در این کتاب درباره تاریخ شاهنشاهی ایران از روزگاران قدیم تا عصر پهلوی و کوششهایی که ملت ایران در راه حفظ آیین شاهنشاهی در نشیبوفراز حوادث به کار برده است و همچنین در باب کلمه شاه و پادشاه و شاهنشاه در ادوار مختلف و ریشههای این کلمات در زبانهای قدیم ایرانی و در موضوع فرّ کیانی و نیز درباره آداب و سنن ملی و دینی در این موارد و همچنین درباره تاج و تخت کیانی و مراسم تاجگذاری پادشاهان ایران در دورههای پیش از اسلام و بعد از آن و موضوعاتی از این قبیل سخن رفته است.
شاهنشاهی ایران مجموعهای از شاهنشاهیهای ایرانی یا ایرانی زبان است که بر فلات ایران، سرزمین مادری ایرانیان و آسیای غربی، آسیای جنوبی و مرکزی و منطقه قفقاز فرمانروایی میکردهاند. با شکست آشوریان از مادها و شکلگیری شاهنشاهی ماد، پایههای نخستین شاهنشاهی آریاییتباران در ایران بنا نهاده شد. شاهنشاهی ایران در گستردهترین حالت خود مربوط به شاهنشاهی هخامنشی و در زمان داریوش و خشایارشا است که به صورت پادشاهی متحد از منطقهای در استان فارس در ایران امروز برخاست. پس از سالها فرمانروایی تیموریان و تشکیل حکومتهای کوچک و بزرگ که عمده آنها فرهنگ ایرانی را بازمینمایاند، صفویان فرمانروایی گستردهای را شکل داد که میتوان از آن به عنوان یکی از دودمانهای شاهنشاهی ایران نام برد و پس از دورههای گوناگون حکومتهای ملوک الطوایفی و پس از سالها توانستند دوباره ایران متحد را بنا نهند....
دادرسی کیفری در ایران عمری طولانی دارد و در طول اعصار با توجه به احتیاجات، مناسبات و فرهنگ این مرز و بوم، متحول شده است. در روزگاران گذشته، ایران آیین دادرسی کیفری پیشرفتهای داشت و احترام به حقوق طرفین دعوی به صورت دقت در رسیدگی، حق انتخاب وکیل، امکان تجدید نظرخواهی و… همه ناشی از احترام به حقوق شهروندان بود که در آن دوران نهادینه شده بود و ارتباط مستقیم با ارزشهای حاکم بر جامعه ایرانی داشت. هرودوت، گزنفون و بسیاری دیگر از مورخان یونانی بارها از توجه خاص ایرانیان به اجرای قانون و عدالت یاد کردهاند و حتی در مورد ثبات قوانین دادگستری ایران در تورات آمده است: «مگر این قانون ایران است که تغییر ناپذیر باشد؟» بیتردید پیشرفتهای فراوان پارسیان تا حد زیادی مرهون نظام پیشرفته دادرسی بود که در آن روزگار وجود داشت. چنانکه بسیاری از دستاوردهایی که جهان معاصر در زمینه اصول دادرسی کیفری در چند قرن اخیر به آن نائل شده، در ایران باستان وجود داشته است. برای پی بردن به این مقصود، در این نوشتار به بررسی تاریخ دادرسی کیفری در سه دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی پرداخته شده است. اسناد و مدارک باقی مانده از دورهی ایران باستان در خصوص آیین دادرسی کیفری کامل نمیباشد. مخصوصا از وضعیت دادگستری در دورهی پیشدادیان، کیانیان و حکومت مادها اطلاعات موثقی در دست نمیباشد. برای مثال در مورد دورهی پیشدادیان گفتهاند که چه کسانی بیان میکنند؟ «نخستین دودمان پادشاهان ایرانی را از آن رو پیشدادیان نامیدهاند که در وضع قانون و گسترش عدل و داد پیشقدم بودهاند.»........
در این داستان دو تن از بزرگترین پهلوانان ایران با یکدیگر روبرو می شوند. رستم جامع خصائل پهلوانی یعنی مردانگی و آزادگی و شجاعت و شاه دوستی، و کسی است که برای ایران همه مصائب را تحمل کرد و آنرا از مخاطرات عظیم نجات بخشید و عمر خود را در حفظ تاج و تخت کیان گذاشت. اسفندیار پهلوانی است که بدعای زرتشت رویین تن شده و حربه ها بر تن او کارگر نیست. وی میخواهد بفرمان پدر و برای رسیدن بتاج و تخت شاهی بندبر پای رستم نهد و اگرچه منکر خدمات رستم نیست ولی سرپیچی از حکم پادشاه را نیز خلاف دین و آیین میداند و رستم را به اطاعت حکم پادشاه می خواند؛ و رستم اگرچه جنگ با یکی از افراد کیانی را گناهی نابخشودنی میشمارد لیکن از تحمل عار نیز گریزان است و همین دو اصل و همچنین مواجهه با مردی رویین تن که زخم سلاح را در او اثری نباشد سبب دشواری بزرگی برای رستم است تا بحدی که بچاره گری و توسل او بسیمرغ منجر میگردد
کتاب دلیران جانباز نوشته ذبیح الله صفا می باشد. در نوشته ی فوق جنبشهاي ايرانيان و سرنوشت رهبران قيامها و حاکمان و سلطانهای حافظ ايران بعد از گسترش اسلام داخل ايران مورد تحقیق قرار گرفته است. مباحث اثر در سه قسمت تدوین گشته است. قسمت نخست با عنوان نهضتهای ملي ايرانيان مطالعهاي می باشد اجمالي درمورد نهضتهاي ايرانيان پس از حمله اعراب برای بازیافتن مقام از دست رفته تاریخی خود. در قسمت دوم ذيل عنوان قهرمانان استقلال ايران از سرنوشت ايرانياني صحبت به ميان آمده كه از اوايل قرن دوم تا بخشی از قرن چهارم هجري برای رها شدن و استقلال ايران از سلطه خلفا دست به قيام زدند. در قسمت سوم با زیر عنوان نگهبانان ایران از مقالات سرگذشت مدافعان ایران که بعد از حمله مغول در برابر دشمنان قدعلم کرده بودند شرح داده شده است