محمد بن زکریای رازی متولد 240 هجری است ولی از احوال و گزارشات این دانشمند بیش از چند صفحه در کتب مورخین نیست و شرح حال و بیان اعمال این نابغه شرق آن طوری که باید تحقیق نشده است. به همین دلیل نویسنده برآن شده است که داستان زندگانی این عالم بزرگ را بنویسد و برای شناساندن نام رازی غیر از کتابخانه های ایران از کتابخانه های ملی پاریس، موزه بریتانیا، کتابخانه های مصر و اغلب کتابخانه های دنیا نیز استفاده شده است. همچنین بسیاری از رسالات و مقالات رازی در این کتاب گردآوری شده است. این کتاب در سال 1318 توسط دکتر محمود نجم آبادی نوشته شده است.
مجموعه حاضر (مکتب پروانه) بخش کوچکی از اشعار مرحوم محمدعلی متصدی زاده زرندی (عبقری) است که به مناسبت اولین سالگرد رحلت ایشان در سال 1374 انتشار یافت.
عبدالرحمن فرامرزی ؛ روزنامهنگار و سیاستمرد ایران. عبدالرحمن فرامرزی، نویسنده معاصر و استاد دانشگاه، وکیل پایه یک دادگستری و مدتی سردبیر روزنامه کیهان بود. او به همراه برادر بزرگ خود احمد فرامرزی چند دوره وکیل مجلس شورای ملی بود. نامههای اعتراضی او در کیهان در مورد غائله آذربایجان خطاب به جعفر پیشهوری در کتابی به نام «استاد فرامرزی و قضیه آذربایجان» گردآوری و منتشر شدهاست. او به ویژه در مجلس هفدهم که اکثریت آن و دولت در اختیار جبهه ملی بود، در فراکسیون اقلیت به مخالفت با دکتر مصدق پرداخت. در هنگام تصویب اعتبارنامه اش در خرداد ۱۳۳۱ شدیدترین حمله را از طرف ابوالحسن حائری زاده پذیرا شد. حائری زاده او را به همکاری را دیکتاتوری رضاشاه و سانسورچی شهربانی بودن و همچنین قاچاق در بنادر جنوب متهم کرد. با اینحال اعتبارنامه او با تنها یک رای مخالف، به تصویب رسید. حائری زاده هرگز آنزمان تصور نمیکرد که به فاصله چند ماه مجبور میشود در کنار اقلیت مجلس که خودش آنها را فاسد و درباری و انگلیسی میخواند، بنشیند، تا بتواند با خطر بزرگتر که به زعم او دیکتاتوری مصدق بود، مبارزه کند. اوج این درگیریها در هنگام انتخابات هیئت رئیسه مجلس در تیرماه ۱۳۳۲ بود که جداشدگان از جبهه ملی در ائتلاف با نمایندگان مخالف دولت، تلاش کردند آیت الله کاشانی را بار دیگر به ریاست مجلس برگزینند. حال آنکه نظر مصدق بر انتخاب دکتر عبدالله معظمی بود. با پیروزی شکننده جبهه ملی و انتخاب دکتر معظمی، عبدالرحمن فرامرزی در خطابهای بر جایگاه مجلس تاکید کرده و به انتقاد از رویه عوامگرایانه مصدق پرداخت. مجلس بزرگترین جلسه مملکت است بزرگترین محفل مملکت است این است که رئیس مجلس هم بزرگترین رئیس جلسه مملکت است وچون مجلس نماینده ملت است پس میشود گفت رئیس مجلس رئیس ملت است این که گفتم مجلس نماینده ملت است برای اینکه رفع این غلطی را بکنم که در ایران رایج است که میگویند ملت چه میگوید ملت یعنی مجلس شورای ملی که نماینده ۲۰ میلیون جمعیت است ملت عبارت از ۵ هزار نفر یا پنجاه هزار نفر که در یکجا اجتماع میکنند نیست. اگر باشد (نمیخواهم توهین به یک ایلی بکنم) مثلاً ترکمنهای سابق که شاید ۵۰۰ هزار نفر بودهاند و راه میزدند کار آنها بجا بوده برای اینکه ۵۰۰ هزار نفر جمعیت بودهاند در تمام دنیا ملت در انتخابات آنها دخالت کردهاند بهاینجهت در تمام دنیا رئیس مجلس از حیث معنی محترمترین فردش است حتی در انگلستان من خودم بودم که وقتی نمایندگان مجلس انگلیس که معروف است انگلستان مادر دمکراسی دنیا است یک خطی دارد در مجلس که هر نماینده وقتی که میآید توی مجلس به رئیس تعظیم میکند وقتی هم میرود بیرون تعظیم میکند و در واقع تعظیم میکند به این مقامی که فداکاریها کرده و خونها داده تا آنرا پیدا کرده... مقصودم این است که ما نظرمان همین است که احترام مقام ریاست و احترام مجلس را نگه بداریم و از رئیس هم انتظار داریم که بهمان اندازه احترام مجلس را نگه بدارد و فقط یک نکته را تذکرمیدهم، در آن روزی که بین دو نفر از آقایان نمایندگان دعواشد حرف شد خیلی تکیه کردند روی اینکه فلان نماینده توهین کرده ولی اشاره نکردند که تماشاچیها با فحش مجلس را به لرزه درآوردند در تمام دنیا وکلا به همدیگر توهین میکنند به همدیگر میپرند اصلاً در بعضی مجالس هست که گوجهفرنگی بهم میاندازند تخممرغی که تویش آرد کردهاند بهم میاندازند اما تماشاچی به هیچوجه حق ندارد که وکیل را مورد توهین قراربدهد برای اینکه وکیل کیست؟ وکیل یک آدم است بنده اگر بدانم اینها به من فحش میدهند وقتی رفتم جلوی مجلس به من فحش میدهند یا کتک میزنند من نه حرف میزنم نه رای میدهم مرض هم ندارم این کار را بکنم این وظیفه جنابعالی است که حیثیت مجلس را از این بابت نگه دارید جناب آقای دکتر معظمی من اجباری ندارم به آن کسی که فلان چاقوکش دلش میخواهد، رای بدهم من اجبار دارم به آن کسی رای بدهم که به آن معتقد هستم اگر بناباشد که چاقوکش او مرا بزند پس آزادی رای و احترام مجلس و مصونیت وکیل کجا رفته؟
"خف علائی" یا "خفی علائی" یا "الخفیه العلائیه" دومین تالیف طبی سید اسماعیل است که به امر اتسز خوارزمشاه پس از سال 521 ه.ق تالیف شده است. خف علائی خلاصه ای از ذخیره خوارزمشاهی است، اما این مطلب به تمام معنی کلمه صحیح نیست. بلکه در خف علائی از تشریح و وظایف الاعضاء و بسیاری از بیماریها و ایضا داروهای مفرد و مرکب و موضوعات دیگر که در کتاب ذخیره مشروحا مذکور افتاده در خف علائی دیده نمی شود. بطور خلاصه، ذخیره کتابی است در طب و بهداشت و متفرعات آن که با احاطه کاملی که جرجانی به این علوم داشته و با استفاده از کتب پیشینیان همانطور که آمده موجد "تجدد طب ایرانی" است. اما خفی علائی را مخصوص پادشاه به رشته تحریر در آورده. به عباره الاخری خفی علائی کتابی مخصوص و محض رفع حاجت شاه و بزرگان و اعیان و طبیعتا سایر طبقات می باشد. ایضا خف علائی برای آن دسته که استفاده از ذخیره مشکل بوده، بسیار آسان گردیده که طالبان به آن مراجعه نمایند.
کتاب حاضر یکی از کتابهای مجموعه چندین جلدی مقالات مجلات هنر و مردم، رودکی و فرهنگ و زندگی است که طی سالهای 1341 تا 1358 منتشر میشده است. مقالات این مجلات در شاخه های مختلف علوم انسانی، از جمله هنر، سیاست، فرهنگ، تاریخ، ادبیات، علوم اجتماعی و ..... به صورت موضوعی و در قالب در اختیار پژوهندگان و علاقهمندان به اینگونه مباحث قرار خواهد گرفت. هدف از انتشار دوباره این مقالات آشنایی نسل جوان با افکار و نظرات نویسندگان معاصر ایران و جهان در حوزه فرهنگ و هنر است. کتاب مردی برتر از عصر خویش: ابن سینا، نابغه جهان پزشکی شامل مقالات دکتر نجم آبادی است که در بیست و هفت شماره ماهنامه هنر و مردم- درباره ابن سینا: از تولد، کودکی، تحصیلات، مرگ و اشعار پارسی و تازی او تا نوشتههای او درباره بیماریها و خواص داروها و گزارش ترجمه آثار او در کشورها و زبانهای مختلف و آثار چاپ شده او و مراسم هزاره ابنسینا، به همراه مقاله رستاخیز، نموداری از زندگی ابن سینا از حسین خدیوجم- به چاپ رسیده است.