نماز ستون دین و نزدیکترین راه به حق است؛ برپا داشتن آن با حضور قلب، موجب دستیابی به گنجهای اسرار و حقایق الهی و در نتیجه سبب تقرب به معشوق سرمدی است. نماز بهترین و کارآمدترین سلاح نبرد با ابلیس و خدعههای اوست. نماز بدرقه آدمی است تا وی را از چنگالِ دیو نفس برهاند و نخستین پیمان بندگی وی با حق را تجدید کند. فریضهای که حضرت رسول(ص) آن را «قره العین» خویش شمرده دارای چنان شأن و فضیلتی است که برگزاری حتی دو رکعت از آن بر دنیا و امتیازات آن برتری دارد و ترک آن موجب انهدام دین میشود. مولوی که از سخنوران نامی عرفانی است، برای نماز ظاهر و باطنی قایل است که نمازگزار با توجه به قابلیت خویش و درک حقیقت آن میتواند به اهداف نماز دست یابد و ماجور حق شود. او نماز عاشقانه را بر نماز زاهدانه اَولی میداند؛ چه زاهد با پای تن و به کندی راه وصال میسپرد؛ ولی عارف با پر و بال عشق هر دم به ساحت محبوب نزدیک میشود. وی پاک کردن درون را از پندارهای بازدارنده و اَصنام هوا و هوس، ضرورت راه تعالی میداند و با تکیه بر آیات شریف معتقد است که علاوه بر آدمی و پری، حیوان، گیاه و جماد نیز به ذکر و ستایش حق میپردازند؛ لیکن گوش دل باید گشود تا نغمههای پر شور توحیدی آنها شنیده شود. این پژوهش رویکردی به تجلی عارفانه نماز در آثار مولانا دارد، خاصه بر ابیاتی از مثنوی که بر پایه آیات قرآن کریم و احادیث شریف بنا شدهاند؛ همچنین نگارنده در طی این پژوهش نیمنگاهی دارد به سخنان عارفان بهویژه آنان که از مقتدایان و پیشروان مولوی محسوب میشوند.
کتاب حاضر مشتمل بر دو گفتار به زبان فرانسوی، به خامه توانای استادان گرامی دکتر صفا و لیوه روسای محترم دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و استراسبورگ و یک مقدمه از نویسنده در معرفی کامل نسخه خطی کتابخانه ملی و دانشگاهی استراسبورگ و شرح یکصد و شصت و هشت بیت از مثنوی گلشن راز که متاسفانه شارح عارف آن تاکنون ناشناخته مانده است. و در آخر تعلیقاتی که برای حل مشکلات و توضیح و تعریف لغات و مصطلحات عرفانی و فلسفی به کوشش نویسنده فراهم گردیده است.
این کتاب اشعار فارسی سیدجعفر موسوی حاوی الف) دو مثنوی در بحر خفیف-مخبون محذوف-یکی تحت عنوان (حدیث نفس) شامل موضوعات مختلف در حدود (1723) بیت، و دیگری (بالاخانه غمها) که از نوشته نویسنده معروف (مصطفی لطفی منفلوطی مصری) برداشته شده است و در حدود (303) بیت می باشد. ب) غزلیات ج) متفرقات د) قطعات
مثنوی «گلشن راز» از آثار برجسته عارف متشرح شیخ محمود شبستری است که به دلیل اشتمال آن بر شرح موجز اصطلاحات نجومی، کلامی، فلسفی بهویژه عرفانی از دیرزمان تاکنون مورد توجه صاحبدلان، معرفتپویان و پژوهشگران قرار گرفته است و کمتر اثر و فرهنگ عرفانی را میتوان یافت که بر خوان دانش و معرفت او ننشسته یا از آن چاشنی نگرفته باشد. در این تحقیق کل اصطلاحات به ترتیب الفبایی با ابیات مربوط و شرح آنها، مطابق موضوع کتاب بر اساس «مفاتیح الاعجاز» آمده است.
رديف که خاص شعر پارسي و واضع آن، شاعران پارسيگوي بودهاند از ديرباز مورد توجه قرار گرفته است و سخنوران رويکرد بدان را مهم تلقي کرده، کاربرد آن را مايه تفاخر و توانمندي خويش ميشمردهاند. ردپاي رديف را پيشتر از قرن دوم هجري قمري، حتي در ايران باستان ميتوان ديد. اين عنصر بلاغي خاصيت کمالي شعر را دارد و استقبال از آن از نظر ساختار زباني، تاکيد معنايي بويژه بعد موسيقايي حايز اهميت است. رديف در غزل در طول حيات خود و بروز و حضور آن در آثار هنري منظوم نادره پردازان، سير صعودي داشته و پس از ترجيع بند و ترکيب بند که اين دو هم، گونه تحول يافته تغزلها و منشعب از غزل هستند و با آن پيوند هنري دارند بيشترين درصد آماري را به خود اختصاص داده است. سنايي بيشتر اشعار خود را مردف سروده، او در بين همه شاعران سبک خراساني، غير از اديب صابر ترمذي، بالاترين آمار رديف را در غزل دارد. رديف او بعضا چند رکن عروضي را تشکيل داده، موسيقي غزل را دو چندان ميکند. رديفهاي او انواع کلمات: اسم، فعل، حرف، ضمير، صفت و قيد را در بردارد. افزون بر آن، رديف هاي شبه جملهاي و جملهاي در غزليات او فراوان ديده مي شود. سنايي بيش از شاعران ديگر به تنوع و تفنن و هنجارشکني در رديف روي آورده است. وي گاهي رديفها را هم معني به کار نميبرد و زماني در غزل مردف، قافيه را رعايت نميکند. برخي از رديفهاي اين چنيني مولوي متاثر از اوست. او در بعضي موارد در غزل به خلاف سنت متعارف و معتاد، رديف و قافيه را همچون قطعه غيرمصرع فقط در مصاريع زوج به کار ميبرد و خود را به التزام رديف، در مصراع اول مطلع مقيد نميکند. يا به تفني ديگر دست مييازد. بدين معني که رديف را به جاي تکرار در «عروض» (پايان مصراع اول) مطلع، در «صدر» (آغاز مصراع اول) آن ميآورد.