تقابلهاي دوگانه از مؤلفههاي اساسي ديدگاه ساختگرايي است که بنيان تفکر انسان و البته بنيان هستي را بر برابر نهادههاي دوتايي ميانگارد؛ نظريهاي که از زبانشناسي به مطالعات فرهنگي راه مييابد و سرانجام در وضعيت پسامدرن به چالش کشيده ميشود. اين مقاله بر آن است تا يکي از آثار ادبيات کلاسيک ايران، يعني گلستان سعدي را که استوار به تقابلهاي دوگانه است، بر اساس اين نظريه تحليل کند. تقابلهاي دوگانه در مجموعه آثار سعدي و به طور ويژه گلستان، دو کارکرد زيباييشناسيک و فلسفي دارد، يعني گذشته از برابر نهادن دو به دوي آثار، ساختار هر اثر از نظر باببندي، ساخت آوايي، واژگاني، نحوي و در نهايت کليت کلام سعدي، بر اساس آن شکل ميگيرد. اين جستار با بررسی چند نمونه، ضمن تبيين فلسفه کاربست اين عنصر، پيوند ساختار کلام با درونمايه آن و در نهايت با واقعيت عيني زندگي را بررسي ميکند.
چنانچه از متن کتاب گلستان سعدی در باب سوم- در فضیلت قناعت- بر می آید این شاعر و سخنسرای بزرگ علاوه بر سفرهای بسیار که یک دوره طولانی سی ساله را در برمی گیرد سفری نیز به جزیره کیش داشته است اما زمان وقوع و علت این سفر و محل دقیق توقف او در جزیره از گزارس گلستان مستفاد نمی شود. در این کتاب با شواهد و مدارک تاریخی، زمان سفر او به کیش مشخص شده است. چنان که می دانیم جزیره کیش در زمان اتابکان فارس در قلمرو این خاندان بوده و از امنیت و رونق بسیار برخوردار گردیده بود و سعدی به اتکای همین امن و آسایش که در آن عصر در فارس و بنادر حاکم بوده با خیالی راحت و آرام به جزیره کیش سفر کرده است...
دکتر برات زنجانی در توضیح موضوع کتاب کشف الابیات بوستان و گلستان سعدی می گوید: شهرت بوستان و گلستان سعدی از نیمه دوم قرن هفتم یعنی اندکی بعد از تالیف آنها شروع شده و در امتداد زمان به درازای قرنها و اعصار کشیده شده است. هر چند اغلب بیتهای بوستان پاره ای از روح بلند سعدی و هر کدام مستقلا دارای معنی و مفهوم بایسته و شایسته است اما برای درک مسیر فکری شاعر گاهی دانستن رابطه و بستگیهای بیتی با بیتهای دیگر و یافتن جای آن لازم می گردد و به همین منظور برای مثنویها "کشف الابیات" ساخته اند و کمترین فایده این کار نشان دادن این است که بیت منسوب به شاعر در کتاب او آمده و یا نیامده است. در تنظیم کشف الابیات بوستان سعی کردم و روشی پیش آوردم که در تمام چاپهای بوستان بتوان از این بیت یاب استفاده کرد....
اکثر محققان رشتههای زبانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی زبان و منتقدان فمینیست بر این باورند که بین زبانِ زنان و مردان، تفاوتهای آوایی، واژگانی و نحوی وجود دارد. گروهی این تفاوت را ناشی از تفاوتهای فیزیولوژیکی زنان و مردان و اختلاف پایگاه اجتماعی و عوامل فرهنگی مسلط بر جامعه میدانند و گروهی دیگر، منشأ آن را اعمال نفوذ و دخالت مردان در زبان، تلقی کردهاند که منجر به پیدایش نوعی زبان مردسالار شده است؛ ازاینرو در این پژوهش سعی شده است تا تأثیر جنسیت بر زبان ده شاعر زن معاصر ایرانی مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا یک یا دو مجموعه شعر از شاعران موردنظر به صورت تصادفی انتخاب شد، سپس شعرشان در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتیجه این شد که به علت وجود تفاوت میان زنان و مردان از لحاظ پایگاه اجتماعی و ممیّزههای زیستشناختی، زنان شاعر به شکل قابل توجّهی از واژگان جنسیتزده استفاده میکنند و در اغلب موارد، از این نوع واژگان برای بیان مضامین حسی ـ عاطفی و اعتراض به وضعیت زنان در جامعه بهره میبرند. در سطح آوایی، با توجّه به بافتی خاص، به همراه واژگانی که نشانی از جنسیتگرایی دارد و مضامین رمانتیکی که معمولاً از سوی زنان مورد توجّه قرار میگیرد، صامتها و مصوتهایی خاص در شعرشان زنانه جلوه میکند. سطح نحوی با توجه به نقش بینافردی در چارچوب نظریه نقشگرای هالیدی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که زنان شاعر اساساً از جملههای پرسشی، تأکیدی و دستورمند استفاده میکنند؛ هرچند نمیتوان بهوضوح، مشخص ساخت که آنان این نوع جملهها را برای منتقلکردن چه مضامین و اندیشههایی به خواننده بهکار گرفتهاند، وقتی رویکرد محتواگرایانه است، جملهها بیشتر دستورمند هستند.
منطق مکالمه محصول انديشه ميخاييل باختين، نظريهپرداز حوزه علوم انساني در قرن بيستم است. اين ديدگاه بر برقراري تعامل دائمی ميان نظرگاههاي متن، مؤلف و مخاطب تأکيد میکند و اينکه شناخت واقعي تنها از لابلاي شراکتها، تفاوتها و نقيضههاي معاني اين سه عنصر حاصل میشود. از نظر او، سخن سرشت مکالمهاي دارد و اين مکالمهگرايي نيز به شکل تام در گونه ادبي رمان بازتاب میيابد، زيرا رمان، عرصه بازتاب زبانها، صداها و سبکهاي گوناگون است. بنابراين رمان ماهيتا چندمفهومی است. از اينرو زمينه اصلي مطالعات باختين است. در اين جستار تلاش شده که تاريخ بيهقي اثر ابوالفضل بيهقي، بنا بر سرشت رمانگونه آن در گستره منطق مکالمه مورد پژوهش قرار گيرد. روش پرداختن به اين پژوهش، اثباتي- تحليلي است و به مؤلفههاي شاخص مکالمهاي همچون دوصدايگي، دگرمفهومي، کرونوتوپ و ذکر مصاديق آن، از جمله پوشيدهگويي، محاکات و ديالکتيک پرداخته میشود.