برجستگيِ مفاهيم نوستالژيك در آثار قيصر امينپور از وجوه تمايز شعر اوست با اشعار ديگر شاعران انقلاب اسلامي. امينپور، افزون بر سرودن اشعاري با مخاطب عام، در شعر و نثر نوجوان نيز فعاليت چشمگيري داشته است. كتاب شعر و كودكي او تأييدي ميتواند بود بر مدعاي گرايشهاي نوستالژيك در انديشه و تخيل شاعر. اين مقاله، ضمن توضيح پيشينه و مفهوم نوستالژي و تبيين آن در ادبيات، بر اساس نقد روانشناختي، «دلبستگيهاي ماندگار»(fixities) و تجلّيِ آنها را، در قالب تصاوير و مفاهيم نوستالژيك، در مجموعه اشعار امينپور ميكاود و به دستهبنديِ انواع نوستالژي در آثار وي ميپردازد.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.
نوش آفرين نامه، داستان عاميانه منثوري در شرح عشق شاهزاده ابراهيم فرزند جهانگيرشاه، پادشاه چين و دلاوريهاي او براي رسيدن به معشوق خود، نوش آفرين گوهرتاج، دختر پادشاه دمشق است. ويژگيهاي سبکي بسياري از داستانها يا رمانسهاي عاشقانه سنتي و عاميانه را در اين داستان ميتوان ديد؛ ازجمله جنبههاي شگفتآوري چون خرق عادتها، انسانها، جانوران، گياهان، موجودات، مکانها و اشياي شگفتانگيز، طرح مدور، گزارههاي قالبي، استفاده از اشعار و ضربالمثلها، کنايات و اغراقها. زبان و بيان اين داستان، نيمه ادبي است. نثر آن به شيوه نثر دوران قاجار است و کهنگي آثار دوره صفويه را ندارد. افعال وصفي و عبارات عاميانه فراواني در آن ديده ميشود. بنمايههاي مهم داستانهاي عاميانه و عياري در داستان ديده ميشود. اين داستان و داستان شيرويه نامدار، الگوي داستانگويي نقيب الممالک در نوشتن داستان امير ارسلان بوده است. اين مقاله ضمن معرفي و تحليل ابعاد گوناگون ساختاري و محتوايي داستان نوش آفرين گوهرتاج، به بيان نمونههايي از تاثيرپذيري داستان امير ارسلان نامدار از آن ميپردازد.
اميلي ديكنسون از نامدارترين و تاثيرگذارترين شاعران آمريكايي از سده نوزدهم ميلادي تاكنون است و او را باني مدرنيسم در شعر غرب دانستهاند. مطالعه زندگي و شعر ديكنسون و فروغ فرخزاد، وجوه اشتراك و تفاوتهاي قابل ملاحظهاي را پيش روي خواننده مينهد كه بررسي زمينهها و آثار اين وجوه، ضمن ايجاد آشنايي ژرفتر با اين دو هنرمند، نحوه نگرش آن دو نسبت به زندگي، عشق، مرگ، هنر و ديگر مفاهيم اصيل و مهم بشري را نشان ميدهد. در اين مقاله به بررسي مشتركات و تفاوتهاي شعر و زندگي اين دو شاعر جريانساز و صاحب سبك نوگرا پرداختهايم. اين كار در حوزه ادبيات مقايسهاي (Contrastive Literature) قرار ميگيرد.