نخستین معیاری که برای تفکیک افعال (و در واقع، رویدادهای متناظر با آنها) میتوان مطرح کرد، ایستایی یا پویایی رویداد است. رویددهای ایستا فاقد محلههای درونیاند و در بازه زمانی خود حضوری یکنواخت و همگن دارند و هیچگونه تغییری در تمام طول این بازه رخ نمیدهد. در مقابل، رویدادهای پویا دارای ساخت درونی هستند و متضمن تغییر در جهان خارجاند؛ یا به سوی حدفی معین (نقطه پایان طبیعی رویداد) و یا بدون در نظر داشتن هدفی معین در بان فارسی دو فعلِ بودن و داشتن، مهمترین ابزارهای رمزگذاری مفهوم ایستایی هستند. این دو فعل در تمام کاربردهای خود ـ اعم از محتوایی و نقشی و کمکی ـ حامل مفهوم ایستاییاند و دوام و استمرار در عنای واژگانی آنها وجود دارد. کاربرد محتوایی و نقشیِ این دو فعل را ایستای ذاتی مینامند و کاربرد کمکی آنها را ایستای اشتقاقی. ایستاهای اشتقاقیِ حاصل از این دو فعل، به ترتیب ساختهای تام و ساختهای مستمر (استمراری حاشیهای) هستند. در این دو ساخت، به ترتیب زمان و نمود باعث میشوند که یک رویداد اولیه (از هر گونه رویداد) به یک رویداد ایستا تبدیل سود. رویداد ایستای حاصل، اشتقاقی (رانشی) نامیده میشود. مقاله حاضر به بررسی کاربردهای مختلف دو فعل ایستای بودن و داشتن میپردازد و تفاوت آنها را با سایر افعال ایستا مدنظر قرار میدهد.
رخدادها چگونه میتوانند با هم ترکیب شوند تا محمولی واحد تشکیل دهند؟ صورت ساده تر این پرسش این است که یک فعل بر چه ترکیبهایی از زیررخدادها میتواند دلالت کند؟ در این مقاله استدلال خواهیم کرد که تشکیل یک «چارچوب معنایی» همگن و منسجم تنها محدودیت حاکم بر ترکیب رخدادهای مورد دلالت فعل است. فعل میتواند بر زیررخدادهای فاقد ارتباط علی با یکدیگر دلالت کند، یا میتواند هم بر شیوه انجام فعل و هم بر نتیجه عمل دلالت کند اما، در هر حال، فعل باید چارچوب معنایی مشخص و جاافتادهای را تشکیل دهد.
در شماره اول مجله گویششناسی مقالهای با عنوان «نشانه استمرار در لهجهها و گویشهای ایرانی» به چاپ رسید و در آن مثالهایی از گویش بندرعباس (لهجه محله پشت شهر) به نقل از پایاننامه این جانب ذکر گردید. طبق شواهد پایاننامه، اشکالات و کاستیهایی به مقاله مذکور راه یافته است. بنابراین، توضیحاتی در این باب ضروری به نظر میرسد. 1. از آنجا که در شهر بندرعباس محلههای مختلفی هست که بین آنها اختلافات لهجهای وجود دارد و بخشی از پایاننامه نیز به بررسی اختلافات لهجهای در ساخت فعل پرداخته است، ذکر نام لهجه در مقابل مثالها ضروری مینماید. 2. از کاستیهای مقاله فقدان مثالهایی است که نشاندهنده ساخت فعل در زمان مضارع اخباری مستمر باشد. در لهجه محله پشت شهر در زمان مضارع اخباری مستمر از پشوند na یا ne استفاده میشود و در لهجه محله خواجهعطا از پیشوند na یا a استفاده میگردد.