روزبهان ابومحمدبن ابی نصربن روزبهان بقلی فسایی شیرازی، معروف به «شیخ شطّاح» و «شطّاح فارس» عارف اهل فارس بود. او در سال ۵۲۲ ه.ق. در خانوادهای دیلمی الاصل در فسا بدنیا آمد. وی در محرم ۶۰۶(۲۱ ماه مه سال ۱۲۰۹ میلادی – ۳۱ اردیبهشت ۵۸۸ شمسی) در شیراز درگذشت. شرح شطحیات، کتابی است به فارسی که روزبهان آن را به درخواست یکی از مریدان نوشته و در آن علاوه بر گفتارهای رمزی صوفیان به بسیاری از آیات قرآن و احادیث نبوی و علوی استناد کردهاست. این کتاب بیش از هر مطلبی به شرح سخنان حلاج و دفاع از او پرداخته، ازین رو برخی آن را عمدهترین سند برای شناسایی احوال و حقایق زندگی حلاج شمردهاند. بخش شرح اقوال و احوال حلاج را لوییی ماسینیون در۱۹۱۳ در پاریس منتشر کرده؛ و تمام آن نیز در۱۳۴۹ ه.ش. به اهتمام جواد نوربخش، و قبل از آن به تصحیح و مقدمه ی فرانسوی و ترجمه ی فصل اول به زبان فرانسوی به وسیله ی انجمن ایرانشناسی فرانسه، در تهران چاپ شدهاست. این کتاب در سال 1360 با تصحیح و مقدمه ای به زبان فرانسوی توسط هانری کربن در انتشارات کتابخانه طهوری و در تهران منتشر شده است.
در دوران پیروزی انقلاب اسلامی ایران این توفیق را یافته ایم که شهرداران و مسئولان خدمات به مردم، در کلیه سطوح لشکری و کشوری فراتر از وظایف عادی خود، گامهایی در راه اعتلای فرهنگ و اندیشه جامعه بر می دارند و با تلاشهای مناسب علمی و هنری، ایران را در جهان و در مقابل تاریخ سرافراز می کنند. امروز شایسته آن است که در روند تفکرات اسلامی و انقلابی ایران انسانهای لایق و برجسته تاریخ این مرز و بوم را به نسل خودمان و به جهانیان بشناسانیم و با برگزاری یادبودها و نوشتن مقاله و تهیه فیلمها بدین وسیله توطئه های امپریالیسم را در رابطه با محو فرهنگ جهان سوم خنثی نماییم؛ این خود انقلابی است در مسیر انقلاب اسلامی ایران......موضوع کتاب حاضر رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر است که شامل رجال فقه و حدیث و تفسیر، رجال حکمت و فلسفه و عرفان و تصوف است و توسط سیدمحمدباقر کتابی تالیف شده است.
کتاب حاضر تالیف امیرکمال الدین حسین بن مولانا شهاب الدین اسمعیل طبسی گازرگاهی هروی از عارفان و صوفیان و شاعران درجه دوم قرن نهم هجری قمری است که به غلط تالیف آن را به سلطان حسین بایقرا فرمانروای هنرپرور تیموری نسبت داده اند، الا اینکه یا مولف در تالیف آن سفارش و سلیقه خاص سلطان حسین را مدّنظر داشته و آن را به نام وی پرداخته و یا اینکه دیگران تالیف آن را به خطا به سلطان حسین نسبت داده اند. مجالس العشاق را نمی توان از جهت تاریخ مورد بررسی قرار داد و بر آن ارزش و اعتباری قائل شد تنها وجهی که می شود بر آن داد این است که نویسنده سعی کرده ضمن سود بردن از شایعات سائره در باب آثار ادبی ادبا و شعرا، چاشنی زیباشناختی را بر آن بیفزاید، لذا مجالس العشاق نوعی تفسیر ادبی است، و چون از منظر فلسفی – زیباشناختی به مسئله عشق می نگرد، عجیب نیست که پا از محدوده شریعت مرسوم فراتر بگذارد و در نتیجه حتی بعضی پیغمبران و معصومین را هم جزء قهرمانان داستان خود قرار بدهد...
مجموعه مصنفات شیخ اشراق، مشتمل بر مجموعهای از آثار و رسالههای فلسفی و عرفانی شهابالدین یحیى سهروردى، به زبانهای عربی و فارسی است. برخی از رسالهها، مانند بستان القلوب و یزدانشناخت، منسوب به سهروردی است. حكمة الإشراق: بىشک مهمترین اثر فلسفى سهروردى است. این اثر که عناصر مختلف سنّت اشراقى را ترکیب مىکند در عرض چند ماه تألیف شد. سهروردى بر این باور است که محتواى کتاب از سویروحالقدس در روزى شگفت دفعتاً بر او القا شده و کتابت آن تنها در چند ماه صورت گرفته است. سهروردى خود از کتاب حكمة الإشراق چنین سخن گفته است: «این کتاب ما هم براى طالبان حکمت ذوقى است و هم براى طالبان حکمت بحثى. کسانى که تنها جویاى حکمت بحثىاند و نه متألّهند و نه خواستار تألّه، نصیبى از این کتاب نمىبرند. ما این کتاب و رموز آن را جز با کسانى که مجتهد متألّهند یا طالب تألّه، بحث نخواهیم کرد. حداقل توقع از خواننده این کتاب آن است که به مرحلهاى رسیده باشد که «بارقه الهى» به او رسیده و در وجود وى جاى گرفته باشد. بنابراین، هرکس که فقط بحث یا تتبعات مدرسى مىخواهد، مىتواند راه مشّائیون را دنبال کند که فى نفسه خوب و سودمند است. بحث و سخن ما درباره اصول اساسى فلسفه اشراق (قواعد الإشراقية) نمىتواند خطاب به چنین شخصى باشد. در حقیقت، مطلوب اصلى پیروان مکتب اشراق بدون «سوانح نوریه» نابسامان و متشتت خواهد بود» رسالة في اعتقاد الحكماء: در واقع دفاعیهاى است محکم و استوار که سهروردى در آن بهروشنى از «حکماى متألّه» با عنوان «ارباب حقیقت» نام برده، به سخن حلاج بر سر دار استناد کرده و شمارى از مهمترین آموزههاى فلسفى خویش را بهطور گسترده بیان داشته است. سهروردى در این رساله بر آن است تا از حکماى متألّه در امورى مانند انکار خالق جهان، انکار مأموریت پیامبران و انکار امور اخروى رفع اتهام کند قصة الغربة الغربیة: رسالهای به عربی و بیانی رؤیاگونه از سقوط انسان به عالم ماده و سفر او برای دیدار با پدر نورانی خویش است. سهروردی در این اثر با پیوند زدن اشراق و عرفان و فلسفه گنوسی، موضوع «بازگشت به اصل» را بیان میکند. فتحالله مجتبایی، پا را از قائل بودن به شباهت فراتر نهاده، میگوید: «داستان الغربة الغربیة، همان داستان گنوسی سرود مروارید است که بخشی از کتاب اعمال توماس رسول، یکی از انجیلهای غیر رسمی و داستانی ایرانی و متعلق به زمان اشکانیان است که به عالم غرب و مسیحیت و مذاهب گنوسی وارد شده و پس از هزار سال در ایران به شیخ اشراق رسیده است. جلدهای اول و دوم کتاب توسط هانری کربن، جلد سوم توسط سید حسین نصر و جلد چهارم توسط نجفقلی حبیبی تصحیح شده است.
از انتشارات دانشگاه تحقیقات عالیه سوربن است که درباره حکمت الهی شیعه بحث میکند. مذهب شیخی در اوایل دوران فتحعلیشاه دومین پادشاه قاجار ظهور کرد . شیخ احمد ابن زین الدین ، ازآخوندها و علمای صاحب نام عرب تبار شیعه و از اهالی قریه ای در نزدیکی الاحساء در بحرین ، بانی مکتب شیخی بود . چون مکتب بابیت در دوران پیش از مشروطیت ماجراهای زیادی را در ایران برانگیخت لازم است اندکی به آن و ریشه های آن پرداخته شود