سعدی شیرازی از بزرگترین شاعران فارسیزبان است که بر زبان عربی هم مسلّط بوده است. با وجود تسلّط سعدی بر زبان عربی، اشعار عربی، بخش کوچکی از اشعار او را به خود اختصاص داده است. ولی همین اشعار کم، نشاندهنده جایگاه رفیع سعدی در میان شاعران ایرانی عربیسرا است. در این مقاله تشبیه که از موضوعهای محوری حوزه علوم بلاغی محسوب میشود در اشعار عربی سعدی بررسی و تحلیل میشود و نشان داده میشود که شیوه کاربرد تشبیه چه از جهت شکل و چه از نظر محتوا، نشان دهنده زبان خاصّ این شاعر میباشد. تشبیه در اشعار سعدی، علاوه بر کیفیت خاصّ، فراوان یافت میشود. نویسنده انواع تشبیهات بهکار رفته در ابیات عربی را بررسی کرده تا بخشی از زیباییهای شعر این شاعر بیش از پیش آشکار شود. سعدی در اشعار عربی خود انواع تشبیه؛ مفصل، مجمل، مؤکد، مجمل بلیغ و... را بهکار برده است. نوع و میزان تشبیهاتی که وی بهکار برده نشاندهنده آن است که وی بیش از آنکه بهدنبال نشان دادن توانایی خود در بهکارگیری صنایع ادبی باشد در پی ابلاغ معنا بوده است.
موضوع کتاب سراج اللغه، اشعار فارسی و عربی مربوط به لغات قرآن یا به نظم درآوردن لغات قرآن کریم است که توسط سیدمحمدتقی مدنی اصفهانی چهارسوقی تالیف شده است
مولف کتاب در مورد موضوع کتاب می گوید: "... شرح غزلها بیشتر بر روش شرح تطبیقی استوار است که در ایران تقریبا بدیع و کم سابقه است. یعنی سعی نگارنده بر این است که بتوانم شرحی تطبیقی با عنایت به هر سه زبان اصلی عالم اسلام عربی و ترکی و فارسی بنگارم ...
هر که اندک آشنایی با جبران خلیل جبران و آثار وی داشته باشد، میراندکه او از جانب کلیساهای وقت لبنان متهم به بیدینی شده است. اما همین جبران متهم به بیدینی زیباترین کتابها را درباره مسیح (ع) و دین وی نوشته است. زندگیکردن درکنار مسلمانان لبنان، مسیحیان آمریکا، و یهودیان فرانسه اثری از این دینها در ذهن او باقی گذاشت. وی به همه ادیان به دیده احترام مینگریست و خواهان تسامح دینی بود و از تعصب دینی روی میگرداند. جبران معتقد بودکه دین حقیقی در سینه مردم جای دارد, به همین خاطر به کشیشانی که دین را وسیله تسلط بر دیگران قرار داده بودند، حمله کرد و در حملا متقابل کشیشان نیز او را به کفر متهم نمودند. او به مسیح (ع)، محمد (ص) و علی (ع)، به دیده احترام مینگرد و در آثارش رگههایی ازکلام بزرگان وکتب آسمانی دیگر ادیان وجود دارد.
شعر دوران مشروطه، شعري با مفاهيم و طرحهاي تازه است که با رويكردهاي انتقادي، سياسي و اجتماعي تا حد زيادي مردمي شده و مخاطبان فراواني يافته است؛ اما به لحاظ روساخت و شكل، همچنان هماننديهاي زيادي با شعر دوران کلاسيک دارد كه يكي از وجوه آن استفاده از زبان عربي در اشعار اين دوران است. دهخدا نيز يکي از شاعران دوران مشروطه است که به نظر ميرسد عربي مابي به عنوان يک ويژگي عمده، شعر او را در شکل و ساختار به شعر گذشتگان شبيه كرده است. بسامد فراوان کلمات، عبارات، مصرعها و ابيات عربي يکي از دلايل مهم چنين شباهتي است. در اين مقاله سعي ميشود با دستهبندي موضوعي اشعار ديوان دهخدا، كه در آنها لغات و عبارات و ابيات عربي به كار رفته، نوع استفاده دهخدا از زبان عربي مورد بررسي قرار گيرد و مشخص شود اين عربي مابي تا چه اندازه با مضامين و انديشه جديد در شعر دوران مشروطه هماهنگ است و تا چه حدي تحت تاثير انديشه و شعر دوران گذشته قرار دارد.