مثنوی «سلامان و ابسال» از منظومه «هفت اورنگ» جامی، بیان رمزگونهای از مراتب سیروسلوک و کمال نفس انسان و نیز حاوی حکایات و تمثیلات ارزندهای است که به تأثیر و جذابیت کلام جامی افزوده و نمایانگر ذهن خلاق و قریحه و ابتکار وی است. این حکایت کوتاه در عین حال که چون حلقههای زنجیر به هم پیوسته و در مسیر کلی داستان قرار دارد، هر یک به تنهایی و جداگانه میتواند به عنوان تمثیل اخلاقی یا عرفانی مورد استفاده قرار گیرد و این از امتیازات چشمگیر این مثنوی است.
مثنوی حاضر که به تتبع مثنوی شیرین و خسرو نظامی سروده شده در جای خود شایان دقت بوده و هنری که در آن به کار رفته بیانی نغز دارد، گر چه گوینده آن از شعرای نامدار نیست ولی مثنوی او بدیع است و از متتبعین ارزندهی نظامی به شمار میرود و جای آن دارد که منظومه او با دقت مطالعه شود. شعله این منظومه را برای تقرب به دستگاه مرحوم فرهاد میرزا و عذر گناهان گذشته به نظم آورده و خود نام شیرین و فرهاد را بر آن نهاده بود ولی بواسطه عدم دقت بنام شیرین و خسرو معروف گردید.
در این کتاب کوشیده شده تا درباره نکاتی درباره حافظ و شعر او بررسی صورت گیرد؛ از قبیل: بیان روند زندگانی حافظ برگرفته از متون و منابع معتبر علمی و تاریخی با استفاده از اشعار شاعران نوپرداز معاصر؛ نگاهی به ابعاد و زوایای شخصیت حافظ؛ چرایی تفأل به حافظ و چگونگی تفألزدن؛ تدوین فصلی با نام فرهنگ واژگان اشعار حافظ با بیش از دوهزار واژه؛ فراهم کردن فرهنگ اشارات و تعبیرات عرفانی اشعار حافظ با بالغ بر پانصد واژه.
مولانا عبدالرحمن جامی از شعرای تأثیرگذار در ادبیات فارسی است که تأثیرش در حوزه خوشنویسی و نگارگری نیز دیده میشود. این کتاب یکی از ترجیعبندهای وی را دربر دارد که در دیوان او نیز آمده است. این ترجیعبند هفت بند دارد و ترجیع آن چنین است: «بنشینم و با غم تو سازم ***** پنهان ز تو با تو عشق بازم». این نسخه شاهانه به دست محمد زمان تبریزی به تاریخ 998 قمری کتابت شده است. تمامی صفحات متن، مرصع و مذهب است و با تصاویر گل و بوته و اشکالی از پرندگان و حیوانات تشعیر و تزئین شده است. صفحه نخست دارای کتیبهای به سبک هنر صفوی است که دارای سرکتیبه، تاج و شرفههای لاجورد است و در متن آن چیزی ثبت نشده است.
مولانا عبدالرحمن جامی را بیشک میتوان یکی از بزرگترین شاعران پارسیگوی قرن نهم به شمار آورد. در هرات و سمرقند تحصیل کرد و در آغاز جوانی با بزرگان فرقه نقشبندیه آشنا شد و دست ارادات به دامان سعدالدین محمد کاشغری و سپس ناصرالدین عبیدالله معروف به خواجه احرار زد و در طریق تصوف سیروسلوک کرد و از بزرگان فرقه مذکور گردید. این کتاب دربرگیرنده غزلیات جامی است.