سهراب سپهری به گونه‌ای خلاف جریان مسلط بر اندیشه و هنر دوره خود شنا می‌کرد. او در عصر درک نصفه‌نیمه پوزیتیویسم اگوست کنتی در اندیشه روشنفکری ایران و فضای ژدانفی حاکم بر بخش وسیعی از اندیشه روشنفکری ما، نه توان آن را داشت که آشکارا در برابر این موقعیت موضع‌گیری کند و نه چنین رسالتی برای خود می‌شناخت؛ تنها می‌توانست خود را تا حد لازم و ممکن از عارضه فراگیر آن برکنار نگه دارد. در این کتاب ابتدا به زندگی سهراب نگاهی انداخته شده و سپس در بخش اصلی کتاب، شعر او بررسی شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

6537d3bcd84cb.jpg

بازخوانی دو منظومه‌: ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد فروغ فرخزاد، مسافر سهراب سپهری‌

عنایت سمیعی

در این اثر، نگرش و دیدگاه‌های سهراب سپهری و فروغ فرخزاد که در آثارشان انعکاس یافته، بررسی شده است .برای این منظور، نگارنده شعر ((مسافر)) سهراب سپهری را برگزیده، ابتدا ساختار درونی و بیرونی آن را تشریح و سپس بنیان‌های فکری و معرفت‌های عرفانی، روان شناختی و تاریخی آن را بیان می‌کند .در بخش دوم نیز برای بررسی و تبیین نگاه فروغ فرخزاد به مجموعه هستی، منظومه ((ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)) انتخاب و بعد از بازخوانی، ساختار آن شروع و بیان شده است.

63c51c5aad868.png

شعر سیاسی در دوره پهلوی دوم

احمد درستی

یکی از شیوه‌های ابراز نظر در مورد قدرت و نظام سیاسی در دوره پهلوی دوم، سرودن شعر بود. از آنجایی که اختناق حاکم بر جامعه اجازه اعتراض و اظهارنظر صریح را نمی‌داد، بسیاری از افراد با استفاده از صنایع ادبی، چون کنایه، ایهام و ... در قالب شعر مخالفت خویش را با وضعیت موجود اعلام می‌کردند. از طرف دیگر تعدادی از طرفداران رژیم پهلوی نیز به وسیله شعر به تعریف از این رژیم می‌پرداختند. این کتاب اشعار مخالفین و موافقین رژیم پهلوی را با توجه به مبانی فکری آنها مطرح کرده و مضامین و معانی هرکدام را مورد بحث قرار داده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58e72bcee6931.PNG

شمس، آفتاب تازه زندگی

سعید شیری

«سلام آقا! من شمس لنگرودی هستم» نخستین جمله این بود، از پشت خط تلفن، روز سه‌شنبه بیست و نهم مرداد شصت و چهار، نزدیک ظهر. صدای طنینی دوستانه داشت، و در یک نواختی و روزمرگی فضای اداری ساختمان شیشه‌ای خیابان فردوسی تهران (محل کار من) یک اتفاق بود. ماجرا به نامه‌ای برمی‌گشت که من با خواندن مجموعه شعر «در مهتابی دنیا» برای شمس نوشته بودم؛ با عنوام «خطاب به دوستی ناشناس» و به نشانی نشر چشمه. چند روز پیش از آن، کتاب را از یکی از کتاب‌فروشی‌های روبه‌روی دانشگاه تهران خریده بودم، و با خواندن شعرهای شمس چنان به وجد آمده بودم که دست به قلم بردم و برایش نامه‌ای نوشتم. و این تلفن پاسخی بود به آن نامه.

شرح حال/خاطرات و یادداشت ها
مقاله