دهه دوم و سوم قرن بیستم در آمریکا فروش مشروبهای الکلی ممنوع بود و بازار اخلاقیات آنگلوساکسونی داغ داغ، اگر چه در اواخر دهه بیست دیگر سانسور از طریق دولتهای فدرال اعمال نمیشد و این وظیفه خطیر به ادارههای پست، که توزیعکننده مجلات بودند، سپرده شده بود. در آن سالها ناشران رمانها را پیش از انتشار به صورت پاورقی در نشریات چاپ میکردند و اداره پست اگر کتابها را خلاف اخلاق عمومی تشخیص میداد راساً دست به سانسور و حتی ممنوعیت آنها میزد. همینگوی در آن سالها چهرهای شناخته شده بود و طرفداران و مخالفانی داشت. شهرتش به عنوان نویسنده داستانهای کوتاه با چاپ کتاب «مردان بدون زنان» در هجدهم فوریه هزار و نهصد و بیست و هشت تثبیت شده بود. در همان سال روزنامهنگار معروفی در نیویورکر نوشت: «به نظر من همینگوی بزرگترین داستان کوتاهنویس جهان است».
این کتاب دربرگیرنده مجموعه مقالاتی است که از کتابها و نشریات مختلف انتخاب و ترجمه شده است. موضوع اساسی در این مقالهها ـ چنانکه از نام کتاب برمیآید ـ مسئله برخورد هنرمند و ادیب با مسائل اساسی زمان است. نام کتاب از عنوان یکی از گفتگوهای کامو گرفته شده است. عناوین برخی از مقالات کتاب بدین ترتیب است: آشنایی با دوران جدید/ ژان پل سارتر، هنرمند و زمان او/ آلبر کامو، گفتگو درباره طغیان/ آلبر کامو، آیا مردم از شعر گریزانند/ مارک آلن، رئالیسمی بیمرز/ روژه گارودی، رسالت شاعر/ سن ژون پرس و .... .
این کتاب در واقع جمعآوری نوشتارهایی است از جهانگیر افکاری که از مصاحبهها و نوشتههای روزنامههای روز فرانسوی ترجمه شدهاند. عناوین برخی از نوشتارها بدین ترتیب است: آخرین دیدار پیکاسو، ونگوک نقاش دموکرات، آخرین حرفهای هنری میلر، رومن رولان بر ضد جنگ، لویی آراگون ستایشگر زن، یوری کازاکوف داستاننویس برجسته و .... .