مثنوی «گلشن راز» از آثار برجسته عارف متشرح شیخ محمود شبستری است که به دلیل اشتمال آن بر شرح موجز اصطلاحات نجومی، کلامی، فلسفی بهویژه عرفانی از دیرزمان تاکنون مورد توجه صاحبدلان، معرفتپویان و پژوهشگران قرار گرفته است و کمتر اثر و فرهنگ عرفانی را میتوان یافت که بر خوان دانش و معرفت او ننشسته یا از آن چاشنی نگرفته باشد. در این تحقیق کل اصطلاحات به ترتیب الفبایی با ابیات مربوط و شرح آنها، مطابق موضوع کتاب بر اساس «مفاتیح الاعجاز» آمده است.
کتاب حاضر مشتمل بر دو گفتار به زبان فرانسوی، به خامه توانای استادان گرامی دکتر صفا و لیوه روسای محترم دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و استراسبورگ و یک مقدمه از نویسنده در معرفی کامل نسخه خطی کتابخانه ملی و دانشگاهی استراسبورگ و شرح یکصد و شصت و هشت بیت از مثنوی گلشن راز که متاسفانه شارح عارف آن تاکنون ناشناخته مانده است. و در آخر تعلیقاتی که برای حل مشکلات و توضیح و تعریف لغات و مصطلحات عرفانی و فلسفی به کوشش نویسنده فراهم گردیده است.
مفاتیح الاعجازفی" شرح گلشن راز یکی از جامعترین وکاملترین شرحهای مثنوی گلشن راز است که در سال ۸۷۷ هجری قمری توسط شمس الدین محمدبن یحیی لاهیجی از عرفا و مشایخ سلسله نوربخشیه نوشته شدهاست. مزیت این شرح به شرحهای مختلف دیگر، ذکر یکایک ابیات گلشن راز و تفسیر همه آنهاست، همچنین نویسنده توضیحات و شرح مفصلی در مبانی و اصول علمی و عملی عرفان و تصوف ارائه میکند. این کتاب از کتب مرجع در عرفان اسلامی است.
رديف که خاص شعر پارسي و واضع آن، شاعران پارسيگوي بودهاند از ديرباز مورد توجه قرار گرفته است و سخنوران رويکرد بدان را مهم تلقي کرده، کاربرد آن را مايه تفاخر و توانمندي خويش ميشمردهاند. ردپاي رديف را پيشتر از قرن دوم هجري قمري، حتي در ايران باستان ميتوان ديد. اين عنصر بلاغي خاصيت کمالي شعر را دارد و استقبال از آن از نظر ساختار زباني، تاکيد معنايي بويژه بعد موسيقايي حايز اهميت است. رديف در غزل در طول حيات خود و بروز و حضور آن در آثار هنري منظوم نادره پردازان، سير صعودي داشته و پس از ترجيع بند و ترکيب بند که اين دو هم، گونه تحول يافته تغزلها و منشعب از غزل هستند و با آن پيوند هنري دارند بيشترين درصد آماري را به خود اختصاص داده است. سنايي بيشتر اشعار خود را مردف سروده، او در بين همه شاعران سبک خراساني، غير از اديب صابر ترمذي، بالاترين آمار رديف را در غزل دارد. رديف او بعضا چند رکن عروضي را تشکيل داده، موسيقي غزل را دو چندان ميکند. رديفهاي او انواع کلمات: اسم، فعل، حرف، ضمير، صفت و قيد را در بردارد. افزون بر آن، رديف هاي شبه جملهاي و جملهاي در غزليات او فراوان ديده مي شود. سنايي بيش از شاعران ديگر به تنوع و تفنن و هنجارشکني در رديف روي آورده است. وي گاهي رديفها را هم معني به کار نميبرد و زماني در غزل مردف، قافيه را رعايت نميکند. برخي از رديفهاي اين چنيني مولوي متاثر از اوست. او در بعضي موارد در غزل به خلاف سنت متعارف و معتاد، رديف و قافيه را همچون قطعه غيرمصرع فقط در مصاريع زوج به کار ميبرد و خود را به التزام رديف، در مصراع اول مطلع مقيد نميکند. يا به تفني ديگر دست مييازد. بدين معني که رديف را به جاي تکرار در «عروض» (پايان مصراع اول) مطلع، در «صدر» (آغاز مصراع اول) آن ميآورد.
اميران سخن، از روزگار پارينه شعر پارسي تاکنون، نشاندن رديف را در قيمتي در لفظ دري خويش، خوش دانسته و آن را مايه کمال شعر و رويکرد استادانه خود را بدان مايه تفاخر دانستهاند. تحقيقات در پيشينه رديف، نشان ميدهد که اين عنصر مهم بلاغي، ويژه ايرانيان و از آفرينشهاي ايشان است و از آغاز تا قرن ششم هجري قمري روند و سيري فزاينده داشته است. رديفهاي ديوان ناصرخسرو ساده و بيتکلف است و از نظر ساختار زباني، انواع کلمات: فعل، اسم، ضمير، حرف و شبه جمله را دربردارد. ديوان او به خلاف روشنايينامه و سعادتنامه، از رديفهاي جملهاي، وصفي و قيدي عاري است؛ اين تباين ساختاري نيز، ترديد انتساب اين دو اثر را به ناصرخسرو تقويت ميکند. او در آثار خود، گاه رديفها را به يک معني به کار نميبرد و در مواردي قافيه را پيش از رديفهاي هممعني رعايت نميکند. پژوهشهاي به عمل آمده، ثابت ميکند که ناصرخسرو، اول سرايندهاي است که نام خاص شخص را در قصايد خود رديف قرار داده است. رديفهاي او از نظر ابعاد بلاغي و موسيقايي نيز جايگاهي خاص دارد که در متن مقاله بدانها اشاره ميشود.