آنچه که بیش از هر چیز تهاجم مغولان به ایران را در خاطرهها زنده نگداشته، کشتار گسترده مردمان شهرها و روستا هاست. هنگامی که چنگیزخان در سال 619 هـ. ق تصمیم به بازگشت به مغولستان گرفت، سراسر ماوراءالنهر دستخوش تاراج و کشتار و پادگانهای مغولی و حکمرانان منصوب مغولان نیز بر آنجا حاکم شده بودند. ماوراءالنهر که جزیی از امپراتوری مغول شده بود، به زودی خصوصیات سرزمین دلخواه مغولان را یافت. طبقه نظامیان ترک خوارزمی از میان رفته و باشقاقان مغول اداره شهرهایی را که از بقایای جمعیت شهرهای نابود شده بخارا، سمرقند، ترمذ و غیره تشکیل شده بود، در دست داشتند.
محمد درخشش در مقدمه کتاب خطابه آقای سیدحسن تقی زاده می گوید: در طی سلسله سخنرانی های سال 1337 باشگاه مهرگان به علت آنکه، نهضت مشروطیت ایران قسمت مهمی از تاریخ کشور ما را تشکیل میدهد اینجانب برای روشن شدن نکات تاریک این نهضت تاریخی از دانشمند محترم جناب آقای تقی زاده درخواست نمودم مشاهدات و اطلاعات خودشان را ضمن یک یاد دو سخنرانی در باشگاه مهرگان برای معلمین بیان نمایند و بسیار از ایشان متشکرم که دعوت بنده را قبول فرمودند و در باشگاه مهرگان به ایراد یک سلسله سخنرانیهای مفید و مهم اقدام نمودند.
سرزمین کهنسال دلاوران ایران باختری از نظر جغرافیای تاریخی و تاریخ مرموز و ناشناخته است. اگر آنطور که در خارج از ایران محققانی چون هرتسفلد، دمرگان، مینورسکی، رالنسن، سر ارول استین برای بررسی گذشته های این سرزمین کوشیده اند فضلای کشور نیز توجهی ابراز می داشتند. اینک بسیاری از زوایای تاریک تاریخ چند هزارساله میهن ما روشن شده بد. نخستین کتابی که درباره لرستان به چاپ رسید مجموعه ای از غلامرضا خان والی و انیس المسافر نام داشت. کتاب مذکور در بوشهر به چاپ رسیده و مشتمل بر آگاهی هایی در مورد جانوران شکاری و فرمانروایان لر از حسین خان والی تا زمان مولف است، پس از آن باید از جغرافیای نظامی لرستان تالیف سپهبد رزم آرا نام برد که مشتمل بر جغرافیای مناطق با توجه به جنبه نظامی انها و ورود قوای دولتی به لرستان و سرکوبی عشایر این منطقه می باشد. آقایان بهمن کریمی و محمدعلی امام شوشتری نیز چند صفحه ای از کتابهای جغرافیای تاریخی غرب ایران و تاریخ جغرافیایی خوزستان را به لرستان اختصاص داده اند. با این حال تا به امروز کتابی که منحصر به تاریخ یا جغرافیای تاریخی این قسمت از ایران باختری باشد تالیف نشده است.
مغولان از همان سالهای آغازین فتوح خود در ایران با مسیحیان آسیای غربی آشنا شدند. از آن پس تا چهل سال بعد که پیروزیهای مغولان در ایران، و به طور کلی آسیای غربی ادامه یافت، کم کم مسیحیان اعم از گرجی، ارمنی و نستوری در سیاست آنان (مغولان) جایگاهی ویژه یافتند. آنان بخوبی متوجه دوگانگی جوامع مسلمان و مسیحی در آسیای غربی بودند. این دوگانگی از قرن اول هجری قمری (هفتم میلادی)، که اسلام بر آسیای غربی سلطه پیدا کرد، و مسیحیان را به زیر نفوز خود کشید، آغاز شده بود.
این مقاله تاریخ شیراز و حاکمان آن را در دوره سعدی بررسی مینماید. نویسنده این مقاله وضعیت اصفهان را که در عصر سلجوقیان بزرگ و در ادامه حکومت آنان در عصر سلاجقه عراق پایتخت ایران بوده، در اوضاع به وجود آمده در شیراز مؤثر میداند؛ زیرا با سقوط دیلمیان و برآمدن سلجوقیان، شیراز موقعیت پایتختی خود را از دست میدهد و اصفهان مرکز سیاسی ایران میشود و با توجه به اتفاقاتی که در آن دوره افتاد، فارس در روزگار نوجوانی و جوانی سعدی شاهد تکاپوی سلغریان، حاکم فارس، برای تبدیل شدن به یک قدرت درجه اول در ایران بود. این مقاله در ادامه به نقش کیش در تاریخ شیراز و سفر سعدی به کیش اشاره دارد.