بررسی زبان‌ها و گویش‌های ایرانی می‌تواند بسیاری از ویژگی‌های هویتی اقوام ایرانی را نشان دهد. دستاورد چنین پژوهش‌هایی می‌تواند، ضمن تبیین استعدادهای مردمی که در کشور زندگی می‌کنند، راهنمای صدیقی در خدمت مهندسی فرهنگی به حساب آید. این پژوهش، که با دقت نظر در بخش کوچکی از واژه‌های گویش خاوران صورت گرفته است، نشان می‌دهد که گویشوران این گویش تا چه اندازه به تقسیم‌بندی زمان و انتخاب رمزگان مناسب برای آن اهمیت قائل شده‌اند. این بررسی نشان می‌دهد که تقریباً به تعداد ساعات شبانه روز تقسیمات زمان در این گویش صورت گرفته است، ولی این تقسیمات دقیقاً با ساعت رسمی برابری نمی‌کند. یکی به این دلیل که زمان در طول فصول تغییر می‌کند و در این گویش بیشتر مبنای زمان، طول شب و روز و طلوع و غروب آفتاب است و از طرف دیگر، در این گویش، تقسیم زمان با توجه به شروع و پایان کار صورت گرفته است؛ به طوری که در برخی از اوقات هر بیست دقیقه یک واحد زمانی دیگر رمزگذاری شده است. در این گویش یکی از واحدهای پایدار در تقسیم زمان اوقات شرعی است که نقش مهم دین را در عرصه مدیریت زمان در این گویش نشان می‌دهد. همچنین، در این گویش، تقویم سال بر مبنای عید نوروز، با توجه به روزهایی که از اول فروردین گذشته است (در نیمه اول سال) و روزهایی که مانده است (در نیمه دوم سال)، صورت می‌گیرد. در این تقویم برخی از نام‌ها برگرفته از تقویم برج سال شمسی، نظیر عقرب (آبان) و قوس (آذر) است. طلوع و غروب برخی از ستارگان نیز از جمله مواردی است که در تقویم سالانه مؤثر بوده است.

منابع مشابه بیشتر ...

6548ec8b971b6.jpg

گاه‌شماری و تاریخ گذاری از آغاز تا سرانجام

علی محمد کاوه

قریب به 15 سال پیش، ویژگی های "کبیسه خماسی" نظر نگارنده را به خود جلب کرد، چون فاصله کبیسه خماسی نسبت به کبیسه ماقبل آن، به طور غیرمتعارف، پنج سال می باشد و این اختلاف زمانی موجب انطباق دائمی سال جلالی با سال شمسی حقیقی می گردد ولی تا آن تاریخ قاعده علمی دقیقی برای بیان توالی کبیسه های خماسی بیان نشده بود و عادی یا کبیسه بودن هر سال از روی نتایج رصد همان سال مشخص می شد. به منظور متمایز ساختن سال های کبیسه خماسی از کبیسه عادی، در راقم سطور این تمایل پدید آمد که تا جدول مطردی جست و جو کند و تشخیص سال های کبیسه خماسی را بر پایه های مطمئنی استوار سازد. معهذا تلاش های اولیه ای که در این راه صرف گردید عقیم و بی ثمر ماند تا بلاخره پس از چند سال فترت کوشش جدیدی آغاز شد و چگونگی توالی کبیسه های خماسی در مرحله یکم و مبداء تاریخ جلالی در مرحله دوم روشن گردید. چند سال پیش از آن که حساب توالی کبیسه های خماسی به دست آید از سال های زندگی زرتشت رفع ابهام به عمل آمد و تاریخ بعثت زرتشت در سال 918 ق.م مشخص گردید در حالی که در مآخذ انتشار یافته، دوران ظهور زرتشت از 6000 تا 570 سال پیش از میلاد نوشته شده است...

653fbd899c353.jpg

زیج ملک (استخراج و تطبیق تقویمها)

رحیم رضازاده ملک

در این کتاب، شیوه استخراج و تطبیق شش تقویم مهم (اسکندری، میلادی ژولین، هجری خورشیدی، و دو تقویم جلالی و خانی مربوط به آن هجری قمری، یزدگردی و میلادی گریگوری) فراهم آمده است" .دقیق‌ترین شیوه استخراج و تطبیق تقویم‌ها، روش روزشمار است که در این روش خرده حساب‌ها، تحلیل می‌رود، و صحت محاسبات آن به کمال است .در زیج ملک، قواعد استخراج و تطبیق تقویم‌ها به روش روزشمار توضیح داده شده است ."علاوه بر آن شش تقویم مهم و اصلی، هشت تقویم محلی و قومی ایرانی (مازندرانی، طبری، دیلمی، کومشی، صبی، کردی، پشتکوهی، کوهدشتی، و دریایی نیز تبیین و توضیح داده شده است .

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5896d5d8b8603.PNG

مبانی و شرایط استفاده از تصویر در فرهنگ؛ تحلیل فرهنگ فارسی معین و آکسفورد

مهرزاد منصوری

در این مقاله به معیارهای استفاده از تصویر در فرهنگ‌ها و مبانی نظری آن، میزان استفاده از تصویر و مشخصات آن، تناسب محل درج تصویر و شیوه تشخیص تصویرهای مورد نیاز پرداخته شده است. متغیرهای مؤثر بر استفاده از تصویر، مانند نوع مخاطب، زمان نگارش فرهنگ، و یک‌زبانه یا دوزبانه بودن فرهنگ و همچنین چگونگی استفاده از تصویر در سه فرهنگ بررسی شده است.

کلیات/فرهنگ ها
مقاله
5884d439d0444.PNG

فعل‌های مرکب گروه حرف اضافه‌ای و شیوه درج آنها در فرهنگ‌های فارسی

مهرزاد منصوری

فرهنگ‌نویسی امروزه فعالیتی علمی و نظام‌مند است. به همین دلیل، سلیقه‌های شخصی نمی‌تواند جواب‌گوی نیازهای این حوزه از پژوهش‌های زبانی باشد. در این حوزه از دانش‌های متفاوتی بهره‌گیری می‌شود، که از جمله می‌توان به نحو، صرف، آواشناسی و واج‌شناسی اشاره کرد. یکی از مباحث مورد توجه در فرهنگ‌نویسی نحوه درج افعال مرکب و انضمامی و مشتقات مربوط به آنها است. یکی از اقسام این ترکیبات، ترکیبات گروه حرف اضافه‌ای و فعل است، مانند «از خود گذشتن»، «از کار بیکار شدن»، «از کار دست کشیدن» و مشتقات مربوط به آنها. مسئله مورد تحقیق در این پژوهش این است که آیا چنین افعالی باید به همین شکل و با قرار گرفتن حرف اضافه در آغاز مدخل شوند؟ در غیر این صورت، آیا این موارد باید همه پشت سر هم ردیف شوند یا اینکه مدخل‌های دیگری می‌تواند بین آنهاواقع شود. مثلاً آیا می‌توان واژه دیگری را بین «از خود گذشتن» و «از قلم افتادن» درج کرد؟ در هر مورد، مبانی علمی آن چه خواهد بود؟ این جستار می‌کوشد با تحلیل این‌گونه افعال پاسخ‌هایی قابل دفاع برای سوالات فوق پیدا کند.

کلیات/فرهنگ ها دستور زبان/دستور زبان فارسی
مقاله