عشق از مضامین برجسته شعر و ادب است که خمیرمایه اصلی بسیاری از آثار ادبی جهان و به خصوص آثار ادبی مشرق زمین را به خود اختصاص داده است. شاعران عرب در طول دورههای مختلف تاریخ ادبیات عربی، عشق را طلیعه آثار برجسته و ماندگار خود قرار دادهاند و بسته به نوع شخصیت، تجربیات زندگی و اندیشههای خویش، تعبیرهای گوناگونی از آن داشته اند. در این میان، عنصر عفت در آثار غنایی برخی از ایشان، منزلت شایانی یافته است. شعر عربی از همان دوره جاهلی در آثار شاعرانی چون ”عنتره بن شداد عبسی“ با غزل عفیف آشنابوده و شمیم روح نواز عفت در شعر بسیاری از شاعران عرب در دورههای پسین نیز قابل استشمام است. در دوره معاصر با ظهور شاعران رمانتیست در عرصه ادب عربی، ردپای عفت در آثار عشقی و غنایی به روشنی هویدا گشت. ابراهیم ناجی یکی از شاعران رمانتیست مصر است که عشق و حدیث عاشقانه، بخش قابل توجهی از مضامین شعری او را به خود اختصاص داده است. اما آنچه که اشعار عشقی او را ممتاز و درخور اهتمام میگرداند آراستگی آنها به زیورِ زیبای عفت است؛ عاشقانههای ناجی هرگز از حلقه عفت گام بیرون ننهاده و بطور غالب، ماهیت صوفیانه و عارفانه دارد. مقاله حاضر، گذشته از تبیین مفهوم عشق در اشعار ناجی، بر آن است انعکاس درخشان عفت را همراه با ابعاد مختلف آن، در عاشقانههای این شاعر عاشق و دلسوخته معاصر مصر، به صفحه نمایش گذارد.
مشارب الاذواق شرح قصیده خمریه ابن فارض مصری است در بیان محبّت، از عارف کبیر قرن هشتم هجری امیر سید علی همدانی ملقب به علی ثانی با مقدمه و تصحیح محمد خواجوی به زبان فارسی. ابن فارض را قصیدهای است تائیه به نام نظم السلوک که در آن از علوم دینی و معارف الهی و سیر و سلوک و ذوق خود و کاملان اولیاء و بزرگان عرفا فراوان گرد آمده است. آن قصیده 765 بیت است. ابن فارض در آن قصیده عشقش را به جمال محبوب بیان کرده است. بر آن قصیده، شرحهای گوناگون فارسی و عربی نوشته شده است؛ مشارق الدراری به زبان فارسی و منتهی المدارک به عربی از سعیدالدین فرغانی، کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّرّ عزدالدین محمود کاشانی معروف به شرح شیخ عبدالرزاق کاشانی، شرح رکنالدین شیرازی و دو شرح دیگر از شاگردان سعیدالدین فرغانی از جمله این شروح هستند. اما قصیده میمیه خمریه وی از قصاید مشهور خمریات است که در کتابها و سخنان بزرگان متداول و مشهور است و بر آن شروحی نوشته شده که مشهورترین و بلکه برترین و نخستین آنها به فارسی مشارب الاذواق امیر سید علی همدانی و دیگری لوامع ملا عبدالرحمن جامی است. امیر سید علی همدانی مشارب الاذواق را در شرح الفاظ و عبارات و کشف رموز و اشارت این قصیده نوشته شده و در آن شراب محبت را که مطلوب نهایی است، به عالیترین اسلوب و زیباترین نظم بیان داشته است.
قصیده تائیه دعبل بن علی خُزاعی، بلندترین شعر دعبل خزاعی شاعر شیعی قرن دوم و سوم در ستایش اهل بیت و بیان فضائل، خلافت، ولایت و مصائب ایشان سروده است. او این شعر را در محضر امام رضا(ع) خواند،امام از شعر او تمجید کرد و به او پاداش داد. برخی شمار ابیات را تا ۱۳۰ بیت نوشتهاند. قصیدههای مهم را در ادبیات عرب بر مبنای قافیه مینامند مانند میمیه فرزدق. از این رو، این قصیده دعبل را تائیه نامیدهاند. دعبل حدود ۱۵ قصیده و قطعه شعر با قافیه «ت» سرود و طولانیترین و مهمترین قصیدهاش نیز با همین قافیه است. این قصیده در کتابها با نام «التائیه الکبری» و «التائیه الخالده» نیز نامگذاری شده است. نام دیگر این قصیده، «مدارس آیات» است که گفتهاند این نامگذاری از خود دعبل است. چون این عبارت در یکی از بیتهای قصیده آمده، دعبل آن را بدین عنوان نامیده است.
شاعران نئوکلاسیک مصر نخستین شاعرانی بودند که توانستند در دوره نهضت ادب عربی شعر را از آفاتی که در عصر انحطاط گریبانگیر آن بود رهایی بخشیده و آن را در مسیر اصلی حرکت خود قرار دهند. در این مقاله سعی برآن شده است تا سه شاعر مشهور نئوکلاسیک (بارودی و شوقی و حافظ ابراهیم) که نشانههای نوگرایی و تجدید در شعر ایشان بیش از دیگر شاعران این مکتب نمود پیدا کرده است مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. این شاعران راه را بر آرایههای متکلفانه «بدیعی» بستند و از دیگر سوی، مجال را برای جولان ابزارهای «بیانی»، باز نگاه داشتند و در عین اهتمام به متانت الفاظ و قوالب به پیروی از ادبای بزرگ دورههای شکوفایی و زرین ادب عربی، از دست یازیدن به تجربه سبکی نوین و یا پرداختن به اغراضی تازه و نوپدید پروایی به خود راه ندادند.