نویسنده در این کتاب پس از ذکر تاریخ مختصری از ادبیات منظوم خور و بیابانک، تعدادی از شاعران این خطه را معرفی نموده، سپس نمونه‌هایی از اشعار آنها فراهم آورده است .در پایان نیز اشعاری به گویش خوری همراه آوانگاری و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .

منابع مشابه بیشتر ...

6621445e5f91c.jpg

زوایا و مدارات

محمد حقوقی

فصل اول این کتاب، شامل دو غزل و یک مثنویست و چند شعری که تقریبا بهترین کارهای او در دوره های پس از دوره نخستین است که میشود به آن ها دوره های سرگردانی گفت. و آغازی برای ادوار بعد. و به همین لحاظ هریک از آنها حاصل یک دوره خاص شعری. هشتمین شعر این فصل از لحاظی برگزیده ایست از دوره سرگرمی با شعر آزاد و نهمین شعر، در بحبوحه بیگانگی و یگانگی با مردان و زنان خانه ای که از در و دیوار آن بوی نماز برمیخاست و گویی برگرد مرگ می گردید و لاله عباسی هایی که پیر میشدند و جوان می شدند و روزمرگ آنان را می شمردند. و شعرهای دیگر این فصل هر یک نمونه ای از دوره هایی کوتاه چند ماهه و سریع که شاید در هریک از آن دوره ها بیش از سه چهار شعر نوشته نشده است. فصل دوم شامل شعرهایی که بیشتر قطعه های کوتاهی است از دوره ای که می توان به ان نام "دوره تماشا" داد. نگاههایی گذرا و تصویرهایی شتاب آمیز: دریای توفانی، چراغهای رنگی، زنی با وحشت باد، وزنی که می رقصد. و در کنار باغ غروب نشستن و کلاغان بازگردانده را نگریستن. دوره ای با حدود بیست شعر که از میان آنها، سرانجام به همین هفت شعر اکتفا شد. فصل سوم شامل شعرهایی که در دوره ای بسیار آموزنده و سرشار به مرحله نوشتن رسید. دوره ای که نحوه نطفه بستن و شکل گرفتن شعر و رسیدن به امکانات دیگر "اگر چه ناقص" او را بیش از پیش به کار خویش دلبسته داشت. در همین دوره بود که کلمات اندک اندک با او مهربان شدند و در عین مهربانی، خشن تر و زبرتر. و همین مهربانی بود که آنها را در شعر راه داد. و نیز در همین دوره بود که با بازگشتی به تاریخ دور و نزدیک و مردانی و حوادثی که در فضای مبهم شعر او چهره نمودند. به مرحله لمس آن کلمات رسید و بخصوص از نظر مکالمات شعری و خط داستانی شعر تجربیاتی فراوان کسب کرد. فصل چهارم شامل دوره ای که دید او را نسبت به شعر به گونه ای محسوس تر از دوره قبل تغییر داد. و در برخی ازشعرها کم و بیش شبحی از فرمی را که بسیار دنبال آن گشته بود دید. اما در دنیاهایی مختلف و با حالاتی متفاوت: اندیشیدن به مفهوم زمان، و ساعتی که به اقتضا در پهنه کویر می ایستد سفری به روستا و آسیابی که خاکستر می شود، حرکتی در غرفه ها و خورندگان و نوشندگانی که به جبر مرگ تن در می دهند و شبها و روزهای مستی و خستگی و تحیر بازیچگان و تمسخر بازیگران. و همه اینها در قالب هایی که از دوره فصل سوم پیش بینی شده بود و اینکه تا یافتن راهی پیشرفته تر تنها راه ادامه کار اوست...

66211a4a16ca8.jpg

ترجمه دعای کمیل (در سیاق نثر-در رشته نظم)

نصیرالدین امیرصادقی

ترجمه دعای کمیل در سیاق نثر-دررشته نظم از نصیرالدین امیرصادقی در سال 1373 انجام شده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

60eaf187d7a80.png

بر ساحل کویر نمک

عبدالکریم حکمت یغمایی

عبدالکریم حکمت یغمایی سخن‌سرای بافضیلت و محقق دانشمند (1328 ـ 1399) بود. او در حوزۀ مردم‌شناسی و پژوهش‌های محلی منطقۀ خور و بیابانک پژوهشگری نام‌آور و کم‌نظیر بود. او تحقیقات تاریخی و جغرافیایی و مردم‌شناسی خود را در باب نواحی کویر مرکزی ایران از حدود پنجاه سال پیش که در دانشگاه اصفهان رشتۀ جغرافیا می‌خواند، شروع کرد و تا واپسین روزهای زندگی ادامه داد. این کتاب او کوششی است در شناساندن روستاهای کرانه جنوبی کویر نمک و مردم‌ سخن‌کوش آن با نگاه به مسائل مختلف طبیعی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... .

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عمومی/ایران شناسی
کتاب
5992c4d7afbb4.png

ذوالریاستین فضل بن سهل وزیر ایرانی مأمون

عبدالکریم حکمت یغمایی

نیاکان خاندان برمکی تولیت بزرگ‌ترین معبد بودایی بلخ را داشتند که این معبد «نوبهار بلخ» نام داشت. برمکیان پس از ورود به دستگاه خلافت هارون دست ایرانیان را در امور حکومتی باز گذاشتند و بیشتر کارها را به دست آنها سپردند و خاندان‌های اصیل ایرانی را در کارها به یاری گرفتند. یکی از این خاندان‌ها «خاندان سهل» است. فضل سهل و حسن سهل به وسیله برمکیان به دربار هارون راه یافتند و پس از مرگ او در دستگاه خلافت مأمون رخنه کردند و به وزارت او رسیدند. فضل که خود سبب پیروزی مأمون بر امین شده بود، هنگامی که به وزارت او رسید، چنان کارها را قبضه کرد که به گفته عبدالجلیل رازی در کتاب «النقض» «توقسع فضل کردی و مهر او نهادی و بر درم و دینار نام ذوالریاستین بودی». در این کتاب سرگذشت این مرد ایرانی آمده است.

شرح حال/تک نگاری
کتاب