بخش وسیعی از میراث تاریخی و ادبی گذشته ما در دیوانها و سازمانهای اداری شکل گرفته است. دیوانها سازمانهای منسجم و دقیق مالی و اداری بودهاند که نخستین نشانههای برقراری آن را در سرآغاز دوره اسلامی، زمان خلفیه دوم، مییابیم. وظیفه دیوانها در ابتدا فقط ادراه امور مالی بود، اما در دورههای بعد، تمام اموری را که حکومتها، تسلط و نظارت بر آن را ضروی میدانستند، در بر گرفت و به افراخور نیازهای جامعه یا ضرورتهایی که حکومتها احساس میکردند، دچار دگرگونی، محدودیت یا گستردگی شد.
این کتاب ، فرهنگی است از اصطلاحهای دیوانی دوره معول . دورهای که از نظر تاریخ ایران اهمیت فراوان دارد . زیرا قومی بیگانه – نه تنها از نظر نژاد بلکاز هر جهت نا آشنا به فرهنگ و تمدن ایرانی – نزدیک به یک سده و نیم (۷۵۶ -۶۱۶ه ق) بر ایران حکم راندند و پس از ایشان تا چندی سردارانشان بر قسمتهای مختلف این کشور حکومت کردند و بالاخره آخرین بازماندگان آنان به دست تیمور و فرزندانش (۸۲۷ ه. ق) از بین رفتند و هر چند اثر این قوم در دستگاه تیموری تا حدی باقی ماند. بحث در اینکه مغولان که بودند و از کجا آمدند و چه سان توانستند بر این سر زمین پهناور و فرمانروایانش پیروز گردند، بارها به وسیله تاریخ نویسان ایرانی و بیگانه به میان آمده و درباره آن کتابها نوشته شده است . از این رو ضرورتی ندارد که در این گفتار نیز شرحی بنویسیم . پس با بررسی کوتاه زبانشناسی تاریخی ، به توضیح چگونگی تدوین این فرهنگ خواهیم پرداخت. زبان چنگیز و اروغ او طبعا” مغولی بود ولی به همراه او گروههای دیگری نیز آمدند که زبانشان ترکی بود . این دو زبان از دسته زبانهای آلتایی هستند که منچو (تونگوز ) ، زبان کره ای و به عقیدهای زبان ژاپنی نیز در آن قرار میگیرند…
بیتردید سفرنامههای سیاحانی که از ایران دیدن کردهاند، ارجمندترین منابع تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران غوطهور در رویدادهای تاریخی هستند و شکی نیست که مارکوپولو که در سال 1254 میلادی در ونیز متولد شد و در سال 1271 راهی چین از طریق ایران شد، انگیزاننده بسیاری از سیاحان پس از خود بود. در سفرنامه مارکوپولو صفحات معدودی به فضای جغرافیایی ایران تعلق دارد و نویسنده در این کتاب با بررسی دیدهها و ندیدههای مارکوپولو از کمبودهای سفرنامه او به بسیاری کاسته است.
در تاریخ ادبیات فارسی از ده منظومه با عنوان «کارنامه» آگاهی داریم. کارنامه منظومهای در قالب مثنوی است که در آن شاعر با زبانی هزلآمیز سخن میگوید و با تعبیراتی هجوآلود، درباریان را نکوهش میکند. کارنامه نوع ادبی مستقلی است و کمتر از 250 سال در تاریخ شعر فارسی رواج داشته است. برخی از شاعران معروف که هر کدام جایگاهی در شعر فارسی دارند، کارنامه سرودهاند. در کتابها و مقالههایی که به شعر فارسی و سنایی پرداختهاند، بیشتر به «کارنامه بلخ» سنایی ـ به سبب اهمیتی که او در شعر فارسی دارد ـ اشاره کرده و بدون توجه به کارنامههای دیگر، آن را جزئی از شهر آشوبها یا قطعهای اخوانی دانستهاند. در فرهنگهای لغت، دانشنامهها و دایرهالمعارفها، مدخلی برای کارنامه به عنوان نوع ادبی نگشودهاند. در این مقاله، ضمن معرفی منظومههایی با نام کارنامه، آنها را از لحاظ شکل، درونمایه، مخاطب، ساختار و مناسبات بینامتنی بررسی کرده و نشان دادهایم که کارنامه نوع ادبی ویژهای است.
حافظ در برخي از شعرهاي خود، از ترکيبها و مضمونهاي رايج در نامههاي ديواني و اخواني بهره گرفته است. اين ترکيبها و مضمونها به صورتي ثابت، در نامههاي ديواني و اخواني پيش از روزگار حافظ و هم زمان او، تکرار ميشده است و اگر نمونههايي از آنها در شعر فارسي پيش از حافظ يافت شود، در ضمن نامههاي منظوم است. در اين نوشتار، تمام منشات و نامههاي در دسترس و شيوه نامههاي نگارش نامههاي ديواني و اخواني پيش از روزگار حافظ تا زمان او را بررسي کرده، سابقه کاربرد اين ترکيبها و مضمونها را در اين نامهها نشان دادهايم. حافظ آگاهانه و با ظرافت، از اين ترکيبها و مضمونها بهره برده است که اين امر نشان گر آشنايي حافظ با نامههاي ديواني و اخواني است.