شعر در جوهر جاری و جهانی‌اش حاصل بی‌‌خویشی و برخاسته از ناخودآگاه شاعران دانسته شده است. این مسئله را نظامی نیز در ضمن ابیاتش به تصریح و تلویح بیان کرده است. هدف مقاله حاضر‏، بررسی موضوع جوهره الهامی بودن یا صناعی بودن شعر از دیدگاه نظامی است. به اعتقاد وی، فرایند آفرینش هنری ـ و از جمله شعر ـ در بین این دو حالت قرار دارد. او بر آن است که شعرِ الهامی خالص و یا صناعیِ خالص وجود ندارد. ترتیب قرار گرفتن اشعاری که دربرگیرنده این مضمون‌‌هاست، نشان می‌‌دهد که خاستگاه شعر از نظر وی، الهام است، امّا کمال شعر در گرو ویرایش و پرداخت آن است. همچنین تغییرات جهان‌‌شناختی و آیینی و به تبع آن دگرگونی‌‌های فرهنگی و اجتماعی، موجب شده است تا اختلافاتی در منبع الهام نظامی با دیگر شاعران دیده شود که در این مقاله نقد و تحلیل کرده‌ایم.

منابع مشابه بیشتر ...

58728e91d0a75.PNG

درباره نظامی و خمسه؛ لیلی و مجنون

م. صبحدم

نظامی، پس از سرودن کتاب خسرو و شیرین، هفت یا هشت سال دست بکاری نزده و یا اگر زده است، اثری از آن موجود نیست. البته دیوان قصاید و غزلیات مختصری فعلا از او در دست هست ولی اولا این قصاید و غزلیات و قطعات پراکنده متعلق بتمام دوران زندگانی ادبی اوست و اگر بفرض متعلق به این دوره نیز می‌بود، چیز قابل توجهی بشمار نمی‌رفت. در هر حال نظامی هفت یا هشت سال پس از سرودن خسرو و شیرین، نوشتن لیلی و مجنون، سومین کتاب خمسه خود را آغاز می‌کند. در این کتاب، نظامی ضمن پرداختن بمقدمات، از حسودان و طاعنان و بدخواهان و شاعران بیمایه‌ای که با وی رقابت می‌کرده‌اند، گله بسیار می‌کند و ضمن این ابراز دلتنگی می‌گوید که در این مدت قصایدی ساز می‌کرده و غزل‌هایی میگفته و دیگران این آثار را از او می‌دوزدیده یا بتقلید ناقصی از آن می‌پرداخته‌اند. اما باز، از خلال سطور همین شکوه‌ها و شکایات نیز پیداست که در این مدت کار قابل توجهی نکره و اثری بوجود نیاورده است.

582f3871c32f1.PNG

درباره نظامی و خمسه خسرو و شیرین

م. صبحدم

خسرو و شیرین، دومین داستان منظومه است که نظامی سرودن آنرا در حدود سال 576 هجری قمری بپایان رسانیده است. خسرو و شیرین، یکی از معروف‌ترین کتاب‌های نظامی و شاید معروف‌ترین و سرشناس‌ترین کتاب‌های وی است. در این کتاب که صرفنظر از اشعار الحاقی فراوان دارای شش هزار و پانصد و دوازده بیت است ابیات سست، مضامین مبتذل و بازاری و نکات ناسنجیده و رکیک کمتر میتوان یافت. کتاب با متن‌های استادی و چیره دستی بنظم آمده و شاعر متن‌های هنرمندی خویش را در تلفیق الفاظ و عبارت و اسجاع و قوافی بکار برده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5745531f16acf.PNG

از خسروانی تا هایکو

محمود فضیلت

تأمل در قالب‌های شعری از چند دیدگاه اهمیت دارد. نخست اینکه جستاری است در شناخت خاستگاه و پیشینه هر قالب ادبی. دوم، رابطه قالب ادبی با درونمایه‌های آن را نماین می‌کند و سوم اینکه شناخت قالب ادبی را از دیدگاه ادبیات تطبیقی و تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری آن ممکن می‌سازد. ضرورت این تحقیق دو چندان است. از آن روی که، سه‌پاره ریختی است که در روزگار ما بازیابی و بازسازی شده است. در این مقاله، نگارنده می‌کوشد درباره علل و چند و چون عناصر و موضوعات پیشگفته شرح و توضیح دهد.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله
5665f3dc218ac.PNG

استعاره‌ای در ابهام

محمود فضیلت

خواجه عمادالدین فقیه کرمانی، هم روزگار حافظ شیرازی، در روزگاری متلاطم می‌زیسته است. آنچه عماد را با حافظ مرتبط کرده است، پیش از آنکه مربوط به ویژگی‌های مشترک شعری و سبکی آنها باشد؛ به تصویر و تفسیر خواندمیر، صاحب کتاب حبیب السیر، درباره این بیت از حافظ بر می‌گردد. ای کبک خوش خرام که خوش می‌روی بایست غره مشو که گربه زاهد نماز کرد. «خواندمیر» گربه زاهد را استعاره از عماد فقیه فرض کرده، و بعد از او نویسندگانی، چون تقی الدین بلیانی، محمد معصوم شیرازی، ابوطالب خان تبریزی، قاضی نوراله شوشتری، امین احمد رازی، عباس اقبال، پژمان بختیاری، استاد معین و دیگران به آن اشاره کرده‌اند. صحت و سقم این استعاره موضوع مورد بحث این جستار است. چنین به نظر می‌رسد که تکوین و برجستگی استعاره مذکور در شعر حافظ، بازتابی از شرایط روزگار و نگاه روان شناختی حافظ به آن شرایط باشد. چرا که حافظ مضامین مشابه فراوانی را به کار برده است. بنابراین، استعاره مذکور، چالش حافظ بیشتر با مفهوم است و نه مصداق. اما از آنجایی که هر مفهومی، می‌تواند مصداق‌های برجسته‌ای نیز داشته باشد، این پرسش پیش می‌آید که مصداق یا مصداق‌های این استعاره کدامند؟ وانگاشته خواندمیر تا چه حدی صحت دارد؟ در این مقوله با توجه به مدارک و شواهدی، چون مسکوت ماندن این موضوع مهم در مدارک قدیمی‌تری چون بهارستان جامی که در آن از عماد فقیه سخن رفته است و نیز نگرش ملامتی عماد که از این جهت به دیدگاه حافظ نزدیک است و همچنین دلایلی چون نقش‌آفرینی کبک در کنار گربه در بیت مذکور که آنرا با کبک انجیر (در متن سنسکریت کپینجله) کلیله پیوند می‌دهد و ترکیبات، عبارات، استعارات و امثال و داستان‌های متعدد و مشابهی که در ادبیات فارسی، اروپایی و افریقایی وجود دارد و نیز استقبال حافظ از شعر عماد در بسیاری از غزلیاتش، گمانه خواندمیر و هم اندیشان او را غیرقابل پذیرش می‌نمایاند. و اگر بنا باشد که با توجه به عصر حافظ، برای استعاره مذکور، مصداق یابی کنیم، بی‌گمان با توجه به شواهد متعدد تاریخی و شعری، می‌بایست انگشت اتهام را به سوی امیر مبارزالدین نشانه رویم که در موش و گربه عبید نیز به گونه‌ای و هم آمیز، مشبه به گربه عابد قرار گرفته است: ناگهان گربه جست بر موشان چون مبارز به روز میدانا

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی) پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله