شهر دهلی چنانکه خوانندگان گرامی آگاه هستند از حیث قدمت تاریخی فروتر و کمتر از شهرهای معروف دنیا مانند آتن و رم نیست. این دیار عجائب چه در دورههای پیش از اسلام و چه در عهد اسلامی و چه در دوران سلطه انگلیسیها نه تنها شهر مهمی محسوب می شده است بلکه در بیشتر ازمنه افتخار پایتخت بودن این کشور عظیم و پهناور را نیز داشته است. «باسطی» که علیخان نام داد و مخاطب به شیرافگن خان نبیره دختری نواب شیرافگن خان پانیپتی و پسر نواب عزتالله خان و داماد روشنالدوله که سلسله ایشان به سید نعمتالله ولی میرسد. مولدش دارالخلافه شاه جهان آباد (دهلی) است. اوائل عمر کتب فارسی را همچون بزرگ زادگان پیش یمی از دانشمندان افاده نموده. چون موزونیت جبلی داشت و اکثر به شعر گفتن مشغول میبود.
( ...وحشي در اشعار خود بيشتر توجّه به روحيّات داشته و بيان احساسات دروني خويش و سينة آتش افروز و دل پرسوز خويش را مينمايد. قصايد وحشي داراي مرتبة بلند است و غزليّات، حكايتي از دل پردرد او. دو مسمّط دلپذير از او به يادگار باقي مانده كه بسيار مشهور است، امّا به حكم انصاف، وحشي بهتر از هر كس توانسته است از نظامي تقليد بنمايد و خلدبرين را كه در مقابل مخزنالاسرار نظامي ساخته، بهتر از سايرين پرداخته است.)
شعر معاصر که با وزیدن نسیم مشروطه بر بن پایه ادب کهن سال پارسی چونان گل شاداب سحرانگیزی روئید رنگ و بویی تازه داشت. چون از جوهره فرهنگ جهانی و اندیشه های نو تغذیه کرده بود عطری داشت که آن را از ادبیات سنتی ممتاز می کرد. با این همه یا به آزمودن کالبدهای نو پرداخت و یا زبانی تازه برای غزل سرایی جستجو کرد و از قالب های دیگر دور افتاد. در زمینه مثنوی کسانی چون فروغ، سایه، حقوقی، خانلری و جدی تر از دیگران مهدی حمیدی تجربه هایی کرده اند که همه ارزشمند است. اما این دفتر ابتکاری دیگر است که پس از مشروطه نظیری برای آن نمی شناسیم و خود تمام تلاش شاعر در این راه نیست، که حاصل کار او را پس از انتشار مجموع مثنوی هایش باید قضاوت کرد. اینکه چرا برای انتشار اولین دفتر مثنوی را گزیده است بی دلیل نیست (در حالی که دفترهای غزل و قصیده و نیز گونه های پراکنده و نیمایی آماده چاپ نیز دارد) برخلاف تصور بسیاری سهل باوران مثنوی ساده ترین نوع شعر پارسی نه که دشوارترین نوع است. این تنها قالبی است که در آن تمام شکل بندی های موضوعی یعنی حماسی، غنایی، تعلیمی، نمایشی در تمام ابعادشان می گنجند و هیچ قالب شعری دیگری چنین کششی ندارد. از این گذشته در مثنوی صنایع ظاهری رنگ می بازند و تغییر جوهره می دهند. ایجاز مثنوی با آنچه در کالبد غزل و قصیده ایجاز خوانده می شود، تفاوت فاحش دارد. در این نوع شعر نخست باید حرفی برای گفتن داشت و پس از آن چگونه گفتن را باید دانست وگرنه حاصل کار چیزی است از دست شبه مثنوی یا ضد مثنوی که اگر در صنعت گری سحر حلال کرده و عقد لال پیوسته باشد. در بازار سخن به چیزی و در رسته ناقدان گوهرشناس به پشیزی نمی ارزد. به هر حال این گوینده دوران معاصر را عصر بازشناسی دقیق تر منظومه هایی این چنین می داند که به نظر او تلفیقی است از شاعری و داستان سرایی تا چگونه بازتاب یابد....
کلیم کاشانی صاحب این کتاب، ملکالشعرای دربار شاهجهان و معاصر شاه عباس کبیر بود. او دو بار به هند سفر کرد که بار دوم در سال 1030 هـ. به هند سفر کرد و تا آخر عمر در همین سرزمین به سر برد. او به دستور شاهجهان تاریخ این پادشاه را به صورت مثنوی منظوم کرد. این مثنوی را میتوان به دو قسم کرد؛ قسمت اول مشتمل است بر حمد، مناجات، نعت حضرت سیدالمرسلین، در صفت معراج، در مدح حضرت ظل الهی (شاهجهان)، خطاب به خداوند متعال، در تعریف سخن و سبب نظم کتاب، بیان نسب اعلیحضرت ظل الهی (شاهجهان) بیان جانشینان تیمور، و ..... قسمت دوم نیز محتوای وقایع تاریخی عصر شاهجهان است.
رامایانا صحیفه مقدس هندوان شمرده میشود؛ همانگونه که در خانه هر ایرانی، یک مجلد از دیوان حافظ وجود دارد، خانه هیچ هندومسلکی نیست که نتوان کتاب رامایانا یا نقش و نگاری از این اسطوره را در آن مشاهده کرد. ترجمه منظوم فارسی ملامسیح پانیپنی از این شاهکار، خود شاهکاری دیگر است که در این کتاب به جامعه فارسیزبانان معرفی شده است.