جهان یک شاعر، جهان یکدست و یکپارچهای نیست که یک حرف یا ایده از ابتدا تا انتهای زندگی شعری او را رقم بزند. هر شاعر به تناسب موقعیتهایی که در آن قرار میگیرد شعر میسراید. به عبارت دیگر این اندیشه و نگاه هستی شناسانه شاعر است که به شعر او شکل و هویت میدهد و از آنجا که این اندیشه و نگاه امری ثابت و لایتغیر نیست. بنابراین شعر شاعر نیز مراحل مختلفی را طی میکند. او گاه از جهان مطلوب میگوید و گاه از جهان تباه شده، گاه از شکست میگوید و گاه از پیروزی، گاه به درون انسان میرود و گاه به بیرون او توجه میکند... اما همه آنچه گفته شد نباید به این معنا باشد که نتوان در شعر شاعران و یا برخی شاعران وجهی غالب پیدا کرد. اگر چه این «وجه»، کم رنگ و پررنگ میشود اما در شعر بسیاری از شاعران نمیمیرد و نابود نمیشود.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.
دوره معاصر را هر چند دوره شکوفایی و رونق ادبیات فارسی دانستهاند؛ اما صاحبنظران بر این موضوع اتفاق نظر دارند که همپای رونق ادبیات، بررسی و نقد ادبیات معاصر در این مرزوبوم رونق و گسترش نیافته است. در این کتاب درباره ادبیات معاصر گفتگویی با علی باباچاهی شاعر و منتقد معاصر انجام شده است. کار از دوره کودکی علی باباچاهی آغاز شده، بعد نوجوانی، جوانی و ... تا در دورههای دیگر خواننده شاهد پختگی و تجربههای مختلف شاعری باشد که حرفهای بودن را مدنظر قرار داده است. حرفهای بودن شاعر نیز از منظر پشتوانه فرهنگی، آراء و عقاید و بالاخره جریانسازی بحثانگیز او در شعر معاصر به گفتگو گذاشته شده است.
در این کتاب به شاعری پرداخته شده که نامش همواره در کنار اخوان، شاملو و فروغ جزء اولین شعرای نیمایی برده شده است؛ اما تاریخ زندگیاش شاید به دلیل اخلاق خاص و انزوا و گوشهگیریاش آنچنان روشن نبوده است. از جمله نقش مهم او در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نقش مهمترش در مجله «آرش» که روزگاری مهمترین پایگاه روشنفکری ایران بود، همواره مورد سؤال بوده است. در این کتاب کوشیده شده به پارهای از این زوایا پرداخته شود و به بعضی سؤالات پاسخ داده شود.