برخی از آثار ادبی از طریق ترجمه ادبیات هر فرهنگ نفوذ میکند، چنانکه این ترجمهها گاه دستمایه خلق آثار مشابه در زبانها و فرهنگهای دیگر میگردد و گاه سبب تداعی افکار مشابه گشته، آثاری با مضامین همانند را به وجود میآورد. شناخت دقیق ادبیات نوین ایران و تحولات آن بدون در نظر گرفتن نهضت ترجمه میسر نیست. تأثیر ادبیات غرب و ترجمه آثار غربی بر شعر ایران از عهد مشروطه به بعد بر هر پژوهندهای آشکار است. در این میان برخی شاعران حکایات، افسانهها و داستانهای تمثیلی خود را به پیروی از آثار غربی به وجود آوردهاند. نگارنده در این مقاله کوشیده است تا مأخذ برخی تمثیلات را در شعر ایرج میرزا، محمدتقی بهار و پروین اعتصامی نشان دهد. این شاعران از برخی حکایتهای لافونتن به زبان فرانسوی یا ترجمه فارسی آنها متأثر بودهاند. این ترجمهها و اقتباسها چنان به زیور شعر فارسی درآمده است که بیشتر آنها را باید ابداع شاعران فارسی زبان دانست.
موضوع کتاب مجموعه اشعاری است از حسین روشندل که در سال 1346 توسط چاپخانه علمیه تبریز منتشر شده است.
در این اثر، نگرش و دیدگاههای سهراب سپهری و فروغ فرخزاد که در آثارشان انعکاس یافته، بررسی شده است .برای این منظور، نگارنده شعر ((مسافر)) سهراب سپهری را برگزیده، ابتدا ساختار درونی و بیرونی آن را تشریح و سپس بنیانهای فکری و معرفتهای عرفانی، روان شناختی و تاریخی آن را بیان میکند .در بخش دوم نیز برای بررسی و تبیین نگاه فروغ فرخزاد به مجموعه هستی، منظومه ((ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)) انتخاب و بعد از بازخوانی، ساختار آن شروع و بیان شده است.
در آيين مزديسنا ايزدان و فرشتگان نگهبان آسمان و زمين و هر آن چه نيک و نغز و از آفريدگان پاک مزدا به شمار ميآيد، سمت ردي يا سروري دارند. در اکثر آثار ديني زرتشتي و متون پهلوي نيز رد به معناي پيشواي ديني زرتشتي و رهبر روحاني به کار رفته است. در شاهنامه فردوسي هم رد از لغات پرکاربردي است که فرهنگنويسان براي آن معاني مختلفي چون دانا، خردمند، دلير و پهلوان را ذکر کردهاند؛ اما نکته مهمي که اکثر شارحان به آن نپرداختهاند، پيوند رد و موبد و علت کاربرد زياد اين دو واژه در کنار يکديگر در مشهورترين حماسه ملي ايران است. رد در شاهنامه در بيشتر موارد، همچون متون اوستايي و پهلوي، همان دستور است که در سلسله مراتب مذهبي ايران باستان جايگاه مهمي داشته است، بنابراين ردان و موبدان هر دو از اعضاي جامعه ديني محسوب ميشدند. نگارندگان مقاله ميکوشند با تکيه بر شاهنامه فردوسي، نقش و جايگاه رد و پيوند آن با موبد را در سه فصل بررسي کنند: 1. واژهشناسي رد 2. رد در شاهنامه 3. پيوند رد و موبد.
ساختار و کارکرد اسطوره در آثار بهرام بيضايي گاه دگرگونيهايي مييابد. نمونه آن، تغيير کليشه «قهرمان» در برخي فيلمهاي او است. اسطوره قهرمان و سفر او، همواره مورد توجه اسطورهشناسان بوده است، بر اساس ديدگاه و الگوي جوزف کمبل، قهرمان مرد مراحل دهگانهاي را در سفر رو به کمال خود طي ميکند. اما، بيضايي با تنزل قهرمانان مرد و توجه به نقش آفريني قهرمانان زن، به تغيير کارکردهاي سنتي اين اسطوره متناسب با اوضاع زمانه دست زده است. رعنا در فيلم «غريبه و مه»، زن آسيابان در «مرگ يزدگرد»، تارا در «چريکه تارا»، خانم بزرگ و ماهرخ در «مسافران» و گلرخ در «سگ کشي»، ضمن سفر پيش رويشان، با دانايي، آزمون و نجات بخشي به قهرمان اسطورهاي بدل شدهاند. اين امر به پررنگشدن نقش اسطوره و جنسيت در سينماي او انجاميده است.