این کتاب با نگاهی موشکافانه به بررسی آثار اختراع عکاسی بر سبک های نقاشی و هنرمندان بزرگ جهان می پردازد. این بررسی از اولین کاربردهای "اتاقک تاریک" توسط نقاشان اروپایی آغاز شده و تا استفاده متنوع از دست آوردهای جدید عکاسی توسط هنرمندان معاصر گسترش می یابد. همچنین پیدایش سبک های جدید نقاشی که به گونه ای متاثر از تکامل فن عکاسی بوده اند مورد توجه قرار گرفته و آثار هنرمندان برجسته این سبک ها مورد مطالعه و نقد قرار گرفته است. در آخرین بخش این کتاب به تحولات هنر نقاشی دوره قاجار و تاثیر رواج عکاسی بر شیوه نقاشان و مصوران آن روزگار توجه شده است که این مطالب خوانندگان علاقمند را با نکات تازه ای در مورد علل رواج واقع گرایی در بین نقاشان ایرانی آشنا می کند."
در مجموعه حاضر شرح احوال و نکات برجسته زندگی شخصیتهای برجسته قوچان از حدود قرن چهارم هجری تا عصر حاضر فراهم آمده و به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی نظام یافته است .کتاب از دو بخش و چهار ضمیمه تشکیل شده است .بخش اول با عنوان((کلیات)) شامل مطالبی است درباره موقعیت جغرافیایی و تاریخ مختصر قوچان از قدیم الایام تا دوران معاصر، همچنین تاریخچه کوتاه فرهنگی این شهر .بخش دوم یا متن اصلی کتاب متضمن زندگینامه یکصد و شانزده تن از مشاهیر قوچان است .ضمایم کتاب نیز شامل فهرست اسامی و معرفی کوتاه اشخاص دیگر است1 : خطاطان و خوشنویسان، 2 پهلوانان نامی قوچان، 3 نمایندگان قوچان از اولین دوره مجلس شورای ملی تا دوره بیست و چهارم، 4 رجال و مشاهیری که نویسنده به شرح حال و زندگانی آنها دسترسی نیافته است .کتاب با فهرست اعلام، و فهرست منابع و ماخذ به پایان میرسد .
طالقان مرکز شهرستان طالقان از استان البرز ایران است. این شهر در منطقهای ییلاقی در میان رشته کوه البرز و در ۱۲۰ کیلومتری شمال غربی تهران قرار گرفتهاست. شهر طالقان به لحاظ قرار گرفتن در رشته کوههای البرز میانی دارای آب و هوای کوهستانی و ییلاقی است به همین دلیل دارای جمعیت فصلی بوده و در تابستان جمعیت آن به بیش از ۱۲ هزار نفر میرسد. این در حالیست که جمعیت ثابت شهر طالقان حدود ۵۰۰۰ نفر است. طالقانیها تات هستند و به زبان تاتی از زبانهای ایرانی شمال غربی سخن میرانند. طالقان مهد بزرگانی است که در تاریخ ایران سهم بسزایی داشته اند. در این کتاب مولف بعد از معرفی طالقان و موقعیت جغرافیایی آن به معرفی این بزرگان پرداخته است.
مقاله حاضر در نظر دارد تا به بررسي جايگاه و اهميت خيال و همچنين تاثير آن بر چهرهنگاري در نقاشي ايراني بپردازد. در اين مقاله سعي بر آن است تا با بهرهگيري از تفكر و نگرش عرفاني ايراني و استفاده از آثار منظوم ادبيات پارسي و تطبيق آن با عناصر مورد اشاره در نقاشي ايراني، تحليلي بينامتني ارائه گردد. در هر بخش نيز مستندات تصويري از مكاتب مختلف نقاشي ايراني ارائه شده است تا به روشنشدن اين امر كه هنر تصويرگري ايران همواره و در طول تاريخ خود بهرهمند از عنصر خيال بوده و با توسل به اين تفكر خالق جهاني مثالي شده است، كمك نمايد. بدين منظور در بخش نخست به خيال و جايگاه آن در نقاشي ايراني پرداخته شده و در بخشهاي ديگر مقاله عناصر خيالي و مثالي ادبيات با چهرهنگاري نقاشي ايراني تطبيق يافته است. نتيجه حاصل از تحقيق آنکه، نقاشي ايراني با بهرهگيري از نمادها و نشانههاي نهادينه شده در ادبيات منظوم که برآمده از نگرش خيال محور شاعران بوده به خلق انسانآرماني و مثالي خود پرداخته، چنانکه اين مشخصه را تا نقاشي نيمه نخست قاجار در سده سيزدهم هجري قمري به وضوح ميتوان شاهد بود.