شبه قاره هند زمینی است که نیاز داشته باشد که برای کاشتن بذر زبان فارسی آن را شخم بزنیم، بلکه سرزمینی است که در آنجا هنوز ریشهها همه جا پابرجایند و اگز قشری که آنها را پوشانده است برداشته شود به زودی کشتزاری سرسبز و شاداب خواهد گردید.
زبان شیرین فارسی با پیشینه سه هزار ساله خود، فراز و نشیبهای زیادی را سپری کرده است. آغاز گسترش این زبان که با تشکیل دولت ماد آغاز می شود، آگاهی درستی در دست نیست، زیرا دوره کوتاه حکومت ماد، مجالی برای ترویج آن نبوده است. اما آنچه امروزه از آن برداشت می شود، زبان فارسی مادها، پایه زبان کردی امروز به ویژه زبان مردم اورامان است. زبان پارسیان، فارسی باستان بوده که یکی از زبانهای کهن ایرانی است. زبانهای ایرانی جزو زبانهای هند و اروپایی، شاخه ای از زبانهای هند و اروپایی است. این زبان با زبانهای مادی جدایی عمده ندارد. این هر دو زبان، آریایی شمرده شده و با زبانهای خوارزمی، سغدی، اوستایی، سکایی، و نظایر اینها خویشاوندی داشته است. باید بدانیم که در ایران کهن زبان فارسی در همه جا به یک شیوه جاری نبوده است، چنانکه امروزه هم در گیلان و مازندران و کردستان و لرستان و خراسان و اصفهان و یزد و کرمان و فارس با نواها و شیرینی هایی که در زبان و گویش آنها وجود دارد، همه اینها زبان فارسی است. در ایران باستان هم گویشها و نواهای زبان فارسی گوناگون بوده و هر دوره گویش مردمی که دولتمردان از میان آنها بر می خواسته اند، زبان رسمی روزگار می شده است...
نويسنده در اين كتاب نظريه تازهای را درباره شيوه خط فارسی ارائه كرده است. چون ناشر اعتقاد دارد كه ارائه هرچه بيشتر نظريات گوناگون در اين زمينه شايد بتواند به پايان بخشيدن به اين آشفته بازار كنونی در مورد رسمالخط فارسي ياری رساند، از انتشار آن استقبال كرده است. نویسنده در این کتاب نظریه تازه ای را درباره شیوه خط فارسی ارائه کرده است. چون ناشر اعتقاد دارد که ارائه هرچه بیشتر نظریات گوناگون در این زمینه شاید بتواند به پایان بخشیدن به این آشفته بازار کنونی در مورد رسم الخط فارسی یاری رساند، از انتشار آن استقبال کرده است. از آنجا که موضوع کتاب (و بنابراین شیوه خط فارسی بکار رفته در آن) مستلزم حفظ رسم الخط پیشنهادی ایشان بوده، رسم الخط ناشر اعمال نشده است. لازم به ذکر است ناشر خود بر پایه آخرین شیوه نامه های موجود و برای حفظ یکدستی در آثار منتشره خویش، شیوه نامه خاص خود را دارد که با پیشنهادهای ایشان لزوما سازگار نیست.
پژوهش در زمینه زبان و ادبیات فارسی در هندوستان سابقهای دراز دارد. از روزگاری که صنعت چاپ به آن سرزمین وارد شد، هم چاپ متون کتابها و رسالههای فارسی آغاز شد و هم آنکه قلمفرسایی در مباحث و مطالب ایرانشناسی به زبانهای انگلیسی، اردو و همچنین به زبان فارسی در نشریات و مجلات رواج یافت و دانشمندانی چون شبلی نعمانی، هادی حسن محمد اسحق و دینشاه ایرانی گامهای استواری در آن راه برداشتند. این کتاب در پنج بخش و 37 عنوان بخشی از این پژوهشها را دربردارد که توسط دکتر یونس جعفری ایرانشناس و استاد زبان فارسی در هند به نگارش درآمده است.
در این جا لازم نیست که این موضوع را تکرار کنیم که چگونه زبان فارسی در حدود هشت قرن (از اواخر قرن چهارم هجری تا قرن سیزدهم) در سرتاسر شبه قاره هند زبان رسمی بوده و این زبان و نیز فرهنگ اهالی فارسی و ترکان ماوراءالنهری با تمدن مردم این منطقه آسیا چنان عجین شده و به گونهای از تعمیق و گستردگی برخوردار گردیده که تفکیک و جداسازی دو فرهنگ امری ناممکن به نظر میرسد. درست است که در هند غیر از عده اندکی از ایرانیان که در لداخ زندگی میکنند و نیز بعضی از اشخاص که به قصد تجارت در شهرهای بزرگ مانند بمبئی، مدراس، دهلی، حیدرآباد، کلکته و مانند اینها ماندگار شدهاند و یا به علل سیاسی و دینی در این دیار پناه گرفتهاند.