منابع مشابه بیشتر ...

614eac089b58f.png

فرخار در قلمرو شعر (شماره 5)

گروهی از نویسندگان

این مجله در موضوعات مقاله، هفت‌خوان، شعر افغانستان، معرفی، شعر ایران، شعر تاجیکستان، نقد و گزارش سامان یافته است. در بخش اول با عنوان مقالات چهار مقاله آمده که نگاهی به شعر مقاومت افغانستان، تأملی نمادشناختی در نام‌های جغرافیایی مربوط به منطقه بلخ در شاهنامه، نگاهی به صلح و انسان‌دوستی در شعر سعدی، و شعر جوان افغانستان عناوین این نوشتارها را شکل می‌دهند.

5ff45b137c38e.png

فلسطین و شعر معاصر عرب

خالد ا.سلیمان

بسیاری از نویسندگان عرب، اهداف و فعالیت‌های صهیونیسم را در فلسطین در آثار مذهبی مورد بحث قرار دادند و نظریات پاره‌ای از آنان بسیار ارزشمند بود. از جمله تفسیر «نجیب عازوری» از تبدیل کشمکش تازه به وجود آمده به مبارزه‌ای جدی بین نهضت صهیونیسم از یک‌سو و بیداری ملت عرب از سوی دیگر و همچنین پیش‌بینی او که این کشمکش تا پیروزی نهایی یکی از طرفین ادامه خواهد یافت. در این کتاب به مسئله فلسطین و شعر معاصر عرب در شش فصل پرداخته شده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57f0be4e0ef35.PNG

مقايسه بديعيه كفعمي با بديعيه صفي‌الدين حلي

سیدمحمدرضی مصطفوی‌نیا

با ظهور شرف الدين محمد بن سعيد بوصيري و سرودن قصيده معروفش «برده» و تاثير شگرف آن بر حوزه‌هاي ادبي، ديگر شاعران مديحه سراي نبوي به پيروي از آن پرداختند و قصايد مديحه نبويه را همچون برده در بحر بسيط و روي ميم سرودند و بدين ترتيب قصايد بديعيه شکل گرفت، قصايدي که در هر بيت آن يک يا چند نوع صنعت بديعي بکار رفته است. در اين بين صفي الدين حلي شاعر پرآوازه قرن هفتم هجري با سرودن قصيده بديعيه‌اش و روي ميم، در ميان ديگر بديعيه سرايان برجستگي ويژه‌اي يافت، چنانکه از سوي مورخين هم عصر خود همچون ابن شاکر کتبي و عسقلاني و تاريخ نگاران معاصر مانند: محمود رزق سليم و... به عنوان مبدع و مکمل علم بديع شناخته شد. در حاليکه در اين ميان شخصيت اديبي حاذق چون «شيخ ابراهيم تقي الدين کفعمي» که وي نيز صاحبه بديعيه ارزشمندي است که خود به شرح آن پرداخته، مغفول مانده است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله
5720509d85622.PNG

بررسي تطبيقي رمز «عقاب» در شعر پرويز ناتل خانلري و عمر ابوريشه

سیدمحمدرضی مصطفوی‌نیا

بي‌شک پرويز ناتل خانلري و عمر ابوريشه دو شاعر بزرگ در پهنه ادبيات فارسي و ادبيات عربي هستند. هر دو شاعر، گرايشي قوي به ادبيات ملي دارند. اين دو متاثر از ادبيات اروپا بوده‌اند و در اين پيوند ناتل خانلري بيش‌تر از ادب فرانسه و ابوريشه بيش تر از ادبيات انگلستان تاثير پذيرفته‌اند. اين تاثيرپذيري مربوط به اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم است که در آن، گرايش رمزي ادبا به اساطير يونان و روم باستان، رو به افزايش گذاشته بود. رمز، عبارت است از هر علامت، اشاره، کلمه، ترکيب و عبارتي که بر معنا و مفهومي وراي آن چه ظاهر آن مي‌نمايد، دلالت کند. ناتل خانلري در مثنوي عقاب و عمر ابوريشه در قصيده «النسر»، عقاب را در جايگاه رمز، به کار گرفته‌اند. در اين دو اثر ادبي، بين روند حوادث و درون‌مايه، شباهت زيادي ديده مي‌شود تا آن جا که بعضي از ابيات را مي‌توان معادل برخي ديگر دانست. اين شباهت تا آن جاست که پژوهش را به دليل اين قرابت در مضمون و روند حوادث و پي‌جويي آن، در دو قصيده سوق مي‌دهد. مقاله حاضر در صدد است با بررسي اوضاع تاريخي و زندگي‌نامه و سپس تحليل اشعار، به تحقيق در مورد تاثيرگذاري و تاثرپذيري اين دو شاعر از يکديگر و بر يکديگر، پرداخته و ميزان موفقيت هر دو شاعر را در انتقال مفاهيم، به نمايش بگذارد. عدم تاثيرپذيري دو شاعر از يکديگر، مشترک‌بودن دو عنصر آزادي و کرامت انساني در دو قصيده، مفصل‌گويي خانلري و مختصرگويي ابوريشه و ... از جمله نتايجي است که اين تحقيق به آن دست يافته است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران پژوهش‌ها/پژوهش‌های تطبیقی
مقاله