ادبیات داستانی بخشی مهم از آثار ادبی است که در کشور ما تا کنون کمتر بررسی شده است. از میان این آثار، داستانهایی برجسته هست که رنگ و بوی بومی و محلی دارد. یکی از این آثار، رمان بلند سالهای ابری اثر علی اشرف درویشیان است. در این مقاله جنبههای سبکی این اثر به لحاظ واژگان و سطح نحوی زبان و هم چنین سطح ادبی تحلیل شده است. مهمترین عناصرسبکی زبانی سالهای ابری در سطح واژگان، استفاده از لغتهای بومی کرمان شاهی، و در سطح نحوی،کاربرد جملههای کوتاه و بسامد بالای فرایند مادی افعال است. این ویژگیها مبین توصیف دقیق حادثهها در صحنههای داستان است. نویسنده از کنایات، ضرب المثلها و تشبیهات زیبا، بویژه جاندارپنداری، بیش از سایر عناصر خیال انگیز و ادبی بهره برده است.
این کتاب شامل انواع شعر و نثر و سبکهای ادبی، صنایع بدیع، آیین نگارش، شیوه ی تحقیق و گزارش نویسی، دستور زبان، تاریخ ادبیات و مروری بر تصوف و عرفان و ادبیات پیش دانشگاهی می باشد.
رویآوری به ادبیات جدید، به تقریب از اوایل مشروطیت در ایران آغاز شده است، با کتابهایی نظیر سیاحتنامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغهای و مسالک المحسنین میرزا عبدالرحیم طالبوف که در واقع داستان به صورت معمول و شناخته شده امروز نبود، بلکه داستان - مقاله یا مقالهای رمانگونه بود که به قصد انتقاد از اوضاع اداری و اجتماعی روزگار نوشته شده بود. اساس این کتاب بر پنج بخش نگاشته شده است: قصه و قصههای عامیانه، داستان و داستان کوتاه، رمان، پیشکسوتهای داستان کوتاه، نگاهی کوتاه به داستاننویسی معاصر ایران.
سبکشناسان در تحلیل آثار ادبی جنبههای زبانی، ادبی و محتوایی را بررسی میکنند. آثار طنز را نیز میتوان در همین حوزهها بررسی کرد؛ با این تفاوت که در حوزه ادبی، علاوه بر شگردهای بلاغی، باید از تکنیکهای خنده در این نوع آثار نیز بحث کرد. صابری، به عقیده بسیاری از صاحبنظران طنز معاصر، نویسندهای صاحب سبک است. سبک خاص او بخصوص در ستون «دو کلمه حرف حساب» روزنامه اطلاعات به خوبی مشخص است. در مقاله حاضر، «دو کلمه حرف حساب»های کیومرث صابری (گل آقا) از لحاظ شگردهای طنزساز، بویژه نوآوریهای او در این حوزه بررسی شد و به این نتیجه رسیدیم که سه ویژگی عمده: تنوع شگردهای طنزآفرین، ابداع شگردها و تلفیق شگردهای طنزساز، سبب میشود طنزهای صابری جذابیت خاصی داشته باشد.
در ادب پارسی، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، علاوه برقالب غزل استفاده از مثنوی نیز رواج دارد. در پایان قرن ششم هجری، نظامی گنجوی نظم داستانهای بزمی و غنایی رابه حد اعلای کمال رسانید. با تحلیل ساختاری میتوان به تناسب هنری و ظرافتهای کلام نظامی پیبرد. تجزیه و تحلیل اجزا و عناصر سازنده متن داستان، زمینه شناخت بیشتر آن را فراهم آورده، نقاط قوت و ضعف آن را مینمایاند. درجستارحاضر به تحلیل ساختاری طرح دو منظومه غنایی معروف نظامی: «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» پرداختهایم. سپس الگوی داستانی این دو منظومه رسم گردیده و برای الگوی داستانی شرقی، نموداری پیشنهاد شده است. این بررسی نشان میدهد که این دو منظومه علی رغم تطبیق ساختارشان با ساختار داستانهای کلاسیک غربی (هرمی شکل)، در واقع ساختار اپیزودیک و متقارن دارند که از مظاهر ساختار شرقی است، این دو منظومه از الگوی داستانی «گزینش ـ سیر و سفر ـ بازگشت و روایت» پیروی میکنند. همچنین ساختارآنها، بیش ازآنکه داستانی باشد، معنایی است.