با آنکه کرامت عملی خارق عادت است که هر کسی بر انجام آن توانایی ندارد، مگر آنکه مشمول عنایت حق قرار گرفته باشد، اما شماری از کرامتهای صوفیان، به دلیل اتکا بر توانمندیهای جسمانی یا روحانی، از امکان وقوع بیش تری برخوردارند. به دلیل آن که اسباب وقوع آنها یا بر ریاضت و تمرینهای بدنی نهاده شده است، مانند تحمل گرسنگی و بر روی آتش راه رفتن و در میان برفها عرقکردن؛ و یا آن که انعطاف در بعضی از کنشهای عاطفی و رفتاری چون توان تلقینگری و تاثیرگذاری و نیز روحیه بیآزاری و بیترسی باعث پدید آمدن حوادث کرامت آمیز شده است. نمونه این گونه وقایع خارق عادت که اغلب نیز در نقل آنها از اغراق بسیار استفاده شده است عبارت است از: تاثیر سخن بر مخاطبان و مرگ و بیهوشی آنان، استجابت دعا برای به کیفر رساندن گناه کاران، و انس صوفیان با درندگان.
تذکرةالاولیاء کتابی عرفانی است به نثر ساده و در قسمتهایی مسجع، که در شرح احوال بزرگان اولیاء و مشایخ صوفیه توسط فریدالدین عطار نیشابوری به فارسی نوشته شدهاست. تذکرةالاولیاء کتابی درباره زندگی، حالات، اندیشهها و سخنان عارفان و مشایخِ تصوف است، و به ذکر مکارم اخلاق، مواعظ و سخنان حکمتآمیز صوفیان بزرگ می پردازد.این کتاب مشتمل است بر مقدمه و ۷۲ باب که هر باب به زندگی یک صوفی پرداخته است و در ابتدای هر باب سخنانی مسجع در تمجید و ثنای صوفی بیان شده و سپس سخنان و داستان ها درباره صوفی آورده شده است.نخستین باب به حالات و سخنان جعفر صادق اختصاص یافتهاست، و باب هفتاد و دوم به حسین بن منصور حلاج .
شرح اصطلاحات تصوف، اثر سید صادق گوهرین، در 8 جلد و به زبان فارسی است.نویسنده، مقدمه بسیار مفصلی بر جلد اول کتاب نوشته که در آن درباره تاریخ تصوف و ارتباط آن با اسلام و بهخصوص شیعه و همچنین فرقههای متصوفه و... توضیح میدهد. وی انگیزه اولیه نگارش این اثر را تشویق استادش بدیعالزمان فروزانفر و دیدن خوابی میداند که در آن پیامبر خدا به وی توصیه به این امر کرده است. او درباره طرز تدوین و تنظیم کتاب مینویسد: در جمعآوری اصطلاحات صوفیان، از قدیمترین آثار موجود این طایفه تا قرن هفتم هجری که زمان زندگانی مولانا و آثار گرانبهای او از جمله مثنوی معنوی اوست، بسنده کردم و در این جمعآوری سعی کردم که پیوسته از پرارزشترین متونی که مورد قبول مشایخ این مسلک است استفاده شود. در شرح اصطلاحات، از کتابهای پس از قرن هفتم و همچنین از تفاسیر قرآنی صوفیان و کتب تاریخی و تذکرههای آنان نیز استفاده شده است. نویسنده ذیل هر اصطلاحی عین عبارتی را که پیشوایان صوفیه در آثارشان آوردهاند، بدون کموکاست نقل میکند. سپس برای درک بیشتر مفاهیم بسیاری از اصطلاحات، ذیل عنوان اقوال مشایخ، گفتار پیشوایان معروف این طایفه را میآورد. پس از آن، در حاصل کلام، به شرح و توضیح آنچه در نقل عبارات و کتابها و اقوال مشایخ آورده شده، میپردازد. او سرانجام ذیل عنوان «اما در مثنوی» میکوشد با نقل اشعار مثنوی آنچه را که مولانا در بیان هر اصطلاحی آورده است، نقل کند و شروحی بر آن بنویسد.
با آنكه سبک هندي در ظاهر غيرسياسيترين دوره شعري در ادبيات ايران است، اما در باطن، بسياري از خصوصيات اصلي آن در واكنش به سياستهاي فرهنگي دوره صفويه به وجود آمده است. پيچيدگي صورخيال و خصيصه استدلال آوري، نوعي واكنش به عوامزدگي و سطحي نگريهاست و مضمونيابيها و دگرانديشيها و بياعتنايي به سنتها و سياستها و ايدئولوژيها نيز عكسالعملي است در برابر محدوديتها و ممنوعيتهاي سياسي و فرهنگي كه در مجموع، دنيايي كاملا متفاوت از واقعيتهاي موجود در جامعه به وجود ميآورد.
در کليدر و جاي خالي سلوچ، بخش عمدهاي از واقعيتهاي داستاني ـ شخصيتها، کنشها، اشيا و صحنهها ـ علاوه بر دلالت مستقيم بر واقعيتهاي عيان و عيني، مفهومي فراتر از خود را نيز در درون خود نهفته دارند که در کل به آنها دلالت ضمني گفته ميشود. اين مفاهيم عبارتاند از: دلالتهاي استعاري، تمثيلي، نمادين، کنايي و مجازي. تمثيل در اين جا، به خاطر تعلق اين دو رمان به ادبيات رئاليستي، به طور کلي ـ جز در دو سه جا ـ چندان جايگاهي ندارد. استعاره نيز در معناي خاص و تخصصي آن در حوزه ادبيات منظوم قرار ميگيرد و مفهوم عام آن نيز آن چنان کلي است که مصاديق و زيرمجموعههاي آن را بايد در اسنادهاي مجازي ديگر چون نماد و کنايه و مجاز مرسل جستجو کرد. در اين دو رمان، واقعيتهاي کنايي و نمادين در عين دلالت بر حقيقت وجودي خود، به دليل قرار گرفتن در موقعيتهاي خاصي از متن ماجرا بر حقيقتي فراتر از سطح ظاهري خود نيز راه ميبرند و توان واردشدن به قلمرو دلالتهاي مجازي را دارند. بيشترين گونه دلالتهاي مجازي در اين دو رمان از نوع نماد و کنايه است که در اينجا نمونههاي بسياري از آنها به بررسي گذاشته شده است.