جلد دوم و سوم از((فرهنگ مشتقات مصادر فارسی)) متضمن مصدرهایی است که با حروف((الف)) و ((ب)) (در جلد اول) و ((ب)) و ((ت)) (در جلد دوم) آغاز میگردند . شیوه تدوین کتاب بدین صورت است که هر مصدر با گونه به کار رفته در منبع مورد نظر ذکر میشود، همچنین نموداری از اشتقاق مصادر اعم از اسم مصدر و انواع صفتهای برگرفته از آن به طبع میرسد .
جلد نخست از((فرهنگ مشتقات مصادر فارسی)) متضمن مصدرها و مشتقاتی است که با حرف((آ)) آغاز میشود .مجموعه حاضر در واقع کوششی است در نمودن اشتقاق افعال فارسی و نیز نمایاندن مشتقات آنها که این همه با معانی مصادر و مشتقات، به همراه نموداری از چگونگی کاربرد آنها فراهم آمده است .گفتنی است هر مصدر و اشتقاق آن با ذکر منبع و چگونگی کاربرد آن به طبع رسیده است .در ابتدای کتاب، توضیحات مفصلی درباره مصدرها، افعال و مشتقات گوناگون به دست داده شده است .
از میان مسئلهسازترین واژههای گنجینه واژگان ایرانی، xarnah lfarnah ایرانی باستان است که قلمفرساییهایی گسترده برانگیخته. حتی پس از شرح بسیار روشن نیولی از آخرین وضع موجود، همنوایی درباره بسیاری از ریزهکاریهای ـ ریشهشناختی و همین طور معناشناختی ـ این واژه، مانند همیشه اندک است. روشن است که راه نرفته درازی پیش رو است. بهانه نگارنده برای افکندن ریگی دیگر به این شنزار، آن است که برای مسئلهای قدیمی چارهای به نسبت نو پیش نهد. فکرهایی که در اینجا عرضه میشود، هیچ یک آن چنان نو نیستند، اما شاید رویکردشان چنان باشد.
در لغت فرس اسدی زیر واژه «کیاخن» بیت زیر از رودکی به شاهد آمده و «کیاخن» به «آهستگی» و «نرمی» معنی شده است. درنگ آر ای سپهر چرخوارا کیاخن ترت باید کرد کارا این واژه در دو منبع کهن دیگر نیز آمده است؛ یکی کتاب المصادر (تألیف نیمه نخست سده پنجم) اثر ابوبکر بستی است که در آن «سکون» به «کیاخن شدن» برگردانده شده است و منبع دیگر مصادراللغه است که در آن مصدر «الاتئاد» به «کیاخنی کردن» و «آهستگی کردن» معنی شده است. از آنجا که در نسخههای کهن اغلب املای «کاف» فارسی و «کاف» تازی از هم متمایز نیست، از منبعهای یاد شده مشخص نمیشود که حرف اول این واژه «ک» است یا «گ». نخستین فرهنگی که این کلمه را با «کاف» فارسی ضبط کرده صحاحالفرس نخجوانی است. این فرهنگ نیز مانند لغت فرس این واژه را به شکل مصدر و به معنی «آهسته رفتن» آورده است.