پس از انتشار متن انتقادی «کلیله و دمنه» از سوی دانشمند کممانند زندهیاد مجتبی مینوی که بیگمان در شمار دوسه متن انتقادی بیمانند زبان فارسی تاکنون است، شادروان استاد سیدمحمد فرزان یادداشتهایی انتقادی بر آن متن مینویسد و برای استاد مینوی ارسال میکنند. بعد از چاپ دوم بعضی از آن انتقادات اصلاح میگردد و بیشتر آنها باقی میماند که در این کتاب متن مصحح کلیله و دمنه زندهیاد مینوی همراه با انتقادات شادروان فرزان آورده شده است.
لغات و اصطلاحات شاهکارهای ادبیات فارسی مثل کلیله و دمنه، کتب فارسی وزارتی، فارسی چهارم دبیرستان، گلستان و بوستان سعدی و اصطلاحات عرفانی، غزلیات خواجه حافظ به ضمیمه سودمندترین قواعد املاء و انشاء که توسط اکبر ترابی در سال 1334 توسط انتشارات بنگاه مطبوعاتی اپیکور و کتابفروشی معرفت منتشر شده است
کَلیله و دِمنه نوشتهٔ ویشنا سرما کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به زبان پارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایتهای گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شدهاست. نام کتاب از دو شغال به نام «کلیله» و «دمنه» گرفته شده که قصههای کتاب از زبان آنها گفته شدهاست. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. اصل داستانهای آن در هند و در حدود سالهای ۵۰۰ تا ۱۰۰ پیش از میلاد به وقوع میپیوندند. مجتبی مینوی دربارهٔ این کتاب میگوید: کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعههای دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هرگونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی میداشتند، میخواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان میآموختند. کلیله و دمنه در واقع تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهمترین آنها پنجه تنتره بهمعنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است که توسط فیلسوف بیدبا و بهدستور پادشاه هندی دبشلیم نوشته شدهاست. در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر میدانند. نام پهلوی اثر کلیلگ و دمنگ بود. صورت پهلوی این اثر هماکنون در دست نیست و در طول سالیان از بین رفتهاست؛ اما ترجمهای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیکترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه است.
کلیله و دمنه به انشای ابوالمعالی نصرالله منشی و براساس تصحیح مجتبی مینوی تهرانی به چاپ رسیده است. كتاب كَليله و دِمْنه از مجموعه هاى دانش و حكمت است كه مردمان خردمند قديم گرد آوردند و «به هرگونه زبان» نوشتند و از براى فرزندان خويش به يادگار گذاشتند و در دورانهاى متمادى گرامى مى داشتند، مى خواندند و از آن حكمت عملى و آدابِ زندگى و زبان مى آموختند. از كليله و دمنه در طول سالها ترجمه هاى متفاوتى شده است كه هر كدام از آنها معايب و محاسن خاص خود را دارد. اما از ميان آنها معروف ترين و پاكيزه ترين ترجمه، مشهور به كليله و دمنه بهرام شاهى است. كليله و دمنه از زبان سانسكريت هند به زبان پهلوى (زبان باستان ايران) ترجمه شد، سپس به وسيله عبدالله بن المقفع به زبان عربى برگردانده شد. بعدها به دستور نصر بن احمد سامانى به نثر درى نوشته شد و رودكى شاعر آغاز قرن چهارم آن را به شعر پارسى زيبا درآورد. در اوائل قرن ششم ترجمه بليغ و ادبى ديگرى از آن به وسيله ابوالمعالى نصرالله منشى انجام گرفت كه همان مشهور به كليله و دمنه بهرام شاهى است.
کلیله و دمنه از نثرهای زیبا، دلنشین و شاهکار ادب پارسی میباشد. کلیله و دمنه در اصل از دل فرهنگ و اندیشه سرزمین هندوستان بیرون آمده است. برزویه طبیب در دوران انوشیروان ساسانی در سفری که به هند داشت آن را به ایران آورد. متن سانسکریت کلیله و دمنه از مهابهاراتا و پنج تنترا برگردان شده است. در ترجمه این اثر در دوران ساسانی، چند باب دیگر بدان اضافه شد.پس از دوران ساسانی، ابن مقفع، کلیله و دمنه را از پهلوی به عربی برگرداند و سپس ابوالمعالی نصرالله منشی از روی متن عربی ابن مقفع به زبان پارسی برگرداند. باب های کتاب، در تحریرهای مختلف با هم متفاوتند؛ به عنوان مثال در کلیله و دمنه نصرالله منشی در فصل مقدمه ابن مقفع آمده است که کلیله و دمنه پانزده باب است ولی در اصل کتاب که متعلق به هندیان بوده است ده باب است و پارسیان پنج باب دیگر به آن اضافه کردهاند. این گزیده، با توجه به نسخ معتبر موجود، از روی کلیله و دمنه بهرامشاهی به تصحیح شادروان مجتبی مینوی تحریر شده است و تمامی ابواب کتاب را در بر دارد