جنبش زبان جهانی اسپرانتو در جنوب ایران نیز هوادارانی داشت. در این نوبت به بازخوانی مقالهای خواهیم پرداخت که نویسنده آن از اهالی شهر مسجد سلیمان است. پیشتر گفته بودیم که آذربایجان یکی از راههای ورود تجدد به ایران محسوب میگردد. خوزستان نیز به نوعی دیگر یکی از ورودگاههای تجدد به ایران به شمار میآید. حضور انگلیسیها، وجود شرکت نفت ... و از سوی دیگر راه دریایی به هند، زیرا میدانیم که هند نیز همچون عثمانی کانونی برای ابراز باورهای تجددگرایی در عصر قاجار بوده است. انتشار جملالمتین خود شاهدی است برای گفته هر چند در فاصله انتشار خبر برپایی نخستین باهماد اسپرانتو در تهران و مقاله حاضر، میتوان مقالاتی درباره اسپرانتو در مطبوعات فارسی زبان یافت، به ویژه از بهمن شیدانی و نمسهچی، اما مقاله حاضر ـ با اصلاحاتی در واژهها ـ امروزه نیز خواندنی است. لسان عمومی اسپرانتو، مقالهای که این بار به بازخوانی آن میپردازیم در سال 1310 خورشیدی انتشار یافته است. این مقاله از 3 بخش سامان یافته: مقدمه، بدنه اصلی و موخره. دو بخش مقدمه و موخره نوشته پدیدآورنده مقاله است، ولی بخش میانه یا بدنه اصلی آن، ترجمه مقالهای است که یازده سال پیشتر در نشریه عرب زبان الهلال نشر یافته بود. در بخش پایانی مولف به انتشار اسپرانتو در ایران نیز اشاره مختصر داشته است.
نگارنده در این کتابچه، ضمن روایت خاطرهای، علاقه خود را نسبت به زبان اسپرانتو بیان میکند و در انتها اشعاری در توصیف این زبان به نظم در میآورد .
این کتاب همچنان که ظاهرش دلالت میکند، حاوی مطالب و موضوعات دست و پا شکسته تاریخ ادبیات ایران قبل از اسلام است. در ابتدا مقدمهای درباره ادبیات و سپس به اختصار درباره زبان و خط مطالبی بیان شده است. موضوع خط در دورههای مختلف ادبی ایران از قبیل هخامنشی، اشکانی و ساسانی و .... در ادامه بررسی شده است. در ادامه بخش اول شعر بررسی شده و بخش دوم اختصاص به بررسی تاریخ ادبیات ایران بعد از اسلام دارد.
از چهرههای عصر ناصری که در تکوین پایههای نظری مشروطیت بیتردید گامهای مهمی برداشته و میتوان وی را نخستین کوشندگان اندیشه جامعه مدنی در ایران دانست، میرزا یوسفخان تبریزی ملقب به مستشارالدوله است. وی در این رساله موسوم به «یک کلمه» به علل عقبافتادگی جامعه ایرانی از پیشرفت و توسعه پرداخته وکوشیده علتی برای این مهم بیابد. او در این مرحله گامی نیز فراتر نهاده و چارهای و مفری برای جامعه دربند استبداد و توسعهنیافتگی خویش اندیشیده است.
کتابخانه ملی ملک، یکی از غنیترین مجموعههای حروفیان را در ایران در اختیار دارد. در این مجموعه یازده رساله وجود دارد که از این تعداد هفت رساله به نظم و باقی به نثر است دو رساله به زبان ترکی است و باقی به زبان فارسی (در بعضی از رسالهها نیز گاه بخشهایی به زابن گرگانی آمده است). در میان این آثار، هم آثار شناختهشدهای مانند استوانامه نوشته غیاث الدین محمد استرآبادی، خواهرزاده علی الاعلی، داماد و برترین خلیفه فضل الله استرآبادی، بنیادگر حروفیه وجود دارد که درباره کلام حروفیه است و هم آثار ناشناس و گمنامی که درباره آن هیچ آگاهی نداریم. نویسنده در این مقاله میکوشد تا تصویف دقیق و درستی از آثار حروفیان در کتابخانه و موزه میل ملک به دست دهد.