دانشمندان علم نحو بحثهای متفاوتی درباره پیدایش نحو و ریشه آن انجام دادهاند و نتیجه بحث آنها این است که نحو عربی رفته رفته کم رنگ گشته بنابراین پیروان نحو سعی در جلوگیری از این پدیده نمودند. با نوشتن قواعد عربی، مقداری از این تلاشها توسط مکتب کوفه و مکتب بصره و بغداد بعمل آمده است. البته هر کدام از این مکاتب قواعد و مقررات خاص خود را دارا هستند. آموزش نحو به شیوه مکتبها ی کوفه و بصره نه تنها مناسب نیست در این دوره و زمانه، بلکه دانش آموختگان را از آموزش آن باز میدارد. اگر ما روشی جدید پدید آوریم، بایستی این روش سبک توصیفی علم نحو باشد، زیرا نحو در مطالعات جدید توصیفی است در گفتار و نوشتار، توصیفی که شامل شکل لغات و حرکات ظاهری آن است، پس در این صورت هجاها غیر قابل قبول میباشند، و این شیوه توصیفی است. علم نحو قدیم با این شیوه و سبک فاصله دارند .........
در کتاب "تاریخ نحو "ابتدا کلیاتی در باب علم نحو، جمع و تدوین لغت، پیدایش نحو، واضع نحو، و مراحل پیشرفت علم نحو درج میگردد ;سپس وضعیت نحو در کوفه و بصره بررسی میشود ;همچنین عالمان نحو در دو مکتب کوفی و بصری، طی قرون اولیه، معرفی میگردند .در بخش دیگر کتاب به اختلافات نحویان و موارد اختلاف آنان در نحو عربی اشاره شده است .نحو در بغداد، نحو در اندلس و مغرب، نحو در مصر و شام، و معرفی آثار برجسته علم نحو از دیگر مباحث این کتاب هستند .
در بخش نخست کتاب با عنوان دستور زبان، فونیتیک لهجهها و آواز و سیلاب و اعراب و .... علامات و دانستنیهایی که متعلم را آگاهی میبخشد، در بیان آورده شده است. سپس تصریف در زبان با همه اصول و فروع آن آغاز مییابد. در قسمت بعدی به نحو میرسد. این مبحث نیز با بیان جمله، اجزاء، ترکیب و انواع آن با توضیحات لازم و بهجا در روشنایی مفید به درک و ذهن و با بیان روشن و اسلوب سهل و نه ممتنع انجام شده است. بخش سوم راهنمای املای درست کلمات است.