همه آثار غزالی همانند احیاءالعلوم و کیمیای سعادت مفصل و پرحجم نیست، بلکه قسمتی از آنها رسالههای کوتاه و مختصری هستند ولی پرمایه و پرمحتوا. از جمله رساله «الرسالة الدینیة» که ترجمه آن در این کتاب آمده و در انتساب آن به غزالی شک و تردیدی وجود ندارد. وی در این رساله یکی از مصادر مهم شناخت و معرفت آدمی، یعنی طریقه الهام و اشراق یا علم لدنی را مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار داده است. وی در این رساله نخست به بیان تعریف علم و عالم و معلوم پرداخته و آنگاه درباره نفس و روح انسان و تجرد و بقای آن و تمایز آن از بدن و نفس حیوانی و فرق میان اینها سخن به میان میکشد، سپس اقسام علوم و دانشها را مورد بحث قرار داده و آنگاه به بررسی راههای گوناگون و طرق مختلف کسب علم و معرفت میپردازد.
در میان کتب و رسائل پرارزش و محققانه زکریای رازی، کتاب «المنصوری» هم به لحاظ حجم نهچندان زیاد و هم به لحاظ جامعیت و ارائه مطالب در ده بخش اهمیت فراوانی دارد؛ بنابراین از دیرباز مورد توجه اهل فن در سراسر جهان اسلام و نیز اروپا قرار گرفته است. جایگاه ممتاز این کتاب و ضرورت دسترسی آسان به مفهوم و معنای اصطلاحات و لغات بهکار بردهشده در این کتاب را ایجاب مینمود؛ بنابراین کوششهایی در اینباره صورت گرفته که از جمله آنها باید به کتاب «مفید العلوم و مبید الهموم» اثر احمد بن محمد (ابن حشا» از حکیمان قرن هفتم مغرب اسلامی اشاره کرد که لغتنامه و فرهنگ اصطلاحات کتاب «المنصوری» را تهیه و تدوین نمود. کتاب حاضر ترجمه کتاب «مفید العلوم و ....» است.
این کتاب اثری است در حکمت الهی که در آن عبدالقادر بن حمزه بن یاقوت الاهری به شرح آموزههای صوفیانه پرداخته است. وی با استناد به آیات قرآن کریم و احادیث نبوی معرفت شهودی را بالاترین درجه معرفت و برتر از فلسفه و برهان میداند. ابن فوطی درباره عبدالقادر اهری آورده است که وی از حکمای صوفی متأله بود و در جوانی در جستجوی تجرید و تحصیل سفر کرد و به خراسان و فارس رفت و نیز در هرات نزد امام فخر رازی درس خواند و در ایام مستنصر بالله وارد بغداد شد. وی پس از سفرهای طولانی به تعلیم و تربیت فرزندان بهاءالدین کلیبری پرداخت و سپس به اهر بازگشت و در همان شهر به تدریس حکمت پرداخت و در اواخر سال 667 دار فانی را وداع گفت.
پندنامه حضرت محمد غزالی به یکی از ملوک، رساله ای است از امام محمد غزالی که به درخواست یکی از پادشاهان به شکل نصایح نگاشته شده و برای او فرستاده شده است. هویت این پادشاه که مخاطب اصلی این رساله است معلوم نیست. فقط این را میتوان گفت که این رساله هنگامی نوشته شده که پادشاه، سنی حدود هفتاد سال داشته است. پادشاه در آغاز نامه خویش، امام محمد غزالی را به صورت اغراق آمیزی چنین توصیف کرده است: «ای یگانه عصر و ای فرید دهر، ای قطب سالک و ای هادی مسالک، ای نجم باهر و ای شمع زاهر، ای امام همام و ای حجت اسلام...». انگیزه مؤلف از نوشتن پندنامه، پاسخ به درخواست پادشاه بوده است. کتاب، خالی از مقدمه و تقسیم بندی است، ولی میتوان گفت که کتاب از سه بخش تشکیل شده است. بخش اول، درخواست پادشاه از مؤلف، بخش دوم، پندنامه و بخش پایانی، کیفیت خواندن نماز تسبیح است....
کتاب فضائل الانام مجموعهای از مراسلات و مخاطبات و محاورات و نصایح حجه الاسلام امام محمد غزالی میباشد.این مجموعه علاوه بر اینکه حاوی مطالب علمی و حکمی و عرفانی است از حیث فصاحت و حسن انشاء و جزالت الفاظ و روانی و سادگی باید یکی از شاهکارهای نثر فارسی محسوب شود از همه مهمتر اینکه در این کتاب و در ضمن نامه ها و یادداشتها قسمت مهمی از خصوصیات حالات و تاریخ زندگانی امام محمد غزالی که بدون تردید یکی از بزرگترین شخصیتهای علمی و از مفاخر تاریخ اسلام است روشن میشود. کتاب فضایل الانام علاوه بر خطبهایکه امام محمد غزالی در مجلس سنجر ایراد کرده و نیز جواب بعضی سوالات و محاورات مشتمل بر پنج باب است: باب اول در نامههائیکه بملوک و سلاطین نوشته است. باب دوم نامههائیکه به وزیران نوشته باب سوم در آنچه به امراء و ارکان دولت نوشته. باب چهارم در آنچه به علماء و فقها نوشته باب پنجم در فصول و مواعظ که بهر وقت نوشته است.