صالح محمد خلیق نویسنده، محقق و ادب شناس معاصر در این کتاب کوشیده است تا تاریخ ادبیات و زبان بلخ را که ریشه زبان دری است به فارسی زبانان معرفی کند. وی با تحقیق و تفحص ده ساله در تذکره ها، گاهنامه ها، نسخ خطی و مرقعات، تاریخ این شهر باستانی را از زمان باستان تا اوایل سده بیست و یکم میلادی استخراج کرده است. وی نام نویسندگان و شاعران بلخی الاصل هر دوره را با مختصر زندگی نامه و آثار نظم و نثرشان معرفی کرده و نمونه ای از آن را آورده است. این اثر به دلیل وسعت دایره و سیر تاریخی ادبیات بلخ اولین تحقیق معتبر به شمار می آید. خلیق کتاب حاضر را در سال 1387 در کابل به طبع رساند.
کتاب های اوستا عبارتند از:گات ها،یسنا،ویسپرد،پشت ها وندیداد خرده اوستا گات ها دارای 5 بخش است: اهنود،اشتود،سپنتمد،وهوخشتر،وهیشتواپشت. گات ها از کهن ترین و سپنتاترین بخش های اوستاست که از اشوزر تشت به یادگار مانده است.کهن ترین ادبیات هر قومی را سرود یا شعر یا مناجات تشکیل میدهد زیرا مردم میتوانند شعر و ترانه و سرود را به آسانی از بر کنند و به خاطر بسپارند.
برای من شاهنامه به رودی عظیم مانند است که در عین زیبایی و قدرت، آراسته و کامل است و در مسیر طولانی خود تا دریا در هر جایی و در هر چشمی و برای هر گوشی جلوه و جمال و زمزمه ای خاص دارد و برای اندیشمندان، ساختار پیروزی و شکست، امید و نومیدی، زادنها و مردنها، در آن بسیار پرمعنا و تفکرانگیز است، این کتاب شناسنامۀ زندگی پرتلاطم و سرشار از گیر و دار ملت سلحشور ایران است که هرگز نام را به ننگ نفروخته است و پیوسته جان را به پای نام نیک خویش باخته است و فردوسی، استاد بزرگ ادب پارسی و پیر پارسای این سرزمین ایزدی، با بیان جادویی و افسون ساز خود، این روحیات و توانمندی های ملی مردم ما را چنان زنده و پویا و گویا به تماشا گذاشته است که انسان خود را شاهد زندۀ همۀ وقایع می یابد و ... در این فرهنگ تمامی واژهها و نام های شاهنامه بر پایه سرشت و نهاد زبان فارسی به ترتیب الفبا گردآمده است. برای هر اسم معنی و کارکرد آن در شاهنامه به همراه ابیات مرتبط آن تشریح گردیده است. پولاد = از سرداران ایران در روزگار کیقباد پیروز = از فرزندان کاوه ی آهنگر تاجبخش = رستم تاجور = ایرج تهمورس = پسر هوشنگ ، سومین پادشاه نخستین سلسله ی جهان تهمینه = دختر شاه سمنگان و مادر سهراب پسر رستم جاماسپ = وزیر و حکیم و رایزن گشتاسپ و داماد زرتشت جانفروز = از سرداران بهرام چوبینه در جنگ او با خسرو پرویز جریره = همسر سیاوش و مادر فرود و...
در این کتاب پیش از معرفی والیان هر دوره تاریخی، به گونهای فشرده درباره رویدادهای مهم بلخ در همان برهه زمانی روشنی انداخته شده و معرفی هر والی دربرگیرنده زندگینامه و مهمترین کارنامههایش برای بلخ است. گفتنی است والیان از سال 1298 تا 1344 به نام نایب الحکومه، سپس تا سال 1365 به نام والی و در سالهای 1365 و 1366 به نام رئیس کمیته اجرائیه شورای نمایندگان مردم ولایت یاد میشدند و از سال 1366 دوباره به نام والی یاد شدهاند و به همینگونه در دورههای شاهی در شرایطی خاص برای سامانبخشی بهتر کارهای ولایتها کسانی به عنوان رئیس تنظیمیه از پایتخت به والیت مربوطه فرستاده میشدند که در این میان چند رئیس تنظیمیه برای ولایتهای شمالی نیز از کابل به بلخ، مرکز ولایتهای شمالی کشور فرستاده شدهاند که جایگاهی بالاتر از والی داشتند.
سرزمین اهورایی بلخ، این گهواره فرهنگ و تمدن آریایی و نخستین پایتخت آریانای کهن در درازنای تاریخ ششهزار ساله خویش یکی از کانونهای گرم و پرتپش فرهنگی و سیاسی در پشته آریانا بوده است. تاریخ روزنامهنگاری بلخ که از 1 اسفند 1300 با چاپ و پخش نخستین روزنامه فارسیزبان «بیدار» آغاز شده است، بخش ارزندهای از تاریخ روزنامهنگاری افغانستان را میسازد. این کتاب بر اساس دورههای گوناگون تاریخ معاصر کشور افغانستان بر پنج بخش تقسیم شده و هر بخش دربرگیرنده بررسی رویدادهای سیاسی بلخ و کشور و وضعیت روزنامهنگاری همان دوره تاریخی و معرفی رسانههای نوشتاری، شنیداری، دیداری، خبرگزاریها و انجمنهای روزنامهنگاران و گزارشگران همان دوره با مدیران و گردانندگان مسئول آنهاست و با فهرستهای سرچشمهها و نامهای کسان، تیرهها، دودمانها، جایها، نشریهها، رادیوها، تلویزیونها و خبرگزاریها پایان یافته است.