تهران مخوف اثر مشفق كاظمي اولين رمان اجتماعي ايران دانسته شده است؛ در اين مقاله تلاش كردهايم نشانههاي اجتماعي اين رمان را از منظر علم نشانهشناسي تبيين كنيم و به اين پرسشها پاسخ دهيم كه نشانههاي اين رمان به چه نظامهاي طبقاتي دلالت دارد؟ و آيا اين نشانهها ايدئولوژيكي هستند؟ به اين منظور ابتدا به تعريف علم نشانهشناسي و نشانهشناسي اجتماعي پرداختهايم و سپس جلوههاي مختلف نشانههاي اجتماعي تهران مخوف را در حوزههايي همچون نشانههاي هويت، آداب و معاشرت بررسي كردهايم و به اين نتايج رسيدهايم كه كاظمي به عنوان نويسنده رمان اجتماعي دوره اوليه، به خوبي از نشانهها بهره گرفته و با بهكارگيري درست آنها توانسته ضمن نمايش اوضاع نابسامان اجتماعي نظير اختلاف طبقاتي، نظام دوقطبي، ضعيفكشي و ... مفهوم ايدئولوژيكي اين نشانهها را به وضوح نشان دهد و همچنين با تقابل دو نظام نشانهاي متفاوت فقير و غني جنبههاي خوفناک تهران اواخر عصر قاجار را به نمايش بگذارد.
انقلاب مشروطه یکی از وقایع مهم یکصد سال اخیر در ایران است و در نظر گرفتن این انقلاب به عنوان مبدأ ادبیات و تاریخ معاصر بیعلت نیست، چرا که این انقلاب خود پایه بسیاری از حوادث بعدی تاریخ ایران گردید. نغمههای نابهنگام عدالتخواهی مردم ایران در اواخر دوره سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بر اثر عواملی نظیر: مسافرت و تحصیل بعضی از ایرانیان در کشورهای اروپایی و تماس ایرانیان با این تحصیل کردگان، گسترش سواد، و چاپ کتاب و روزنامه و ... شکل گرفت، اما سریعتر از آن که قابل تصور باشد به بیراهه کشده شد.
اين مقاله به تحليل واژه جان، يكي از رمزهاي بزرگ غزليات شمس، اثرجاودانه مولانا جلال الدين محمد بلخي ميپردازد. در اين تحليل با استفاده از كاربردهاي گوناگون جان، معاني مختلف آن دريافت، و سير استعلاعي اين مفهوم آشكار ميشود. دريافت معاني واژه جان در سه مرحله انجام مي شود: مرحله اول: دريافت مفهوم قاموسي جان از طريق رابطههاي ترادف، تضاد و با همايي متداعي (مراعات نظير)، مرحله دوم دريافت مفهوم جان از طريق صفتهاي آن و مرحله سوم: دريافت مفهوم جان از طريق صورخيال (تشبيه، استعاره و نماد). نگارندگان از اين طريق، واژه جان را در كل ديوان كبير بررسي، و تلاش كردهاند تا مفاهيم نهفته در وراي اين واژه را تصوير و تبيين كنند و نشان دهند كه جان چگونه از مرحله كاربرد قاموسي فراتر ميرود و سرانجام به مرحله نمادين ميرسد و در هر مرحله، چه مفهوم و رگههاي معنايي را دربردارد.
هفت پيکر نظامی از دلانگيزترين منظومههاي ادبيات غنايي فارسي است که از منظر ساختارگرايي شباهتهاي بسياري به قصههاي پريان دارد. نگارندگان تحليل شباهتها و اختلافهاي ساختاري قصه شاه سياهپوشان با ساختار قصههاي پريان را بر اساس خويشکاريها، تقابل و دوگانگي آنها، شخصيتهاي ثابت يا متغير و توالي و نظم منطقي ساختار روايت انجام دادهاند. با بررسي نتايج حاصل به اثبات میرسد که اين اثر افسانهاي با الگويي که پراپ از قصههاي پريان نشان میدهد، همچنين با ساختار روايت اين قصهها تا حدود زيادي مطابقت دارد، زيرا از سيويک خويشکاري قصههاي پريان بيستواندي از آنها در قصه روز شنبه هفتپيکر ديده میشود و نيز اين قصه نظم و توالي مورد نظر پراپ را داراست. اين نظم و توالي به دليل وجود نظام تقابلي و دوتايي در کل روايت شکل گرفته است.