قرن هجدهم به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی و ادبی نه تنها در فرانسه بلکه تمام دنیا به شمار میرود. این قرن مصادف بود با عصر روشنگری و بروز تحولات عظیم فکری و فلسفی در اروپا و به ویژه فرانسه. وقوع انقلاب کبیر فرانسه و پیدایش نهضتهای فکری، فلسفی و سیاسی از جمله این حوادث و رویدادهای فکری بود. وجود ادیب و فیلسوفی چون منتسکیو سبب گردید تا دامنه این تغییر و تحولات به کشور ما نیز کشانده شود. وی با نوشتن دو اثر مشهور خود یعنی «نامههای ایرانی» و «اشک وایسمنی» اولین تماس خود را با میهن ما برقرار ساخت. مقاله حاضر پژوهشی است در نامههای ایرانی.
کتاب فرهنگ، خرد و آزادی نوشته دکتر رضا داوری اردکانی به ارتباط متقابل آزادی و خرد و فرهنگ که سه جوهر مستقل از یکدیگر نیستند و بلکه سه وضع اساسی در سیر تحقق جهان بشریاند میپردازند. فرهنگ، خرد و آزادی سه مفهوم جدا از یکدیگر نیستند، اینها در وجود و زمان باهماند اما در مقام تعیین با اینکه از هم جدا میشوند به یکدیگر بستگی دارند و این بستگی چنان است که اگر یکی از آنها نباشد دو دیگر هم نیستند یا لااقل فهم معنی هیچ یک از آنها بدون در نظر آوردن دو معنای دیگر تمام نمیشود. اینها با هم چه نسبت دارند؟ چنانکه اشاره شد فرهنگ و خرد و آزادی امور ثابتی نیستند که از ابتدا وجود داشته و به همان صورت دوام پیدا کرده باشند. در این کتاب سعی شده است ارتباط متقابل این این سه مفهوم بررسی شود و در ادامه ضرورت وجود هر یک برای بقای دیگر مفاهیم مورد پژوهش قرار بگیرد. این کتاب برای پژوهشگران حوزه فلسفه و فلسفه اخلاق مناسب است زیرا کمک میکند به شکل چند جانبه مهمترین مفاهیم انسانی و فلسفی را بررسی کنند.
شرق شناسی همواره با ابهام و تردید نگریسته شده است و شرق شناسان از سوی افرادی تجلیل و از طرف افرادی دیگر تحقیر شده اند. گروهی فرآورده های شرق شناسی و شرق شناسان را چونان حقایقی ناب و مطلق پذیرفته و بر آن کاخهای آمال خویش را برآورده اند و گروهی دیگر در علم بودن شرق شناسی تردید کرده، آن را وسیله نفوذ در شرق و چپاول میراث شرقیان پنداشته و شرق شناسان را یکسره منادیان استعمار دانسته و همه را به یک چوب رانده اند. آیا شرق شناسی راهگشای استعمار و ابزار سلطه بر شرق است و شرق شناسان کارمندان سازمانهای جاسوسی غرب؟ یا آنکه این دانش نتیجه شوق بی نهایت غرب به شناخت شرق و پنهانیهای آن است و شرق شناسان شیدای شرق و اسرار آن هستند و در این راه ریگ بیابان و خار مغیلان به کف زده اند؟ و آیا ...
جشنها تبلور تلاش برای برقراری پیوند در راستای ایجاد عناصر و مفاهیم مشترک میان افراد هستند. این پیوند که در قالب ایجاد زمینه یا گفتمانی مشترک فراهم میشود، میکوشد تا اشخاص با وجود تفاوت در دیدگاهها، باورها و اندیشهها، به تعامل، و در صورت امکان، به تفاهم و همدلی برسند. خاستگاه بنیادین جشنها در دو فرهنگ باختر و خاور تفاوتها و همانندیهایی با هم دارند که گاهی با موضوعاتی چون اسطورهها، مقوله آفرینش و اعتقادات ملی پیوند مییابند. در این مقاله در پی آنیم تا فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی دو کشور ایران و فرانسه را از رهگذر بررسی جشنهای ملی و مذهبی آن و با مقایسه جشن دیوانگان با میرنوروزی، هالووین با خوان نوروزی ووالنتاین با سپندارمذ مورد واکاوی قرار دهیم.
امیل زولا از نویسندگان برجسته سدۀ 19 میلادی فرانسه و از چهرههای مطرح عرصه ادبیات داستانی است که علاقه بسیاری به توصیف واقعیات جامعه خود و ارایه جلوههای مستندگونه و پلشت مفاسد اجتماعی، به ویژه در میان اقشار آسیبپذیر، دارد. صادق چوبک نیز در میان رماننویسان ایرانی گرایش بیشتری به عریاننمایی زشتیها دارد. در این پژوهش برآنیم تا به درونمایههای اصلی آثار این دو نویسنده، زبان انتخابی، سبک و سیاق نوشتار و نیز ویژگیهای برجسته شخصیتهای داستانیشان بپردازیم؛ تا از این رهگذار بتوانیم دیدگاههای ناتورالیستی هر دو نویسنده را، به ویژه در «آسوموار» و«پیراهن زرشکی»، بازنماییم.