اصطلاح «اعیان ثابته» از برساختههای ذهن وقاد محی الدین بن عربی است که پس از او، پیروان وی، مانند شیخ محمود شبستری از آن استفاده کردهاند. اعیان ثابته صورتهای معقول اسمای الهی و حقایق اعیان خارجی، و به تعبیری، واسطه میان خدا و جهان محسوساند؛ به بیانی دیگر، وقتی مشیت الهی بر آفرینش جهان و خلقت موجودات عالم قرار گرفت، ابتدا بر اعیان ثابته تجلی نمود و سپس، کائنات و موجودات از عالم علم الهی به جهان مادی قدم نهادند. صاحب گلشن راز با اقتدا به شیخ اکبر، ضمن بهکارگیری امکانهای اندیشه وی و ابزار بیانی و همچنین تمثیلهای وی، به تبیین ماهیت اعیان همت گماشته است. این مقاله با هدف تبیین جایگاه اعیان ثابته در منظومه هزاربیتی گلشن راز بر اساس خوانش پنج شارح و تطبیق آن با آرای شیخ اکبر شکل گرفته است؛ زیرا مفسران این منظومه توانستهاند بیان اجمالی و موجز شیخ درباره اعیان ثابته را شرح و تفصیل دهند، و به خوبی از عهده انجام دادن این مهم برآمدهاند.
کتاب حاضر شامل مجموعه ای از مفاهیم و تعبیرات عرفانی محیی الدین است که بر اساس کتابهای موجود وی، به خصوص فتوحات مکّیه و فصوص الحکم و تفسیر القران و التجلیات الهیه و ترجمان الاشواق تنظیم شده است. برای این کار مدت چهار سال به مطالعه آثار ابن عربی و گردآوری اصطلاحات عرفانی وی و فیش برداری آن پرداخته و پس از آن با مراجعه مجدد به منابع کار ترجمه این اصطلاحات آغاز شد و پس از آن مفاهیم عرفانی را بر اساس حروف الفبا تنظیم و تدوین کرده و در پاورقی هرجا لازم بوده توضیح یا توضیحاتی درباره آن مفاهیم داده شده است.
فصوص الحکم، تألیفِ شیخ اکبر، محی الدین ابن عربی (م560 ه . ق) مهم ترین کتاب در عرفان نظری است. بر این کتاب، شرح های مختلفی نوشته شده که مشهورترین آنها از آنِ علّامه داود قیصری (متوفای 751 ه . ق) است. شرح قیصری از همان آغاز تألیف، مورد قبول اهل عرفان و نظر افتاد و محور بحث و تدریس قرار گرفت. اثر حاضر، همان «شرح فصوص الحکمِ» قیصری است که آیة اللَّه حسن زاده آملی، استاد مسلّم عرفان و فلسفه در روزگار معاصر، آن را تحقیق کرده و تعلیقه های سودمندی بر آن نوشته است.
اين جستار به تحليل و بررسي تأملات مرگانديشانه در متون مهم منثور صوفيانه تا قرن پنجم هجري ميپردازد. پژوهش حاضر نشان ميدهد که مرگانديشي در متون عرفاني قرن پنجم هجري در مقايسه با متون عرفاني سدههاي پيش از آن بسامد بيشتري دارد. اين نکته ميتواند نشاندهنده عمق و اصالت تجربههاي صوفيان و عارفان و اراده معطوف به مرگ در وجود آنان باشد. سويه ديگر اين بررسي نشان ميدهد که در آثار صوفيان اهل قبض که متصف به مقام خوف بودند، مرگ هراسي نمود بيشتري دارد، ولي در آثار صوفيان اهل بسط و سکر، پديده مرگدوستي بيشتر تجلي يافته است.