این کتاب دربرگیرنده یادداشتهای پراکندهای است که ماکسیم گورکی به هنگام اقامتش در اولیز درباره تولستوی آنها را نوشته است. در این زمان تولستوی در گاسپرا زندگی میکرد. همچنین در ضمیمه کتاب نامه ناتمامی که تحت تأثیر «جدایی» از یاسنایا پولیانا و مرگ او، گورکی نوشته است، آورده شده است.
این کتاب شامل معرفی و بررسی آثار 162 تن از نویسندگان روس از سال 1700 تا 1985 است و در آن سعی شده است هیچ نویسندهٔ روسی، حتی کماهمیت، از قلم نیفتد. درضمن مدخلی هم جهت آشنایی خوانندگان با ادبیات کهن روسیه از قرن یازدهم تا پایان قرن هفدهم آمده است. مداخل مفصل کتاب از مجلدات مختلف کتاب European Writers و مداخل کوتاهتر از کتاب A Handbook of Russian Literature برگرفته شدهاند. مقالات به ترتیب تاریخ تولد نویسندگان مرتب شدهاند تا خواننده بتواند از آن همچون کتاب تاریخ ادبیات روسیه استفاده کند، اما فهرستهایی به ترتیب الفبای فارسی و لاتین و نیز فهرستهایی از مجلات و نشریات روسی، و تلفظ اسامی با الفبای فونتیک بینالمللی در کتاب گنجانده شده است. به هر مدخل نیز کتابشناسی لاتین و فارسی مربوط به آن اضافه گشته است.
این کتاب به سرنوشت نویسندگان در کشورهای مختلف کمونیستی میپردازد و به اختصار تضاد اساسی را که میان نویسندگان خلاق و دستگاه کمونیستی وجود دارد مورد توجه قرار میدهد
گورکی داستاننویس بشردوستی بود که گنجینه خاطراتش هرگز تهی نشد. این کتاب مجموعهای از بهترین داستانهای کوتاه گورکی است که در اختیار علاقمندان به آثار کلاسیک قرار گرفته است. عناوین داستانهای کتاب بدین ترتیب است: شهر شیطان زرد، با یک معلم اخلاق، استادان زندگی، قلمرو بیزاری، و در ادامه برگزیده نامهها به ویلیام دهایوور و چارلز مویر.
این کتاب شامل چهار بخش عمده گورکی و تجربیات ادبیش، مقالاتی درباره ادبیات، سیماهای ادب و نامههایی درباره ادبیات است، چکیده و فشرده تجربیات و نظریات ادبی این نویسنده نامدار است. در بخش اول گورکی شرح میدهد که چگونه عشق به مطالعه در او بیدار شده و چگونه مطالعه میکرده است. در مقالات ادبی او نقش شخصیت و جریان زوال آن را از روزگاران قدیم تا عصر حاضر مورد بحث قرار میدهد و نشیب و فرازش را بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه و از کجا قهرمانان کتابهای خود را پیدا کرده است. در قسمت سوم خاطرات و نظرات خود را درباره سه سیمای برجسته ادبیات روس: آنتون چخوف، لئو تولستوی و سرگئی یسنین شرح میدهد. بخش چهارم نامههایی است که گورکی با ادبای آن روز جهان و روس مبادله کرده و طی آن نظریات خود را درباره بعضی از آثار آنها ابراز داشته است.