علیاکبر میرزای نوقانی (میرزا علیاکبر میرزای نوقانی) (۱۳۰۰-۱۳۷۰ق)، از علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود. میرزای نوقانی تحصیلات علوم دینی را در مشهد و نجف اشرف گذرانده و به درجه اجتهاد رسید. او از محضر اساتیدی چون میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری، حاج شیخ حسنعلی تهرانی، سید عباس شاهرودی در مشهد و آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی، شریعت اصفهانی در نجف بهره برد و از آیةالله العظمی میرزا محمدتقی شیرازی و آیةالله حاج شیخ عبدالله مازندرانی اجازه اجتهاد گرفت. او پس از بازگشت از نجف به شهر مشهد، تولیت مدرسه علمیه نواب را عهدهدار شد و به تعلیم و تربیت طلاب پرداخت، علاوه بر آن، فعالیتهایی همچون سخنرانی، سرودن شعر و اقدامات سیاسی نیز داشت. میرزای نوقانی شاعرى توانا بود شعر میسرود. وی در اشعار خود، به «فقیر» تخلص میکرد. اشعارش متوجه مضامین دینی بود. بخشی از اشعار ایشان در آخر کتاب «سه مقاله نوقانی» به چاپ رسیده است...
صادق هدایت روز ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ دو سال پیش از جنبش مشروطه ایران، در تهران خیابان کوشک بهدنیا آمد. پدربزرگش رضاقلیخان هدایت از رجال دوره ناصری و پدرش رضاقلی اعتضادالملک، رئیس مدرسه نظام بود و مادرش زیورالملک، دختر مخبرالسلطنه. دایی صادق، نصرالملک هدایت در دوران پهلوی ۱۴ بار وزیر و سناتور شد. زیورالملک، فردی تحصیلکرده بود و تمام روزنامههایی آن دوران را میخواند و مانند اکثر خانواده هدایت وابسته به فرهنگ دوره قاجار بود و از دوران پهلوی دل خوشی نداشت.صادق در ششسالگی به دبستان علمیه فرستاده شد و با پایان تحصیلات ابتدایی به مدرسه دارالفنون رفت. هدایت در ۱۵سالگی چشمدرد سختی گرفت و مجبور شد برای بهبود، شش ماه خواندن و نوشتن را کنار بگذارد. این بیماری، او را یک سال از همشاگردیهایش عقب انداخت. در سال بعد، ۱۲۹۸ شمسی هدایت را به مدرسه سنلویی فرستادند. در آنجا درسها را هم به فارسی و هم به فرانسوی تدریس میکردند. هدایت در سال ۱۳۰۴ از سنلویی فارغالتحصیل شد. صادق هدایت نوشتن را از همان دوران مدرسه آغاز کرد و در آن زمان دو جزوه «رباعیات خیام» و «انسان و حیوان» را منتشر کرد؛ رباعیات خیام را در ۱۸سالگی بهسال ۱۳۰۲ و رساله «انسان و حیوان» را که پیشنویسی شد برای اثری درباره فواید گیاهخواری، پنج سال بعد در اروپا. هدایت نخستین داستانش را در اواخر سال ۱۹۲۹ م (۱۳۰۹ ش) در پاریس نوشت و عنوان «زندهبهگور» را بر آن گذاشت. او در سال ۱۹۳۱ م (۱۳۱۰ ش) داستان «سایه مغول» را در مجموعه «انیران» و یک سال بعد ۱۳۱۱ ش مجموعه «سه قطره خون» شامل ۱۱ داستان را انتشار داد. سال ۱۹۳۳ م (۱۳۱۲ ش) داستان «علویهخانم» را که سرشار از توصیفها و محاورههای محلی و معمولی است، چاپ کرد. هدایت علاوه بر داستان نویسی، پژوهش نیز می کرد و کاوش هایش در فولکور فارسی شهرتی همسنگ داستان هایش برایش به ارمغان آورد. احاطه اش بر ادبیات کلاسیک فارسی نیز از جمله در پژوهش هایش درباره خیام و نقد های ادبی اش نیک پیداست.
در این مجموعه که در دو جلد انتشار می یابد مقاله های فارسی میرزا فتحعلی آخوندزاده را که استاد حمید محمدزاده آکادمیسین آکادمی علوم آذربایجان شوروی گرد آورده چاپ می کنیم، در جلد اول مقاله های ادبی و در جلد دوم گفتارهای فلسفی آخوندزاده را دنبال هم چیدیم. به پایان جلد اول نیز ترجمه گفتاری را از "تاریخ ادبیات آذربایجان" پیرامون زندگی و تحلیل مقالات ادبی و هنری آخوندزاده افزودیم. نویسنده این مقاله ها و نوشته ها یعنی میرزا فتحعلی ؟آخوندزاده چهره برجسته تاریخ اندیشه اجتماعی، فلسفی و هنری کشورهای اسلامی در سده گذشته است. این فیلسوف که تاثیر و نقش عظیمی در پیدایی ادبیات مترقی دوران انقلاب مشروطه کشور ما داشت، سرجنبان جنبش فرهنگی در کشورهای اسلامی به شمار می رود.