با همه كوششهاي اهل بلاغت در شناخت شگردهاي ادبي، هنوز برخي از آنها ناشناخته مانده است. مقاله حاضر به معرفي يك شگرد ادبي از اين دست با نام «نقل قول هنري» ميپردازد و چند و چون آن را در شعر حافظ بررسي ميكند. نقل قول هنري چيست، هنريبودن آن چگونه رخ مينمايد و گونههاي آن كداماند؟ اين مقاله پاسخگويي به اين پرسشها را بر عهده دارد. روش ما براي اين منظور، روش توصيفي با رويكرد ساخت گرايانه بوده است. از مجموع اين بررسي چنين نتيجه ميگيريم كه نقل قولهاي هنري حافظ به تبع اعتدالگرايي او عموما در دو سويهروايي و شعري سيري معتدل را پشت سر گذاشتهاند و در اين دو سويه، به اقتضاي حال، با عناصر راوي، فضا، زمان، مكان، توصيف، شخصيت، گفتمان، رويداد و تعليق و آرايههاي مجاز، تشبيه، اسلوب معادله، استعاره، تشخيص، متناقض نما، كنايه، جناس، واج آرايي، تنسيق الصفات، ايهام، استخدام، مراعات النظير، تضاد، تلميح، ارسال المثل، تضمين، تلميع، اغراق، طنز، اسلوب الحكيم، دليل عكس، حسن مطلع، ردالمطلع و حسن مقطع پيوند خوردهاند. همچنين نمونههاي اين شگرد در ديوان وي، به اعتبارهاي مختلف، تقسيمات متفاوتي مانند بي واسطه/ با واسطه، گفتاري/ نوشتاري، مستقيم/ غير مستقيم، به عبارت/ به مضمون، يك مصراعي/ يك بيتي/ دو بيتي/ سه بيتي/ چهار بيتي/ پنج بيتي و واحد/ متعدد را برميتابند.
بزرگ علوی از دوستان نزدیک هدایت و یکی از اعضای گروه معروف به « ربعه » بود . او در یک خانواده تجارت پیشه به دنیا آمد . بعد برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفت و دوره دبیرستان و بخشی از تحصیلات دانشگاهی خود را در آنجا به پایان برد. علوی پس از مراجعت به ایران با صادق هدایت ، نویسنده برجسته مکتب جدید داستان نویسی ایران در سال 1309 آشنا شد . این دو به اتفاق نویسنده دیگری به نام ش.پرتو ، « انیران » را در سال 1310 نوشتند که شامل سه داستان بود . هدایت « سایه مغول » و علوی « دیو » را که درباره هجوم اعراب به ایـران بود نوشت . بزرگ علوی در همان ایام ، داستان بادسام را نوشت و با کمک صادق هدایت آن را توسط محمد رمضانی مدیر کتابخانه شرق ، در تهران به چاپ رساند. بزرگ علوی نخستین چهره ی انتخابی دکتر ارانی برای انتشار مجله دنیا بود . در این مقطع حدود سه سال از دیدار و آشنایی جدیدشان در ایران می گذشت . پس از پیوستن ایرج اسکندری به آنان ، نخستین شماره مجله ی دنیا را در یکم بهمن 1312 در تهران منتشر کردند. علوی یکی از سه عنصر تحریریه این مجله بود . هدف اساسی و عمده مجله دنیا که به صورت قانونی و علنی منتشر می گردید ، روشنگری و آشنا کردن دانشجویان و جوانان ایرانی با آخرین دستاوردهای دانش ، صنعت ، فن و هنر جهان آن روز بود . این مجله نه تنها فاقد هرگونه سمت گیری حزبی بلکه هیچگونه موضع گیری صریح سیاسی علیه حکومت وقت ایران نداشت. بعد از انتشار چندین شماره مجله دنیا در اردیبهشت 1316 اداره شهربانی و امنیتی وقت ایران ، این جریان را به عنوان یک جریان کمونیستی وابسته به کمینترن تلقی کرد و با پرونده سازی که توسط رئیس شهربانی وقت سازماندهی شده بود ، ( بعد از سقوط حکومت رضاشاه این موضوع روشن گردید ) همه فعالان این گروه که بعدها به نادرست « گروه 53 نفر » یاد شدند ، تخت عنوان فعالیت کمونیستی و براندازی حکومت وقت متهم و به حبس های طولانی مدت از 3 تا 10 سال محکوم شدند . در این جریان بزرگ علوی به 7 سال زندان محکوم شد ، ولی در مهرماه سال 1320 با برکناری رضاشاه بعد از چهار سال و نیم از زندان آزاد گردید . بعد از سقوط دولت مصدق در سال 1331 علوی به اروپا رفت و مجدداً در آلمان به حالت تبعید فعالیت های علمی و ادبی خود را ادامه داد . از این سال تا انقلاب اسلامی آثار او در ایران اجازه ی انتشار نداشت . در سال 1357 پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک چند در ایران زیست و بار دیگر به آلمان بازگشت تا اینکه در سن 92 سالگی در تاریخ 17 فوریه 1997 برابر با 28 بهمن ماه 1375 بعد از دو هفته بیماری در شهر برلین آلمان درگذشت و بنابر وصیت در قبرستان مسلمانان در کنار پدرش در شهر برلین دفن گردید .
سخنان مرد اخلاص و عمل و علم، علی (ع) پس از قرآن کریم پشتوانه فکری بسیاری از نویسندگان و شاعران بوده است. مانند کتب و رسایلی که صاحبان ذوق و شاعران فارسی زبان با به نظم درآوردن مضمون سخنان آن امام همام، ساخته و پرداختهاند. رساله حاضر نیز به جای آن که سخنان حکمت آموز علی (ع) را ترجمه و شرح کند و احیانا مفهوم آن را به گونهای به رشته نظم کشد، آن را با اشعار دلپذیری از حکیم فردوسی و سخنان نغزی از دیگرناموران تالیف و ترکیب کرده است. مولف در جستجویی پیرامون سخنان علی (ع) در متون فارسی به کتاب "مطلوب کل طالب من کلام علی بن ابی طالب" رشیدالدین وطواط رسید از آنرو درصدد تصحیح آن به این شیوه برآمد
یکی از موضوعات مهم تحقیقات ادبی بررسی عوامل ظهور و افول سبکهاست که معمولاً در فضای رابطهای دوجانبه میان جامعه و ادبیات پدید میآیند و از میان رفتنشان نیز حاصل دگرگونی همین فضاست. در شعر فارسی عصر صفوی، با سبکی به نام «تزریق» مواجهیم که گرچه در عرصه ادبیات، دوام چندانی نداشت، اما به هر حال، شاعران این سبک، بخشی از تاریخ ادبیات ایران را به خود اختصاص دادهاند. تزریق را میتوان از جهت داشتن وجوه اشتراک فراوان، همسان با مکتب ادبی غربی دادائیسم دانست. در این مقاله، ضمن بررسی سبک تزریق بهمثابه سبک ادبی و زمینههای پدیدآمدن آن، همسانیهایش را با دادائیسم بررسی کردهایم.
این مقاله به تحلیل ساختاری بیت: عبوس زهد به وجه خمار ننشیند مرید خرقه دردی کشان خوشخویم از ابیات دشوار دیوان حافظ میپردازد. این گفتار طی بحثی طولانی با بهرهگیری از همه کوششهای پیشین در شرح بیت مذکور، سرانجام این معنای کلی را برای این بیت به دست میدهد: ترشروی پارسایی با پرداخت قیمت شراب اندک که مایه خمارآلودگی و نشانه ناپاکبازی است، از بدخویی دست برنمیدارد و آرام نمیگیرد؛ آری برای این منظور، باید قیمت بیشتری بپردازد و این قیمت، چیزی نیست جز پاکبازی در ترک زهد ریا تا مرز خرقه گروه باده نهادن. از اینرو، من مرید خرقه زهد نیستم، بلکه مرید خرقه دردی کشان خوشخویم؛ همان خرقهای که این آزادمنشان، در عین بی چیزی، به پاکبازی تمام، گرو باده مینهند و باز، دامن خوشخویی را از کف نمیدهند.