پژوهش حاضر با استناد به نمایشنامه‌های ادیپ شهریار اثرسوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر «برتولت برشت»، به کمک مثال¬های متعدد از دو اثر مذکور، به مقایسه تحلیلی اصول تئاتر ارسطویی و روایی می‌پردازد. مبانی تئاتر ارسطویی برگرفته از اثر فن شعر ارسطو است که تا قرن هجدهم میلادی تنها روش حاکم در ادبیات نمایشی محسوب می‌شده است. هدف این شیوه نمایشنامه‌نویسی، تزکیه احساس است که به وسیله استغراق، حس همدردی و ترس در تماشاگر ایجاد می‌شود. وجود «وحدت سه‌گانه»، «اوج نمایشنامه» و «پریپتی» (بازشناخت) و «لحظه اولین و آخرین هیجان در نمایش»، از دیگر اصول برجسته این نوع تئاتر محسوب می شود. مبانی تئاتر روایی بر نظرهای برتولت برشت در زمینه نمایشنامه¬¬نویسی نوین و غیرارسطویی استوار است. برشت، معتقد است که باید به اتفاقات روزمره و بدیهیات به¬وسیله بیگانه‌سازی، غرابت بخشید تا آنها بازشناخته شوند و زمینه‌های نقد و داوری در بیننده ایجاد شود. از جمله این فنون بیگانه‌سازی عبارت‌اند از: دوگانگی نقش بازیگر نمایش؛ ناسازی در فکر و عمل بازیگر؛ جهش زمانی؛ قطع روند داستان به وسیله موسیقی؛ صحنه¬آرایی با نورزیاد؛ صحنه نیمه خالی با پرده نیمه¬باز؛ وجود عناوین در ابتدای هرصحنه و نصب تابلوها با عناوینی که تماشاگر را از توهم برهاند که در نمایشنامه ننه دلاور و فرزندانش استفاده شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

592bd0f1da929.PNG

توبه ابراهیم ادهم از منظر روایت‌شناسی

علی محمد مؤذنی, محمد راغب

موضوع مورد بررسی ما حکایت کوتاه توبه ابراهیم ادهم است که از چهار متن انتخاب شده؛ کشف المحجوب هجویری غزنوی (قرن پنجم هـ.ق)، طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری (قرن پنجم هـ ق)، ترجمه رساله قشیریه از مؤلفی نامعلوم (قرن ششم هـ ق) و شرح تعرف مستملی بخاری (قرن پنجم هـ ق). روایت‌شناسی، رویکرد اصلی این مقاله است. ابتدا هر چهار متن را به تعدادی گزاره تقسیم و آنها را براساس رمزگان‌های متفاوت، دسته‌بندی و در چارچوب ساختار روایی با یکدیگر مقایسه کردیم تا بدین وسیله ویژگی‌های روایی آنها را کشف کنیم. در واقع به بررسی «سبک‌شناسی روایت» در چهار قطعه بسیار کوتاه از این متون پرداخته‌ایم.

582a115ba2cf9.PNG

نقد و تحليل عناصر داستان در گزيده‌اي از داستان‌هاي کودکان

مسعود فروزنده

مقاله حاضر به نقد و تحليل عناصر داستان در گزيده‌اي از داستان‌هاي کودکان اختصاص يافته است. در اين مقاله، پس از مقدمه که اشاره‌اي به ادبيات و داستان‌هاي کودکان است، مهم‌ترين عناصر داستان: پي‌رنگ، شخصيت، درون‌مايه، زاويه ديد، فضا و صحنه، در بيست داستان از داستان‌هاي کودکان بررسي شده است. اين داستان‌ها داراي پي‌رنگي ساده‌اند؛ به جز يک داستان که پي رنگ آن از دو پي رفت تشکيل شده، پي‌رنگ همه داستان‌ها داراي يک پي‌رفت است. شخصيت‌هاي اين داستان‌ها، يک بعدي، تمثيلي و در بيشتر موارد ايستا هستند. درون‌مايه داستان‌ها بيشتر مسائل تربيتي و اخلاقي است. نويسندگان با ارائه آميزه‌اي از واژه و تصوير در داستان‌ها صحنه‌سازي کرده‌اند. تمامي داستان‌ها از زاويه ديد داناي کل روايت شده‌اند و فضاي آنها آرام و عادي است و همه پاياني خوش دارند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57e546639bb1e.PNG

مباني تئاتر روايي برشت با استناد به نمايشنامه ننه دلاور و فرزندانش

ابراهیم استارمی

تئاتر روايي برتولت برشت كه نقطه مقابل تئاتر ارسطويي است، تحول عظيمي را در ادبيات نمايشي آلمان به وجود آورد. مهم‌ترين وجه تمايز بين تئاتر ارسطويي و غيرارسطويي، نوع نگرش و تاثيري است كه اين دو نوع تئاتر روي تماشاگران مي‌گذارند. از ديدگاه برشت، محور موضوعي تئاتر ارسطويي، قضا و قدرگرايي و دغدغه‌هاي فردي است. او با طرح تئاتر روايي بر اين نوع طرز تفكر كه قرن‌ها بر ادبيات نمايشي جهان به خصوص اروپا حاكم بود، خط بطلان كشيد و پيشنهادهايي براي اصلاح ساختارهاي سنتي نمايشنامه نويسي ارائه داد. برشت در پي تغيير نوع نگرش بيننده تئاتر بود و براي دستيابي به اين هدف مي‌كوشيد فرايند ادراك مخاطب را زير سوال ببرد و براي فهم درست پديده‌ها، امور بديهي را ناشناخته و حيرت آور جلوه دهد. اين روش او كه به عنوان «بيگانه‌سازي» مشهور است، با هدف ايجاد ديد انتقادي بيننده، بين تماشاگر و نمايش فاصله ايجاد مي‌كند. اين جستار در صدد است كه با تقابل تئاتر روايي برشت و تئاتر ارسطويي، جهت فكري برشت را در گستره تئاتر روايي و شيوه‌هاي مختلف فن بيگانه‌سازي وي را با استناد به نمايشنامه ننه دلاور و فرزندانش به تصوير بكشد.

هنر/متون نمایشی/نمایشنامه خارجی
مقاله
57809aaed4b12.PNG

لنتس، اثر گئورگ بوشنر، بهانه‌اي براي توصيف معضلات اجتماعي در دوره بيدر ماير

ابراهیم استارمی

داستان لنتس (Lenz) اثر گئورگ بوشنر (Georg Buchner) ترسيم گوشه‌اي از زندگي نويسنده بزرگ دوره توفان و طغيان آلمان ياكوب ميشاييل راينهلد لنتس (1792- 1751) است كه بر اثر تنهايي و افسردگي روحي از محيط خانوادگي و اجتماعي خود مي‌گريزد و پس از قطع رابطه با گوته و طردشدن از شهر وايمار، براي نجات خويش به كشيش ابرلين (Oberlin) پناه مي‌آورد. بوشنر اثر لنتس را زماني نوشت كه روشنفكران زيادي به دليل معضلات اجتماعي كه معلول نظام خودكامه نجبا بود منزوي، منفعل و دچار افسردگي شديد روحي بودند. بررسي دقيق زندگي قهرمان داستان، نمايانگر آثار ويرانگر اين افسردگي روحي فردي و خمودي اجتماعي است كه نتيجه آن جنون و خودكشي افرادي همچون لنتس بود. بنابراين اين اثر نوشته‌اي است انتقادي از اوضاع نابسامان اجتماعي و سياسي دوران حيات لنتس و خود نويسنده در عصر بيدر ماير (Biedermeier) كه درآن توده مردم مايوس و جامعه خمود و بي‌روح بود. هدف بوشنر از نوشتن اين اثر، نشان‌دادن سرنوشت غمبار يك فرد نبود، بلكه فرد در اينجا به عنوان نماينده جامعه‌اي بحران زده است كه راه نجاتي نمي‌يابد. بنابراين بوشنر به دليل تشابهات زياد بين دو دوران تاريخي، در حقيقت سرنوشت خويش و مشكلات نيمه اول قرن نوزدهم ميلادي را در اين اثر مطرح مي‌سازد.

پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله