سرزمین اهورایی بلخ، این گهواره فرهنگ و تمدن آریایی و نخستین پایتخت آریانای کهن در درازنای تاریخ ششهزار ساله خویش یکی از کانونهای گرم و پرتپش فرهنگی و سیاسی در پشته آریانا بوده است. تاریخ روزنامهنگاری بلخ که از 1 اسفند 1300 با چاپ و پخش نخستین روزنامه فارسیزبان «بیدار» آغاز شده است، بخش ارزندهای از تاریخ روزنامهنگاری افغانستان را میسازد. این کتاب بر اساس دورههای گوناگون تاریخ معاصر کشور افغانستان بر پنج بخش تقسیم شده و هر بخش دربرگیرنده بررسی رویدادهای سیاسی بلخ و کشور و وضعیت روزنامهنگاری همان دوره تاریخی و معرفی رسانههای نوشتاری، شنیداری، دیداری، خبرگزاریها و انجمنهای روزنامهنگاران و گزارشگران همان دوره با مدیران و گردانندگان مسئول آنهاست و با فهرستهای سرچشمهها و نامهای کسان، تیرهها، دودمانها، جایها، نشریهها، رادیوها، تلویزیونها و خبرگزاریها پایان یافته است.
هزارهها یکی از چند گروه قومی ساکن افغانستان هستند. اگرچه از گذشتههای دور اکثریت آنان در افغانستان مرکزی موسوم به «هزارهجات» به سر میبردهاند، اما امروزه ممکن است این مردم در تمام مناطق این کشور یافت شوند. اکثریت هزارهها مسلمان شیعه هستند. زبان آنها فارسی است که با گویش «هزارگی» به کار میرود. این کتاب از اولین بررسیهای جدی درباره هزارههای افغانستان و مقدمهای بر هزارهشناسی است. کتاب در نه فصل آورده شده که هر کدام جنبهای از مسائل جامعه هزاره را دربر میگیرد.
قبایل پشتون سرحدات افغانستان از قبایل داخلی و قبایل به اصطلاح سدحد آزاد متشکلاند. نویسنده در این کتاب درباره برخی از خصوصیات قبایل پشتون و واکنش آنها در برابر انقلاب ثور و همچنین درباره سیاست حزب دمکراتیک خلق افغانستان و دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان در برابر قبایل توضیحاتی ارائه داده است.
در این کتاب پیش از معرفی والیان هر دوره تاریخی، به گونهای فشرده درباره رویدادهای مهم بلخ در همان برهه زمانی روشنی انداخته شده و معرفی هر والی دربرگیرنده زندگینامه و مهمترین کارنامههایش برای بلخ است. گفتنی است والیان از سال 1298 تا 1344 به نام نایب الحکومه، سپس تا سال 1365 به نام والی و در سالهای 1365 و 1366 به نام رئیس کمیته اجرائیه شورای نمایندگان مردم ولایت یاد میشدند و از سال 1366 دوباره به نام والی یاد شدهاند و به همینگونه در دورههای شاهی در شرایطی خاص برای سامانبخشی بهتر کارهای ولایتها کسانی به عنوان رئیس تنظیمیه از پایتخت به والیت مربوطه فرستاده میشدند که در این میان چند رئیس تنظیمیه برای ولایتهای شمالی نیز از کابل به بلخ، مرکز ولایتهای شمالی کشور فرستاده شدهاند که جایگاهی بالاتر از والی داشتند.
صالح محمد خلیق نویسنده، محقق و ادب شناس معاصر در این کتاب کوشیده است تا تاریخ ادبیات و زبان بلخ را که ریشه زبان دری است به فارسی زبانان معرفی کند. وی با تحقیق و تفحص ده ساله در تذکره ها، گاهنامه ها، نسخ خطی و مرقعات، تاریخ این شهر باستانی را از زمان باستان تا اوایل سده بیست و یکم میلادی استخراج کرده است. وی نام نویسندگان و شاعران بلخی الاصل هر دوره را با مختصر زندگی نامه و آثار نظم و نثرشان معرفی کرده و نمونه ای از آن را آورده است. این اثر به دلیل وسعت دایره و سیر تاریخی ادبیات بلخ اولین تحقیق معتبر به شمار می آید. خلیق کتاب حاضر را در سال 1387 در کابل به طبع رساند.