اخترشناسی یکی از قدیمیترین علوم است. اخترشناسان در تمدنهای اولیهٔ بشری بهدقت آسمان شب را بررسی میکردند و ابزارهای سادهٔ اخترشناسی از همان ابتدا شناختهشده بودند. با اختراع تلسکوپ، تحولی عظیم در این رشته ایجاد شد و دوران اخترشناسی جدید آغاز شددر قرن بیستم، رشتهٔ اخترشناسی به دو رشتهٔ اخترشناسی رصدی و اخترشناسی نظری تبدیل شد. در اخترشناسی رصدی بهدنبالگردآوری دادهها و پردازش آنها و همچنین ساخت و نگهداری ابزارهای اخترشناسی هستیم. در اخترشناسی نظری بهدنبال کسب اطمینان از صحت نتایج بهدستآمده از مدلهای تحلیلی و تحلیلهای کامپیوتری هستیم. این دو رشته یکدیگر را تکمیل میکنند؛ به این ترتیب که کار اخترشناسی نظری ارائه شرحی بر رصدها و وظیفه اخترشناسی رصدی اثبات عملی نتایج پیشبینیشده در نظریههاست. با استفاده از یافتههای اخترشناسی میتوان نظریههای بنیادین فیزیک مانند نظریه نسبیت عام را آزمایش کرد. در طول تاریخ، اخترشناسان آماتور در بسیاری از کشفهای مهم اخترشناسی نقش داشتهاند و اخترشناسی یکی از محدود رشتههایی است که در آن افراد آماتور نقشی بسیار فعال دارند و مخصوصاً در کشف و مشاهده پدیدههای گذرا و محلی امیدوارکننده، ظاهر شدهاند. علم اخترشناسی مدرن را نباید با علم احکام نجوم (طالعبینی یا اخترگویی) مقایسه کنیم چراکه در طالعبینی یا اخترگویی اعتقاد بر آن است که امور انسانها با موقعیت اجرام سماوی در ارتباط است. اگرچه اخترشناسی و طالعبینی یا اخترگویی دو رشتهای هستند که منشأ یکسانی داشتهاند اما بیشترِ اندیشمندان بر این باورند که این دو رشته از هم جدا شدهاند و تفاوتهای بسیاری بین آنها وجود دارد.
کهن ترین علم طبیعی دانش نجوم است. بابلی ها و یونانی ها در توسعه و گسترش آن بیش از فیزیک و شیمی و فناوری کوشیدند. این که اصولا چرا آدمی به مطالعه دانش نجوم می پردازد نیاز به توجیه دارد. این کتاب مخصوص ریاضی دانان و منجمان نیست، بلکه مخاطب آن تمام کسانی است که به تاریخ دانش و فرهنگ در روزگار باستان دلبسته باشند. پس وظیفه خود می دانم تمام مفاهیم نجومی که در متن کتاب آمده است را با روشنی توصیف کنم...
در مقدمه کتاب واژه نامه نجوم و احکام نجوم آمده است که: زبان فارسی و زبان انگلیسی از نظر اصطلاحات نجومی دارای وجوه مشترک زیادی، چه از حیث صورت و چه از حیث معنی، هستند. دلیل این اشتراک وجوه، تأثیر مستقیم و غیر مستقیم اصطلاحات نجومی عربی و یونانی روی این هر دو زبان است. اصطلاحات نجومی عربی مستقیماً وارد فارسی و به طور غیرمستقیم از راه ترجمههای اسپانیایی و لاتینی، وارد انگلیسی شدهاند. اصطلاحات نجومی یونانی نیز به طور غیرمستقیم از راه زبان عربی به فارسی، و از راه زبان لاتین به زبان انگلیسی راه یافتهاند. صورت واژههای نجومی بونانی در زبان فارسی و زبان انگلیسی مؤید تأثیر زبانهای واسطه عربی و لاتین است. ولی هر دو زبان فارسی و انگلیسی اصطلاحات نجومی خود را از منابع دیگری غیر از دو منبع فوق نیز اخذ کردهاند. با توجه به این که غالب اصطلاحات نجومی فارسی، یا عربی هستند یا از راه عربی وارد فارسی شدهاند...
این کتاب در واقع تاریخ اخترشناسی و زندگینامه پژوهندگانی است كه نظام آسمانها را بررسی كرده و شناسایی افلاك را پی ریختهاند. از آن جمله میتوان به كپرنیك، كپلر، نیوتن و ... اشاره كرد. از نكات حائز اهمیت در این كتاب ( صرف نظر از محتوا) میتوان به كتاب و مجلات پرارزشی اشاره نمود كه جهت مطالعات بیشتر نگارنده از آنها استفاده شده است و در پایان كتاب نیز فهرست تمامی آنها موجود میباشد.