این مقاله به بررسی«رساله خط» خلیل تبریزی (زنده در 943 هـ.) که چند سال پیش به تصحیح استاد ایرج افشار در ضمن مجموعه مقالاتی نشر یافته است (تهران،1374) میپردازد. نویسنده در ابتدا به اهمیت و سابقه رسالههای نوشته شده درباره خوشنویسی از حیث فرهنگی و همچنین گستره تمدنی آن میپردازد و سپس رساله یاد شده و مؤلف آن را معرفی میکند. آنگاه با مقایسه اثر باقی مانده از خلیل تبریزی،یعنی «جنگ غزلیات ترکی سلطان حسین بایقرا» و نسخه «دیوان غزلیات ترکی» که به دست سلطان علی مشهدی ـ کاتب آثار رسمی عصر سلطان حسین بایقرا ـ در سال 895 هـ.کتابت شده است و نیز مقایسه رساله «صراط السطور» با «رساله خط». جعلی و منحولبودن آن را به اثبات میرساند و نشان میدهد که وی با این گونه رسالات و نوشتهها آشنا بوده است و نسخهاش را با طرحبرداری از نسخههای معاصرانش. نقاشی و رونویسی میکرده و با پیرایههای گوناگون نسخهآرایی. آن را تشبیه و ماننده به اصل مأخود خود میساخته است.
سیدعلی میرافضلی درباره سبب تالیف کتاب می گوید: در سال 1316 تا 1319 از جمله درسهایی که می گفتم درس املاء بود روشی را که در پیش گرفته بودم چنین بود که برای هر نوبت موضوع تازه را در نظر گرفته و به اندازه یک دیکته آن را شرح و بسط داده و در ساعت مقرر برای دانش آموزان میخواندم تا از خارج بنویسد، تجربه معلوم می داشت که عموم دانش آموزان برای نوشتن این نوع از دیکته آماده تر بودند آنکه آثار انزجار از چهره ایشان مشهود گردد با اهتزاز تمام در نوشتن آن اهتمام داشتند این طریقهاز چند لحاظ برای دانش اموزان ایجاد رغبت می نمود یکی تازگی مطلب که بطور کلی بیان هر موضوع تازه توجه مخاطب را جلب کرده و او را برای اصغای آن مهیا می نماید دیگر آنکه لغات مشکلی که در ضمن این طرز املاء بکار برده میشود بیشتر از مردم بدان تکلم نموده و به گوشها آشنا می آید به علاوه چون با عبارات ساده ذکر می شود در نتیجه از دشواری آن کاسته و حکم سهل و ممتنع را پیدا می نماید و دانش آموز بدون آنکه دشواری لغت او را خسته خاطر و ملول گرداند در طی نوشتن عبارات آسان آنرا فرا میگیرد.
این اثر که دو نسخة خطی و چاپ سنگی آن موجود است بوسیلة مولانا غلام محمد هفت قلمی دهلوی شاعر متخلص براقم متوفی بسال 1939 میلادی = 1239 هجری قمری نوشته شده است این کتاب بعدها بوسیلة محمد هدایت حسین، مدرس زبان فارسی و عربی در کالج کلکته هندوستان تصحیح و تحشیه شده است و با اضافاتی و یک مقدمة بسیار جالب بچاپ سنگی انتشار یافته است. این کتاب شامل فهرست الرجال که محتوی 39 صفحه علاوه بر صفحات اصلی کتاب و یک مقدمه بسیار جالب بقلم مصحح کتاب یعنی محمد هدایت حسین در 8 صفحه و خود کتاب شامل چهار مقاله بشرح زیر است: 1- مقاله اول = در بیان حدوث رسم خط عربی 2- مقاله دوم = در ذکر حدوث و ایجاد اقسام رسم خط اهل فرس قدیم.
مذکر احباب، کتابی است به زبان فارسی نوشته سید حسن خواجه نقیب الاشراف بخاری که به شرح حال ۲۹۲ تن از شاعران ، سلاطین ، صوفیان و عالمان و خویشاوندان مؤلف که در ماوراءالنهر میزیستهاند میپردازد. آقای احمد گلچین معانی سال اتمام این تذکره ۹۷۴ ق را دانسته است. به گفته مصحح سال ۹۷۴ ق. به لحاظ سال اتمام نخستین تحریر تذکره قابل قبول است؛ اما این سال را نباید به عنوان سال اتمام صورت نهایی کتاب تلقی کرد، چرا که مولف از ۹۷۴ تا ۱۰۰۵ ق. پیوسته به تذکره اش نظر میانداخته و مطالبی را میپیراسته و نکاتی را به تذکره اش میافزوده است. مصصح سپس دلایل خود را بر این که سال ۹۷۴ ق. سال اتمام صورت نهایی کتاب نیست، ارائه میکند. انگیزه مولف از نگارش این اثر، اجابت خواسته برخی از دوستان و برادران بوده که از وی خواستهاند، اسامی برخی از فضلا را در تذکرهای گردآورد تا یادشان ماندگار شود. کتاب مشتمل بر یادداشت و نیز مقدمهای مبسوط به قلم مصصح آقای نجیب مایل هروی، دیباچهای به قلم مولف، یک مقاله و چهار باب و یک خاتمه است. مقاله خود مشتمل بر دو رکن و هر یک از دو رکن مشتمل بر دو فصل میباشد. باب اول تا چهار م کتاب نیز هر یک مشتمل بر چهار فصل است. این کتاب یکی از مهمترین منابع ادبی، تاریخی مربوط به ماوراءالنهر در قرن دهم هجری است. اطلاعات تاریخی- فرهنگی جالبی درباره دربار ازبکان ، شیبانیان و خانان خیوه و خوارزم در آن مندرج است. در دیباچه کتاب، مولف به تعریف شعر و بیان شرافت آن و نیز انگیزه خود از نگارش این کتاب پرداخته و ترتیب مطالب کتاب را بیان میدارد. رکن اول از مقاله کتاب به بیان احوال سلاطین چنگیزخانی (شیبانی) ضمن دو فصل اختصاص یافته است: در فصل اول از سلاطین چنگیزخانی که وفات کردهاند، یاد میشود. نظیر: ابوالفتح محمد شیبانی ، عبیدالله شیبانی ، رستم بهادرخان و... و در فصل دوم از سلاطینی که در زمان مولف در قید حیات بودهاند، یاد میشود. نظیر: ابوالفتح سلطان سعیدخان ، دوست محمد سلطان و...در فصل اول از رکن دوم که به شرح حال سلاطین جغتایی اختصاص یافته، سلاطینی که رحلت کردهاند، معرفی میشوند. نظیر: ظهیرالدین محمد بابرپادشاه، محمد همایون پادشاه، ابراهیم میرزا و... و در فصل دوم دو تن از سلاطینی که در زمان مولف در قید حیات بودهاند، معرفی میگردند که عبارتند از: سلیمان شاه میرزا، میرزا ابوالقاسم. باب اول از چهار باب کتاب به معرفی گروهی که مولف ایشان را درک نکرده و از دنیا رفتهاند، باب دوم به معرفی گروهی که وی ایشان را درک کرده و از دنیا رفتهاند، باب سوم به معرفی کسانی که مولف آنان را درک نموده و تا زمان وی نیز در قید حیات بودهاند و باب چهارم به شرح حال کسانی که مولف ایشان را درک ننموده و لکن در زمان مولف هنوز در قید حیات بودهاند، اختصاص یافته است. مولف ذیل نام هر یک از افراد، به معرفی اجمالی پرداخته و نمونهای از نظم ایشان را ذکر میکند. در خاتمه نیز مولف از نیاکان و پدران و عموها و داییهای خویش یاد میکند و نمونهای از شعر ایشان را یادآور میشود.
این کتاب مشتمل بر بیست نگاشته فارسی دری که پیشینیان منطقه با ذهن و زبان عارفانه/ صوفیانه در گوشه و کنار دویرهها و خانگاهها مکتوب کردهاند. از این مجموعه نهتنها میتوان در زمینه گونهشناسی گونههای تاریخی زبان فارسی دری بهرهمند شد. بلکه میتواند توانِ بلند زبان فارسی را در تصویرکردن نکتههای اخلاقی و اجتماعی آموخت و هم دریافت که چگونه این توان بلند که از 500 هجری به سوی 1000 هجری و بعد از آن نیز میآید. به واقع این مجموعه نشان میدهد چگونه مفیدترین ذهنیت فکر و فرهنگ فارسیزبانان، با درکی نادرست، مضرترین ذهنیت آنان هم تلقی میتواند شد.