الملل و النحل كتابى است به زبان عربى، نوشته محمّد بن عبدالكريم شهرستانى (متوفاى 548ق.) درباره مقالات(ديدگاهها و عقائد) ارباب ديانات و ملل و اهل اهواء و نِحَل. نویسنده از عالمان مشهور قرن ششم هجرى است و كتاب ياد شده مهمترين و مشهورترين اثر اوست و در سال 521ق. هنگامى كه در دربار سلطان سنجر به سر مىبرد و مورد توجه و بزرگداشت نصيرالدين محمود قرار داشت، آن را تألیف كرد. كتاب حاضر مشتمل بر دو جزء است. جزء اول مشتمل بر مقدمهاى به قلم محقق، محمد بدران، مقدمات پنجگانه و يك تمهيد به قلم مؤلف و سه باب و هر باب داراى فصولى است. جزء دوم مشتمل بر چهار باب و هر باب داراى فصولى است. اين كتاب در حقيقت دايرةالمعارفى مختصر اديان و مذاهب و فرق است و مجموعهاى از عقايد و آراء فلسفى متعلق به ماوراءالطبيعه شناخته شده تا عصر مؤلف را دربردارد. مطالب شهرستانى در اين كتاب جبهه گيرى متعصّبانه كمتر داشته و بيشتر، تبيين عقايد و آراء او را وجهه همّت خويش ساخته است. گزارش وى از آغاز اختلافها از ديدگاه شيعه داراى نكات مثبتى است. مانند ياد كرد ماجراى يوم الخميس، حسبنا كتاب اللّه و...
...اعتماد زیاد به عقل موجب گردید که معتزله از روش فقها و محدثین دور شوند، تا آنجا که معتزله به فقها و محدثین نسبت دادند و آنان را به طعنه حشویه نامیدند و کذابشان خواندند. باری معتزله روزگاری از عقل پیروی کردند و در این نظریه افراط نمودند و همین امر خود یکی از انحرافاتشان بود و سرانجام موجب انقراض و زوالشان گردید. آن گاه مدارس کلامی دیگری روی کار آمدند و به فکر افتادند که تندرویهای معتزله را کنار زنند، تا اینکه روش متوسطی پدید آمد که عهده دار توازن میان عقل و نص گردید، لکن بیشتر مناقشات ناظر به حواشی فکر اسلامی بود نه خود عقل. میراث معتزله یعنی فکر مقدس شمردن عقل را گروهی دیگر از متفکران اسلامی یعنی فلاسفه گرفتند. فلاسفه تمایل عقلی صرف داشتند و عموما به نصوص و منقولات توجهی نمی کردند و جز در مواردی اندک ملتزم به قبول آنها نبودند و به این ترتیب می توان گفت که پایه های بنای باشکوه نهضت فلسفی اسلام را معتزله نهادند، نهضتی که به دست فلاسفه بزرک اسلامی از قبیل الکندی و فارابی و ابن سینا و ابن رشد تکمیل شد و به اوج ارتقای خود رسید. به حکم این مقدمات و به سبب اهمیت و نفوذی که معتزله در حوزه اسلامی داشتند و به خصوص به سبب روش عقلانی قابل ستایش آنها، آگاهی از افکار و احوال و آثارشان به ویژه برای طلاب علم کلام اسلامی ضروری است. نویسنده این سطور در کتاب حاضر از معتزله و فرقه های آن و آراء و افکار و آثار و احوالشان به اختصار سخن خواهد گفت....
نامۀ دانشوران ناصری، دایرةالمعارفی الفبایی می باشد. این اثر در عصر قاجار تألیف شده و در شرحاحوال و بیان آثار مشاهیر علم و ادب در جهان اسلام می باشد. نام این کتاب، چنانکه از دیباچۀ آن پیداست، نامۀ دانشوران ناصری است که ظاهراً این نام را ناصرالدینشاه قاجار بر آن نهاده است. بانی تألیف و انتشار نامۀ دانشوران ناصری، علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه، پنجاهوچهارمین پسر فتحعلیشاه قاجار و اولین وزیر علوم (وزارت: ۱۲۷۶-۱۲۹۸) در این عصر، بود که ناصرالدینشاه او را به این کار مأمور کرد. وی، چنانکه از دیباچۀ نامۀ دانشوران پیداست، برای گردآوری و تألیف شرححالها چارچوب ویژهای تعیین کرده بود که واجد برخی نکات درخور توجه است، از جمله اشتمال آن بر احوال همۀ دانشمندان جهان اسلام، رعایت ترتیب الفبایی و ذکر نام و لقب یا کنیۀ مشهورتر شخص، رعایت ترتیب سنوات در ذکر مطالب راجع به هر شخص، تشریح و توضیح و ضبط اصطلاحات و لغات دشوار و تفکیک نام های مشترک، درج گزیدۀ پرمایهای از اشعار هر شخص و ترجمۀ آنها به فارسی در صورت لزوم، ذکر حکایات و نوادر راجع به اشخاص، نگارش مطالب به نثری پاکیزه و سالم و درخور فهم همگان و بالاخره اجتناب از هرگونه تعصب و سختگیری و ذکر القاب ناشایست دربارۀ بزرگان دین، از شیعه و اهل سنت. همچنین مقرر شد که نویسندگان نوشتههای خود را به رؤیت اعتضادالسلطنه برسانند تا خطاهای احتمالی آنها را برطرف سازد. اعتضادالسلطنه امور مربوط به چاپ نامۀ دانشوران را به پسر خود، محمدحسنمیرزا، سپرد. نامۀ دانشوران ناصری ترتیبی الفبایی دارد و فقط مشتمل است بر شرح احوال و آثار اشخاص نامدار حوزههای مختلف علوم. مفاهیم در این کتاب مدخل نشده، هرچند در ضمن بیان احوال اشخاص، در بارۀ پارهای موضوعات و مفاهیم علمی و ادبی و دینی بحث شده است. ترتیب الفبایی در حرف اول اسم اشخاص رعایت گردیده، اما در حرف دوم چندان به آن توجه نشده است. چنانکه گفته شده، اسامی اشخاص بر رسم معمول و به پیروی از کتابهایی مانند تذکرةالحفاظ ذهبی و فواتالوفیات صلاحالدین کتبی آورده شده است. در نامۀ دانشوران ناصری به مسائل و رویدادهای عصری و دانشمندان و فضلای معاصر نیز تا اندازهای توجه نشان شده، از جمله به شرح حال برخی عالمان مشهور عصر قاجار، همچون سیدابراهیمبن سیدمحمدباقر قزوینی (متوفی ۱۲۶۴)، مؤلف نتایجالافکار و دلائل الاحکام در شرح شرائعالاسلام و حاج زینالعابدین شیروانی صاحب بستانالسیاحه، یا رویدادهای معاصر نیز پرداخته شده است، از جمله به سبک و سیاق معمول در نگارش خطوط در زمان تألیف کتاب، و اشاره به کسوف ۲۸ شوال ۱۲۹۱، مطابق با هشتم دسامبر ۱۸۷۴ و اشاره به برخی عملهای پزشکی جدید در مدرسه دارالفنون، مثل عمل سنگ مثانه. نامۀ دانشوران ناصری به لحاظ نثر فارسی نیز در خور توجه است و از متون باارزش دورۀ قاجار به شمار میآید، چنانکه بهار، جلد نخست (چاپ سنگی) آن را از نظر نثر فنی شاهکار خوانده است.