در کتاب «تاریخ تحلیلی شعر نو» نوشته شمس لنگرودی، شاعر ارجمند، «شعر چریکی» و «شعر سیاهکل (جنگل» با برخورداری از اهیمتی مانند «شعر موج نو»، «شعر حجم» و «شعر ناب» در فهرست ذکر شده و بخشهایی را به آنها اختصاص داده شده است. بنا به طبقهبندی شمس، «شعر سیاهکل» شاخهای از «شعر چریکی» است و «شعر چریکی» خود گونهای از شعر سیاسی. در تاریخ شمس، به شعر سیاسی، بر خلاف گونههای شعری زیر مجموعهاش، بخش یا فصل ویژهای اختصاص یافته نیافته است. در «تاریخ تحلیلی ...» شهرت یافتن شاخهای از شعر سیاسی به نام شعر چریکی ادعایی است بیسند و پشوانه. به نظر میرسد که اصطلاح «شعر چریکی» ساخته شمس لنگرودی باشد. اصطلاح «شعر سیاهکل» را هم، بنا به گفته او در «تاریخ تحلیلی شعر نو»؛ سعید یوسف در کتاب «نوعی نقد بر نوعی از شعر» مطرح کرده است. اصطلاح «شعر جنگل» هم برابر پیشنهادی شمس است برای شعر سیاهکل.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.
محمود احمدی در سال 1309 خورشیدی در روستای رک از توابع شهرستان بیرجند دیده به جهان گشود. پس از عزیمت به مشهد و پرداختن به حرفه بنایی به یکی از معماران چیره دست مشهد تبدیل شد. حضور پیگیر او در محافل ادبی شعرای برجسته مذهبی مشهد از یک سو و مطالعه آثار تاریخی و مذهبی اسلام و شیعه و شاعران برجسته زبان فارسی از سوی دیگر قریحه شعری وی را شکوفا کرد. محمود احمدی از میانسالی سرودن شعر مذهبی در وصف ائمه اطهار را آغاز کرد. کتاب کنونی گزیده سروده هایی است که از آثار چاپ نشده وی گردآوری شده است. این شاعر در فروردین ماه 1383 خورشیدی در شهر مشهد دیده از جهان فروبست. این کتاب همراه با ضمیمه ایست با عنوان تشیع در شعر پارسی.
این نوشته هدفش بررسی و نقد نگرش شاملو به زن در شعر او است. از این رو، به محتوای سرودههای این شاعر بزرگ توجه دارد، نه شکل و زبان آنها. این نقد شیوه زندگینامهای را برنگزیده است و تنها متن شعرهایی از شاملو را میکاود. بنابراین، اعتنایی به اسناد موجود درباره زندگی او ندارد. یادآوری میکنم که شاملو بیشتر در عاشقانههایش به زن پرداخته است و سرودههای ازاین دست او را بیشتر در دو مجموعه میتوان یافت که نامشان با آیدا آغاز میشود: آیدا در آینه و آیدا: درخت و خنجر و خاطره! شاملو به زنان و مسائلشان توجه خاصی ندارد و خود این غفلت پرسشانگیز است. چرا که او شاعری مضمونگرا (در برابر شکلگرا) و متعهد است و شعرهای اجتماعی و سیاسی بسیاری دارد. سبب گزینش شعر شاملو برای این جستار، جز جایگاه والای آن در ادبیات معاصر ما، اهمیتش به مثابه آینه دورانی از فرهنگ و اندیشه روشنفکران ایران است. در بین شاعران ایرانیای که شعر زنان گفتهاند، فروغ فرخزاد چهره شاخصی است. هر چند در برخی از کارهای او هم تاثیر نگاه مردانه پیدا است. منظورم از شعر زنان نوعی شعر است که در آن پدیدهها، به ویژه زنان و مسائلشان، از منظر زنان دیده میشوند. برای شناخت جنبههایی از جهانبینی شاملو و رابطه آنها با نگرش او به زنان و مسائلشان تا حدی تلاش کردهام. اما میدانم که این مهم به کار بیشتر و فضای گستردهتری نیاز دارد.