مثنوی «هشت بهشت» پنجمین و آخرین داستان «خمسه» امیرخسرو دهلوی میباشد. شاعر این منظومه را در سال 701/1302 زیر تأثیر و در پاسخ مثنوی «هفت پیکر» نظامی گنجوی شاعر نامی آذربایجان سروده است. قدیمیترین نسخه این منظومه به سال 756/1355 در شیراز توسط محمد بن محمد بن محمد الملقب به شمس الحافظ الشیرازی و معاصرترین نسخه آن به سال 1328/1910 در خیوه به فرمان محمدرحیم خان ثانی به وسیله محمدیعقوب کاتب متخلص به خرات استنساخ شده است. متن انتقادی منظومه که در این کتاب آورده شده در نتیجه بررسی این اثر و تحقیق آن بر اساس ده نسخه انتخابی فراهم شده است.
دیوان اشعار "سلام" مشتمل بر غزلیات، قصاید، مثنویات، قطعات، رباعیات و دیگر منظومات اثر ابوالقاسم سالاری (حیران) است که در سال 1358 در قم منتشر شده است.
شعر معاصر که با وزیدن نسیم مشروطه بر بن پایه ادب کهن سال پارسی چونان گل شاداب سحرانگیزی روئید رنگ و بویی تازه داشت. چون از جوهره فرهنگ جهانی و اندیشه های نو تغذیه کرده بود عطری داشت که آن را از ادبیات سنتی ممتاز می کرد. با این همه یا به آزمودن کالبدهای نو پرداخت و یا زبانی تازه برای غزل سرایی جستجو کرد و از قالب های دیگر دور افتاد. در زمینه مثنوی کسانی چون فروغ، سایه، حقوقی، خانلری و جدی تر از دیگران مهدی حمیدی تجربه هایی کرده اند که همه ارزشمند است. اما این دفتر ابتکاری دیگر است که پس از مشروطه نظیری برای آن نمی شناسیم و خود تمام تلاش شاعر در این راه نیست، که حاصل کار او را پس از انتشار مجموع مثنوی هایش باید قضاوت کرد. اینکه چرا برای انتشار اولین دفتر مثنوی را گزیده است بی دلیل نیست (در حالی که دفترهای غزل و قصیده و نیز گونه های پراکنده و نیمایی آماده چاپ نیز دارد) برخلاف تصور بسیاری سهل باوران مثنوی ساده ترین نوع شعر پارسی نه که دشوارترین نوع است. این تنها قالبی است که در آن تمام شکل بندی های موضوعی یعنی حماسی، غنایی، تعلیمی، نمایشی در تمام ابعادشان می گنجند و هیچ قالب شعری دیگری چنین کششی ندارد. از این گذشته در مثنوی صنایع ظاهری رنگ می بازند و تغییر جوهره می دهند. ایجاز مثنوی با آنچه در کالبد غزل و قصیده ایجاز خوانده می شود، تفاوت فاحش دارد. در این نوع شعر نخست باید حرفی برای گفتن داشت و پس از آن چگونه گفتن را باید دانست وگرنه حاصل کار چیزی است از دست شبه مثنوی یا ضد مثنوی که اگر در صنعت گری سحر حلال کرده و عقد لال پیوسته باشد. در بازار سخن به چیزی و در رسته ناقدان گوهرشناس به پشیزی نمی ارزد. به هر حال این گوینده دوران معاصر را عصر بازشناسی دقیق تر منظومه هایی این چنین می داند که به نظر او تلفیقی است از شاعری و داستان سرایی تا چگونه بازتاب یابد....
نام این مثنوی «قِران سَعدین» است که معنی لفظی آن عبارت است از مقارنهی دو اختر یا ستارهی سعد. این منظومه دربارهی برخورد و رویارویی معزالدین کیقباد (جانشین غیاث الدین بلبن و پادشاه دهلی) است با پدرش بغراخان. معزالدین کیقباد پس از آنکه به شاهی رسید، به لهو و لعب پرداخت. برای همین پدرش، بغراخان، از بنگال راهی دهلی شد تا او را از راه ناراست بازدارد، که کیقباد جوانی کرده و لشکر در برابر پدر آراست. اما هنگام رویارویی دو طرف، مخاصمت از میان برخاست و آشتی برقرار شد. امیرخسرو دهلوی، شاعر بزرگ فارسی سرای هندوستان، از این رویارویی تعبیر به «قران سعدین» کرده و شرح آن را در قالب منظومهیی به همین نام در سال ۶۸۸ هجری قمری به نظم درآورده است.
مهارتی که نظامی گنجوی در تنظیم و ترتیب منظومههای خود به کار برده، باعث شده که آثار او مورد تقلید شاعران بعد از او قرار گیرد و اولین بار امیرخسرو دهلوی پیروی از نظامی را آغاز کرد و خمسه خویش را به تقلید از او سرود و بعد از او شاعران دیگر مانند اشرف مراغهای، علیشیر نوائی، قاسمی گنابادی و عبدی بیگ شیرازی در سلک پیروان نظامی درآمدند. خمسه امیر خسرو مرکب از سه داستان شیرین و خسرو، مجنون و لیلی و هشت بهشت که داستان عشاقانه مربوط به بهرام گور است و دو منظومه مطلع الانوار و آئینه اسکندری که به ترتیب تقلیدهایی هستند از خسرو وشیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر، مخزن الاسرار و اسکندرنامه نظامی.