نذرالدین فرزند باباجان متخلص به میرزا هادی سمرقندی (1246-1309 هجری قمری) از شاعران صاحب دیوان ماوراء النهر است. دوران زندگی این شاعر عزلت پیشه، مصادف با سلطنت قاجار در ایران است. سمرقندی برای تحصیل روانه بخارا گردید و در خوشنویسی نیز مهارت کسب کرد. سمرقندی شاعر غزل است و در دیوان وی 77 غزل ثبت شده است. آن گونه که از دیوان او بر می آید به عرفان و اندیشه های صوفیانه دلبستگی دارد و دین و عرفان دو عنصر اساسی جهان بینی او به شمار می آیند. به طور مشخص در دیوان هادی سمرقندی، تاثیر مستقیم حافظ شیرازی، صائب تبریزی و بیدل دهلوی به چشم می خورد. وجه تمایز این دیوان با آثار شاعران دیگر روزگارش آن است که حتی یک بیت در مدح شاه یا امیری مشاهده نمی شود. او که چندین سال به عنوان منشی درباری مشغول به کار بود، در میانسالی برای دوری از آشوب و فتنه های درباری به زادگاه خویش بازگشت و به تعلیم و تربیت فرزندان زادگاهش پرداخت. کتاب پیش رو به کوشش و با مقدمه، تحشیه و فهارس ابراهیم خدایار (1345 - ) دانشیار و استاد دانشگاه و توسط مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس در سال 1386 به چاپ رسیده است.
فصل اول این کتاب، شامل دو غزل و یک مثنویست و چند شعری که تقریبا بهترین کارهای او در دوره های پس از دوره نخستین است که میشود به آن ها دوره های سرگردانی گفت. و آغازی برای ادوار بعد. و به همین لحاظ هریک از آنها حاصل یک دوره خاص شعری. هشتمین شعر این فصل از لحاظی برگزیده ایست از دوره سرگرمی با شعر آزاد و نهمین شعر، در بحبوحه بیگانگی و یگانگی با مردان و زنان خانه ای که از در و دیوار آن بوی نماز برمیخاست و گویی برگرد مرگ می گردید و لاله عباسی هایی که پیر میشدند و جوان می شدند و روزمرگ آنان را می شمردند. و شعرهای دیگر این فصل هر یک نمونه ای از دوره هایی کوتاه چند ماهه و سریع که شاید در هریک از آن دوره ها بیش از سه چهار شعر نوشته نشده است. فصل دوم شامل شعرهایی که بیشتر قطعه های کوتاهی است از دوره ای که می توان به ان نام "دوره تماشا" داد. نگاههایی گذرا و تصویرهایی شتاب آمیز: دریای توفانی، چراغهای رنگی، زنی با وحشت باد، وزنی که می رقصد. و در کنار باغ غروب نشستن و کلاغان بازگردانده را نگریستن. دوره ای با حدود بیست شعر که از میان آنها، سرانجام به همین هفت شعر اکتفا شد. فصل سوم شامل شعرهایی که در دوره ای بسیار آموزنده و سرشار به مرحله نوشتن رسید. دوره ای که نحوه نطفه بستن و شکل گرفتن شعر و رسیدن به امکانات دیگر "اگر چه ناقص" او را بیش از پیش به کار خویش دلبسته داشت. در همین دوره بود که کلمات اندک اندک با او مهربان شدند و در عین مهربانی، خشن تر و زبرتر. و همین مهربانی بود که آنها را در شعر راه داد. و نیز در همین دوره بود که با بازگشتی به تاریخ دور و نزدیک و مردانی و حوادثی که در فضای مبهم شعر او چهره نمودند. به مرحله لمس آن کلمات رسید و بخصوص از نظر مکالمات شعری و خط داستانی شعر تجربیاتی فراوان کسب کرد. فصل چهارم شامل دوره ای که دید او را نسبت به شعر به گونه ای محسوس تر از دوره قبل تغییر داد. و در برخی ازشعرها کم و بیش شبحی از فرمی را که بسیار دنبال آن گشته بود دید. اما در دنیاهایی مختلف و با حالاتی متفاوت: اندیشیدن به مفهوم زمان، و ساعتی که به اقتضا در پهنه کویر می ایستد سفری به روستا و آسیابی که خاکستر می شود، حرکتی در غرفه ها و خورندگان و نوشندگانی که به جبر مرگ تن در می دهند و شبها و روزهای مستی و خستگی و تحیر بازیچگان و تمسخر بازیگران. و همه اینها در قالب هایی که از دوره فصل سوم پیش بینی شده بود و اینکه تا یافتن راهی پیشرفته تر تنها راه ادامه کار اوست...
این کتاب را انجمن فارغ التحصیلان مدرسه آمریکایی برای آگاهی بیشتر علاقمندان به خدمت و زندگی میس جین الیزابت دولیتل در طول اقامت پنجاه ساله اش در ایران منتشر کرده است.
ماوراءالنهر به لحاظ جغرافیایی در کجا قرار دارد، چه محدودهای را شامل میشود و چه پیوندهای فرهنگی، تاریخی و اسطورهای با فرهنگ و تمدن ایرانی دارد؟ این کتاب با بررسی شعر فارسی ماوراءالنهر قرن بیستم در پی طرح چنین سؤالاتی و پاسخگویی به آنهاست. کتاب حاضر ضمن اینکه بیانگر وضعیت شعر فارسی ماوراءالنهر در قرن بیستم با تکیه بر دو محیط ادبی خوقند و خوارزم است، از دلمشغولیهای جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی گذشته و حال این سرزمین خالی نبوده و شرح مفصلی از جایگاه رفیع فرهنگ و تمدن ایرانی در ماوراءالنهر ارائه میدهد. نویسنده کتاب کوشیده نگاه نوستالژیک شعر فارسی ماوراءالنهر نسبت به فرهنگ و تمدن ایرانی را برای مخاطب مکشوف کند و بنابراین روایتی ادیبانه از گسست و مهجوریت این میراث عظیم نسبت به مام میهن نیز به شمار میرود.
دگردیسی از مهمترین عناصر ادبیات، به ویژه ادبیات حماسی و اسطورهای، به شمار میرود. یکی از انواع آن، «دگردیسی تشرّفی» است که در شاهنامه جلوههای مختلفی دارد. داستان «اندر آزمون کردن شاه آفریدون پسران را به ناشناس» جلوه بارزی از این نوع دگردیسی است که در آن، فریدون به هیئت «اژدها» درمیآید. در این مقاله این داستان از منظر ادبیات تطبیقی و پیوند شعر و نگارگری تحلیل میشود. مصوّرسازی دگردیسی تشرّفی، ازخلّاقانهترین الهامات تصویری برگرفته از متن شاهنامه است که در این پژوهش به تحلیل نگارههایی از روایت یاد شده میپردازیم. به منظور تحلیل متون تصویری منتخب، پس از اشاره به متن کلامی روایت و چرایی دگردیسی موقتی فریدون به اژدها، به تحلیلریخت شناسانه نگارهها در مکتبهای مختلف نگارگری و نیز بررسی دخل وتصرف نگارگر در انتقال روایت از نظام کلامی به تصویری اشاره شده است. روش انجام پژوهش، روش توصیفی ـ تحلیلی و پژوهش بینارشتهای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان میدهد که دگردیسی در نگارههای منتخب، دارای کارکرد آزمونی و درجهت تشرّف به مقام شهریاری، مردانگی و همسرداری با درونمایه اژدهاکشی صورت پذیرفته و جلوه پیوند آیین تشرّف و دگردیسی است که با نشانههایی در نگاره مبنی بر مجازی بودن اژدها و برگزاری آیین تشرّف نیز قابل اثبات است، امّا درک دگردیسی تنها با رجوع به پیش متن کلامی ممکن است.