصوص که دورهی مورد نظر به دلیل تغییر و تحولات چشمگیر در حوزهی جامعه، فرهنگ و ادبیات از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر به شمار میآید. در همین سالهاست که تاثیر برخورد مظاهر تجدد غرب با جامعهی سنتی به شکل بحرانی فراگیر در سیاست و فرهنگ و ادبیات ایران بروز مییابد؛ بحرانی که به صعود طبقهی متوسط و ظهور روشنفکرانی میانجامد که اندیشههایی اصلاحطلبانه دارند و برای بیان مقصود خود از شکلهای تازهی ادبی نظیرگزارشهای روزنامهای، رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه استفاده میکنند. به واقع جامعه در مسیر بیداری ملی، میکوشد با بهرهگیری از این شکلها، وضع خود را روشن کند و احتمالا پاسخی برای سئوالهای متعددش بیابد. عوامل ذهنی و عینی گوناگونی راه را برای پیدایش داستاننویسی ایران هموار کرد که از آن جمله است: خودآگاهی ملی، هویت یافتن ملت و اهمیت یافتن فرد و فردیت، جدایی هنرمند از حامیان درباری، به کارگیری زبان ساده، و فراهم آمدن امکانات فنی چاپ کتاب و مطبوعات. کتاب حاضر دربرگیرندهی شرح اجمالی زندگی و آثار نویسندگان ایرانی و نیز نخستین کوششها برای آفرینش ادبیات جدید (دههی 1270 ه . ش) تا دههی 1380 است.
پس از بزرگ علوی (در 1375) و محمدعلی جمالزاده (در 1376) صادق چوبک نیز درگذشت. هر چند در سالهای پس از انقلاب، اثری از او در وطنش چاپ نشد اما نام وی، به عنوان یکی از پیشروان داستاننویسی ایران، در اذهان زنده ماند. چوبک از جمله روشنفکران جوانی بود که در سالهای پس از شهریور 1320، تحت تأثیر صادق هدایت، به نوآوری در ادبیات معاصر میاندیشیدند. چهرههای اصلی این حرکت، آلاحمد و گلستان و چوبک بودند؛ نویسندگانی که به دنبال جمالزاده و هدایت و علوی، داستان کوتاه را به یکی از شاخههای اصلی ادبیات ایران تبدیل کردند. چوبک، چون شاگرد صدیقی از مکتب هدایت، آدمهای مطرود تحتانیترین لایههای اجتماعی را به داستانهایش راه داد و کوشید با بازتولید لحن آنان، شخصیت و راه و روش زندگیشان را به نمایش بگذارد. و از سویی، همانند آلاحمد و گلستان، متأثر ازادبیات رئالیستی امریکا به ساختمان داستان توجهی جدی نشان داد.