دانش وجوه از شاخههاي علوم قرآني است كه قرآن پژوهان در تاريخ تفسير و پژوهشهاي قرآني بسيار به آن توسل جستهاند. اصطلاح وجوه به كلمات چندمعنايي اطلاق ميشود كه در قرآن به کار رفته است. گاه يك كلمه به بيست وجه يا بيشتر در قرآن به كار ميرود. بررسي متن قرآن و تعيين مدلول دالهاي قرآني (واژگان قرآن) با وجود انبوهي واژگان در وجوه، امري دشوار است. در اين مقاله سعي شده است تا با رهيافتي نشانهشناختي وجوه متفاوت واژه «آيه» بررسي شود. واژه «آيه» در قرآن به دو مفهوم متني (به معناي خود آيات قرآن) و فرا متني (به معناي جهان طبيعت، نفس انسان و سرگذشت پيشينيان) به كار رفته است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد براي تبيين وجوه متفاوت اين واژه، توجه دقيق به بافت متني بلافصل و بافت متني گسسته ضروري به نظر ميرسد؛ به اين معنا كه روابط همنشيني و جانشيني در متن به روابط همنشيني و جانشيني بلافصل محدود نميشود. يك آيه از يك قسمت متن قرآن را ميتوان با آيهاي از جاي ديگر بر روي محور جانشيني و همنشيني در ارتباط قرار داد.
نویسنده این کتاب به صراحت اقرار میکند که مشروعیت آن بیشتر از هر چیزی از اثر مشهور دانیل کالاهان با عنوان "پنجاه فیلسوف کلیدی" (۱۹۸۷) الهام گرفته است. اگرچه تفاوتهای معینی این اثر را از سایر آثار مشابه متمایز میسازد؛ کالاهان باید فیلسوفانی را در طول تاریخ فلسفه انتخاب میکرد که نیز به عنوان شخصیتهایی شناختهشده در میان عموم مردم بودند، مثل فیگورهایی چون افلاطون و هابز یا سارتر. با این حال، انتخاب جان لچز فیلسوفان معاصری که گاه هنوز تا شهرت فاصله داشتند بود. به علاوه، سوال تکراری در مورد تشکیل مجموعه "پنجاه متفکر کلیدی" بیش از سایر آثار مشابه مطرح شد: آیا توافقی در مورد انتخاب متفکران و فیلسوفان وجود دارد که بعضی از آنها هنوز هم در زمان تدوین این اثر در دسترسند؟ به عبارت دیگر، آیا در واقع اسامی مهمترین فلاسفه معاصر در این لیست محل دارند یا میتوان اسامی دیگری را نیز در نظر گرفت؟ این چالش خود باعث جایگزین شدن اسامی چون آگامبن، بادیو، برگسون، باتلر، دریدا، هایدگر، هوسل، ماتراورز، ویریلیو و ژیژک در ویرایش دوم این کتاب شده است. از دیدگاه نویسنده، مبنای کار او نیز در انتخابهای روشنکننده و آموزندهٔ آثار بوده است. لچز پنجاه متفکر کلیدی معاصر را در ده گروه تقسیمبندی کرده تا تفکرات آنها را درک کنیم: ساختارگرایی ابتدایی، فنومنولوژی، ساختارگرایی پسااستراکچرالیسم، نشانهشناسی، فمینیسم موج دوم، پسامارکسیسم، مدرنیته، پسامدرنیته و در نهایت تفکرات الهامگرفته از زندگی. امیدواریم این تقسیمبندی به خوانندگان در درک جهتگیریهای فکری متفکران و همچنین درک کلی از معنا و مفهوم این مجموعه کمک کند.
کتاب بدیع القرآن تالیف ابن ابی الاصبع مصری متوفای سال 656 ه. یکی از ارزشمندترین کتابهایی است که اعجاز قرآن کریم را از نظر بلاغت و شیوایی بیان که به "اعجاز بیانی" معروف است، مورد بررسی قرار داده، و حقا "ناتوانی بشر را از آوردن مثل قرآن" به ثبوت رسانیده است. مولف نه تنها اسلوبهای زیبا و بی مانند تعبیرهای قرآنی که مورد بررسی دانشمندان پیش از خود بوده، با دقت و امعان نظر بیان داشته، بلکه خود نیز تعداد 33 نوع از انواع بدیع قرآن را باداع نموده، و به آخر کتاب افزوده است. این کتاب را مقدمه ای از مصحح مرحوم"حفنی محمدشرف" زینت بخشیده است، مصحح در این مقدمه به نوبت خود آنچه در توان داشته در تبیین آغاز بحثهای بیانی قرآن کریم قرو نگذاشته و خلاصه ای از مراحل تحول و پیشرفت شناخت اعجاز بیانی را تقدیم داشته است.
يکي از موضوعات بحث برانگيزي که توجه بسياري از محققان و کارشناسان را در دهههاي اخير به خود جلب کرده است، بحث دوزبانگي است. هدف از انجام اين تحقيق بررسي ميزان استفاده مردم از دو زبان فارسي و کردي در موقعيتهاي رسمي و غيررسمي در شهرستان شيروان چرداول است و اينکه آيا ميتوان آن را مصداق دوزبانگي کامل يا ناقص به شمار آورد؛ بدين معني که آيا ميزان استفاده از زبانهاي کردي و فارسي در ميان زنان و مردان با تحصيلات متفاوت، از بيسواد تا دکتري و نيز دامنه سني کودکان زير 11 سال تا افراد بالاي 51 سال، در موقعيتهاي رسمي و غيررسمي تفاوت دارد؟ و اگر پاسخ مثبت است، ميزان استفاده از زبانهاي فارسي و کردي در گروههاي مختلف چگونه است؟ براي اين منظور 394 آزمودني از مناطق مختلف اين شهرستان به صورت تصادفي انتخاب شدند. آزمودنيها بر اساس گروه سني (کودک: زير 11 سال؛ نوجوان: 12-16؛ جوان: 17-29؛ ميانسال: 30 -50 و مسن: بالاي 51 سال)، سطح تحصيلات (بيسواد، ابتدايي، راهنمايي، دبيرستان، ديپلم، فوق ديپلم، ليسانس، فوق ليسانس و دکترا) و جنسيت (زن و مرد) انتخاب شدند. در اين تحقيق از پرسشنامه الگوي پژوهشي پاراشر (1980) استفاده شده است. از آزمودنيها خواسته شد که دو گونه زبان فارسي و کردي را بر اساس يک ميزان چهار گزينهاي «هميشه»، «اغلب»، «بعضي وقتها» و «هيچ وقت» مشخص کنند. پرسش نامه، حاوي 36 سوال بود که بر اساس درجه رسميت حوزهها (خانواده، دوستي، همسايگي، دادوستد، آموزشي و اداري) به ترتيب از غيررسمي به رسمي مرتب شدند. پس از جمعآوري پرسش نامهها، اطلاعات توسط کامپيوتر پردازش شد. روشهاي آماري خي دو، کندال، آزمون تي جفت و واکاوي واريانس يک سويه، براي تجزيه و تحليل يافتههاي تحقيق به کار گرفته شد. يافتهها نشان ميدهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسي و کردي به وسيله گروههاي مختلف سني، تحصيلي و جنسي از نظر آماري معنادار است.