وقتی درست فکر کنیم، میبینیم تمام هادیان خوشبختی بشر از هر ملتی که بودهاند و به هر زبانی که تکلم میکردند، یک منظور را تعقیب کردهاند و آن بههوش آوردن انسان است از این حال رخوت و سستی و بیناکردن چشم اوست به حقایق دنیا برای آنکه بتواند کتاب طبیعت را بخواند و همآهنگی خود را با دنیا و کائنات حفظ نموده در مسیر ابدی و راه تکامل پیش برود. این حقیقتی است که به زبانهای مختلف گفته شده و در این کتاب خلاصهای از افکار و عقاید چند نفر از شیفتگان خوشبختی بشر از ملتهای مختلف انتخاب شده و در این کتاب منعکس گردیده است.
ساختن فعل بسیط و گرفتن مشتق از آن در زمره امکاناتی است که اگر به درستی از آن بهره گرفته شود، بسیاری از مشکلات زبان فارسی را در زمینه واژهسازی علمی حل خواهد کرد. در این کتاب ضمن آنکه طرحی اجمالی از علم صرف یا ساختواژه به دست داده شده و مبانی نظری آن تشریح شده، به بررسی اشتقاق از افعال بسیط پرداخته شده و کوشیده شده تا اهمیت آن روشن شود. رویکردی که در این پژوهش اختیار شده، دارای دو ویژگی است: همزمانی و زایشی. مراد از همزمانی آن است که زبان فارسی نه در گذر زمان بلکه در شکل امروزی آن بررسی شده و مراد از زایشی آن است که از چشمانداز زبانشناسان زایشی به زبان به طور اعم و به ساختواژه به طور خاص نگریسته شده است.
مطالعه مقايسهاي صورتبندي ساخت معنا، گونهاي کاوش زبانشناختي ـ تاريخي است که فارغ از روابط خويشاوندي زبانها، امکان مطالعههاي تطبيقي ميان آنها را فراهم ميآورد. اينگونه مطالعه، تابدانجا که به زبانشناسي مربوط ميشود، زمينه شناخت برخي ريشههاي ناشناخته را فراهم ميآورد و در يافتن حلقههاي گم شده از زنجيره دگرگونيهاي واژگاني، ما را ياري ميرساند. پژوهش در حوزه صورتبندي ساخت معنا، فراتر از زبانشناسي، در واقع نوعي مطالعه از مقوله تاريخ انديشه نيز هست و ميتواند زاويههايي از فکر و فرهنگ ملتهاي گوناگون را براي ما آشکار کند.